تأملی
از
میم حجری
انواع مختلف سوء استفاده از کودکان
ـ چه دختر و چه پسر ـ
یکی از پدیده های تمام ارضی (گلوبال) است.
این گرایش ضد اخلاقی (نیهلیسم اخلاقی) علل متنوع و متفاوت دارد
و
باید مورد بررسی همه جانبه قرار گیرد:
۱
این
قبل از همه
یکی از نشانه ها، پیامدها و نمودهای سکسیسم است:
سکس
از محتوا تهی شده است.
سکس
ضمنا
استقلال نسبی
کسب کرده است.
سکس
ایده ئولوژی شده است.
غریزه جنسی
غول اشباع ناپذیری است.
به همین دلیل
سکس
با همه مخلفاتش
مائده ای آسمانی برای طبقه حاکمه امپریالیستی است.
بخش اعظم اوقات گرانبهاتر از الماس مردم
با فرم های مختلف سکس به هدر داده می شود.
بشریت در عهد بربریت مدرن
فکر و ذکر و هم و غمی
مهم تر از سکس ندارد.
هر ننه مرده ای کلکسیونی از عکس های ساکن و سیار در اختیار دارد.
صورتکتاب
(فیسبوک)
ضمنا
به تکثیر و تولید و بازتولید عکس
در تیراژ میلاردی کمک کرده است.
جای اندیشه را عکس اشغال کرده است.
عکس
هم
در تحلیل نهایی
یکی از نمودهای سکس است.
بخش اعظم اعضای جامعه
اگرچه زن و یا شوهر دارند،
ولی
علیرغم آن
دربدر به دنبال جفتی می گردند.
۲
وقتی سکس به حاجت الحاجات بشری مبدل شود،
وقتی سکس به کالای مشتری ربا استحاله یابد،
طبیعی است
که
در فرم های متنوع عرضه شود.
به همین دلیل است
که
در انترنت و بازار لهو لعب
برای هر سن و سالی
سکس
از هر جنس و از هر سن و سال
عرضه می شود.
سوء استفاده از کودکان
ضمنا
در این چارچوب قابل درک و توضیح است.
۳
یکی از دلایل مهم روی آوردن عیاشان زن و نر
به
کودکان
مکانیکی شدن عملیات جنسی است.
سکس در غیاب عشق
سلب سکسیت می شود.
به عمل جنسی مکانیکی شباهت کسب می کند.
احتمال آن می رود که عیاشان در جست و جوی راهی برای خروج از این بن بست،
به سکس با کودکان روی می آورند.
۴
یکی دیگر از علل روی آوردن سالمندان به کودکان،
سقوط فکری آنها ست.
سالمندان به لحاظ فکری عقب مانده
چون
چون
قادر به برقراری رابطه با سالمندان دیگر نیستند،
به کودکان خردسال پناه می برند.
این زباله ها را می توان به لحاظ توسعه فکری
افراد ناقص العقل همیشه کودک
محسوب داشت.
می توان گفت
که
کودک ستیزی
در تحلیل نهایی
با
خریت، خردزدایی و خردستیزی
در رابطه است.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر