۱۳۹۷ فروردین ۱۴, سه‌شنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۶۲۳)

 
دکتر بنی طرف
که
چشم ما بود.
 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی


درویشی را ضرورتی پیش آمد، گلیمى را از خانه یکى از پاک مردان دزدید. قاضى فرمود تا دستش بدر کنند.
صاحب گلیم شفاعت کرد که من او را حلال کردم.
قاضى گفت: به شفاعت تو حد شرع فرو نگذارم.
صاحب گلیم گفت: اموال من وقف فقیران است، هر فقیرى که از مال وقف به خودش بردارد از مال خودش برداشته، پس قطع دست او لازم نیست.
قاضى از جارى نمودن حد دزدى منصرف شد، ولى دزد را مورد سرزنش ‍ قرار داد و به او گفت: آیا جهان بر تو تنگ آمده بود که فقط از خانه چنین پاک مردى دزدى کنى؟
دزد گفت: اى حاکم ! مگر نشنیده اى که گویند: خانه دوستان بروب ولى حلقه در دشمنان مکوب.
چون به سختى در بمانى تن به عجز اندر مده
دشمنان را پوست بر کن، دوستان را پوستین


روحانیت از هر نوع زرتشتی و مسیحی و یهودی و اسلامی
یکی از اجزای اصلی طبقه حاکمه بوده و است.
 
سؤال فقط این است که فرق، تفاوت و تضاد روحانیت
با
بخش های دیگر طبقه حاکمه
چیست؟
 
چون
به دلیل همین فرق و تفاوت و تضاد فی مابین است
که
روحانیت
در آیینه اذهان بی خبر از ماتریالیسم تاریخی
به مثابه نیرویی بی طرف، بی طبقه، شناور بر فراز طبقات اجتماعی و کاست کذایی نمودار می شود.
 
برتولت برشت
در اثری تحت عنوان «رمان طایفه توئی»
روحانیان
را
معماران روح جامعه
قلمداد می کند
که
به لشگر ملخ های گرسنه و حریص و سیری ناپذیر و ویرانگر
شباهت دارند.
 
هی حریف صورت پرست از خود خشنود

۱
اولا زشتی و زیبایی چیزها نسبی است.

۲
زیبایی در قاموس یک اسکیمو با زیبایی در قاموس لاشخوری مثل ترامپ
یکسان نیست.

۳
ثانیا صورت زیبای ظاهر هیچ نیست.
تا توانی سیرت زیبا بیار

۴
ثالثا خیال می کنید که خودتان حوری بهشتی تشریف دارید 
و
 یا خاخام های عزرائیل تو دل برو تر از مش مشعل اند؟

۵
مثلا لطلن یابو
 پلی بویی 
است؟
 
اندکی اندر باب طرفداری فرزندان فلسطین از عردوغان و بن لادن و هیتلر و شمر و یزید

۱
عجب جفنگی:
پیروزی در عفرین ، نماد ترکیه است.
مش خالد مشعل

۲
لامصب من ـ زورت چیست؟

۳
نماد ترکیه یعنی چی؟

۴
اول برو اکابر
حرف زدن بیاموز
بعد بیا و سیر دل عرعر کن تا خلایق بشنوند و کیف خر کنند.

۵
ما
در خاوران خاور
با دیالک تیک خریت و خردستیزی سروکار داریم که پدیده ای گلوبال است:
یعنی عرب و عجم و شرقی و غربی و یهودی و مسیحی و مسلمان و لامذهب نمی شناسد

۶
رهبر کردهای ترکیه
اوجالان
را
موساد عزرائیل
در یونانستان
شناسایی کرد.

۷
یا دستگیرش کرد و به اجامر عردوغان تحویل داد
و
یا
نشانی اش را به اجامر عردوغان داد تا دستگیرش کنند.

۸
اوجالان
با فتنه گری سازمان اطلاعاتی عزرائیل به زندان افتاد.

۹
ضمنا
در زندان فکر کرد و فکر کرد و خواند و خواند و توبه کرد.

۱۰
بهترین رابطه اسرائیل با عردوغانستان و مشد علیوف در ترکستان کوچولو برقرار شد.

۱۱
آن سان که مش پرس در مدح علیوف چندین پرس چلو کباب
ارزانی خلایق کرد.
گفت:
کاش همه مثل علیوف بودند.

۱۲
عردوغان اما به جنگ زرگری با عزرائیل ادامه داد.

۱۳
به غزه
مائده های غذایی خوشمزه فرستاد.

۱۴
عزرائیل هم جان چند تن از ملائکه عردوغانی را درجا گرفت تا جنگ زرگری جدی گردد و خلایق خر خیال کنند که عزرائیل با عردوغان تضاد دارد.

۱۵
همین عزرائیل
اما
همزمان
به دفاع جانانه و جانیانه از اکراد مشغول است.

۱۶
همین اکرادی که عردوغان چشم دیدن شان را در پهنه زمین ندارد و
همان بلا ها را بر سر شان و بر سر خاک شان در کربلا می آورد که عزرائیل بر سر فلسطین و خاک فلسطین آورده است.

۱۷
فلسطینی های از همه جا رانده و بی پناه و بی کس مانده
کلافه اند:
مثل بره ای اند که حریفی از چنگ گرگ تیزدندان نجاتش داد و شب خنجر تیز و برا بر حلقش نهاد.

۱۸
شب سیاه آینه
ز رنگ آرزو تهی است.
چه بودی ار پری رخی ز چادری در آمدی
 
سوبژکت طراز نوین تاریخ و فونکسیون های نوین آن

۱
دیری است که بورژوازی
نه بورژوازی مترقی آغازین
بلکه بورژوازی مرتجع واپسین است که متحد کنیسه و کلیسا و مسجد و روحانیت و برده داران و فئودال ها ست.

۲
در دوران کنونی
یعنی در دوران گذار گلوبال از سرمایه داری به سوسیالیسم
بورژوازی
دیگر
فونکسیون مثبت و مترقی به عهده ندارد.

۳
این بورژوازی واپسین
همه دستاوردهای اسلاف خود را دیری است که به گور سپرده است و گور را بتون ریزی کرده است.

۴
اگر فلاسافه بورژوازی آغازین
کانت و هگل و فویرباخ بوده اند
فلاسفه بورژوازی واپسین شوپنهاور و نیچه و زباله های لاشخور دیگرند.

۵
فلاسفه بورژوازی واپسین
بر خلاف فلاسفه کلاسیک بورژوایی آغازین
نه
جانبدار سرسخت خرد و هومانیسم و روشنگری و پیشرفت و انقلابات اجتماعی
بلکه دشمنان سرسخت خرد و هومانیسم و روشنگری و پیشرفت اجتماعی و انقلابات اجتماعی اند.

۶
وظایف سابق بورژوازی را
در دوران کنونی
فقط و فقط
طبقه کارگر سازمان یافته در حزب طراز نوینش
می تواند به انجام رساند.

۷
اشرافیت فئودال ترک و لر و کرد و عرب و بلوچ و غیره
هرگز در تاریخ
ناسیونالیست و ملت ساز و مترقی و ملی نبوده اند تا اکنون باشند.

۸
این زباله ها اصلا نمی دانند که ملت چیست.

۹
اینها و بورژوازی عجق ـ وجق به اصطلاح ملی
اکنون فاقد فونکسیون طبقاتی و تاریخی اند.

۱۰
به همین دلیل حتی نفی نظامات عهد بوقی و برده داری و فئودالی به عهده طبقه کارگر است.

۱۱
کرد و کار احزاب کمونیست چین و ویتنام و کوبا و غیره
چه بسا انجام و ظایف طبقاتی و تاریخی بورژوازی و حتی اشرافیت فئودال و برده دار است.

۱۲
اکنون
حتی
احقاق حقوق زنان و کودکان و حیات و حیوانات (طبیعت، محیط زیست)
به عهده طبقه کارگر است.

۱۳
فریب زنگرایی های فرمال و چه بسا فرمالیته بورژوازی واپسین را فقط ساده لوحان خر می خورند و نه خردگرایان.

۱۳
استراتژی امپریالیسم اکنون تجزیه کشورهای مستقل به نیت ترکیب مجدد آنها و تشکیل کشورهای تک ملیتی وابسته و تحت فرمان است.

دیالک تیک تجزیه و ترکیب کثیفی به کار افتاده است.

۱۵
همان استعمارگران که با خط کش بر روی نقشه جغرافیا
کشورهای چند ملیتی پدید اورده اند
اکنون به تخریب و تجزیه همان کشورها کمر بسته اند.

۱۶
در شرایط کنونی
دفاع از تمامیت ارضی کشورها
مهم ترین وظیفه طبقه کارگر است.

۱۷
فقط تحت سرکردگی طبقه کار سازمان یافته در حزب مارکسیستی ـ لنینیستی طراز نوینش
رهایش ملی و جنسیتی و ملت سازی و حقوق ملی و غیره تحقق پذیر است.

۱۸
کمونیسم = هومانیسم + ناتورالیسم
همبودگرایی = انسانگرایی + طبیعت گرایی

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر