دکترمهدی حمیدی شیرازی
( ۱۲۹۳ ـ ۱۳۶۵)
نماینده شیراز در مجلس شورای ملی
ادیب
شاعر
استاد دانشگاه تهران در زمینه زبان و ابدیات فارسی
مترجم
منتقد
تحلیلی
از
یدالله سلطان پور
ما
برای آشنایی با نشانه های متنوع شاملوئیسم و شاملوچیسم
همین «شعر» دکتر مهدی حمیدی شیرازی
را
مورد تأمل بخور ـ نمیر قرار می دهیم:
۱
به شعر اگرچه کسی آشنا چو نیما نیست
سوای شعر خلافی میانه ما نیست
سوای شعر خلافی میانه ما نیست
معنی تحت اللفظی:
کسی در شعرشناسی به گرد نیما نمی رسد.
اختلاف من با نیما
محدود به اختلاف نظر در زمینه شعر است.
از همین بیت اول «شعر» حمیدی شیرازی
سطح فکری نسبتا بالای او آشکار می گردد:
او
بسان هر فرد متمدن و با فرهنگی
میان اختلاف نظری ـ هنری و اختلاف شخصی (خصومت) مرزبندی می کند.
چنین لیاقتی در سکنه طویله جماران حکم کیمیا دارد.
اگر کسی به نظر و عمل و فضل و اثر و هنر کسی
مثلا مشد احمد شاملویی
چپ نگاه کند،
باید قبل از چپ نگری
تغییر محل زندگی دهد
تا زن و بچه اش از شر اسید پاشان شاملوئیستی و شاملوچیستی
مصون باشند.
کل الارض
اصفهان
و
کل الایام
یوم الاسید
البته
احتمال آن هم می رود که حمیدی شیرازی تعارف کرده باشد.
خواهیم دید.
۲
اگرچه واسطه انس ما همان شعر است
میان مان سر آن گفتگو ست، دعوا نیست
میان مان سر آن گفتگو ست، دعوا نیست
معنی تحت اللفظی:
اگر چه شعر واسطه همدمی من با نیما ست،
ولی چالش ما بر سر همان واسطه است و بس.
از همین بیت «شعر»
توان تفکر حمیدی شیرازی برملا می شود.
ما با لیاقت او در زمینه خود اندیشی آشنا می شویم.
پیدا کردن چنین کسی
در طویله دانش کاه های جماران
دشوارتر از پیدا کردن سوزنی در کاهدان مملو از کاهی است.
شفیعی کدکنی
با این جماعت دانش کاهی عمری مرافعه و دعوا داشته است،
اگر چه خود از اهالی اندیشه نبوده است.
۳
به پیش من همه اشعار او معمایی است
اگرچه در بر او شعر من معما نیست
اگرچه در بر او شعر من معما نیست
معنی تحت اللفظی:
اشعار نیما از دید من معما هستند
ولی
اشعار من از دید نیما معما نیستند.
این ارزیابی و قضاوت حمیدی شیرازی از شعر خود و نیما
رئالیستی است:
شعر نیما
واقعا
هم معما ست.
ما کلیات نیما را خوانده ایم.
تحلیل اشعار نیما اما دشوار است.
چون
نیما
فاقد جهان بینی روشن است.
جهان شناسی و جامعه شناسی نیما
درهم برهم و مغشوش و ضد و نقیض است.
همبایی نظرات علمی با جفنگیات خرافی است.
«شعر» حمیدی شیرازی
اصلا شعر نیست تا برای نیما معما باشد و یا نباشد.
حمیدی شیرازی به فوت و فن شعر آشنا ست،
ولی
شاعر نیست.
شعر فقط از فوت و فند تشکیل نمی یابد.
شعر
فرمی از هنر است
و
هنر
فرمی از شناخت
است.
هر اثر هنری
پدیده ای خودپو ست.
هنرمند
حتما نباید صاحبنظر، متفکر و علامه باشد.
هر خری
می تواند هنرمندی باشد.
شاعر
فقط در حرف صاحبشعور است.
هر خری
می تواند شاعری باشد
ادامه دارد.
ویرایش:
پاسخحذفشعر فقط از فوت و فن تشکیل نمی یابد.
ویرایش:
پاسخحذفاین ارزیابی حمیدی شیرازی از شعر خود و نیما
رئالیستی است:
شعر نیما
واقعا
هم معما ست.