جمعبندی
از
مسعود بهبودی
دیالک تیک خریت و خردستیزی
۱
ایراسیونالیسم (خردستیزی) و خریت مشخصه اصلی طبقه حاکمه است.
۲
خواه طبقه حاکمه امپریالیستی و خواه فئودالی ـ فوندامنتالیستی
۳
در خاوران ایران و خاوران های خاور این مشخصه عریان تر از همه جا نمودار می گردد.
۴
ولی در منگنه همین دیالک تیک خریت و خردستیزی
استراتژی اصلی طبقه حاکمه امپریالیستی
یعنی تجزیه و تصاحب و یا تخریب برای تجزیه و تصاحب
جامه عمل می پوشد:
یوگوسلاوی
افغانستان
عراق
لیبی
سومالی
سوریه
فردا ایران
روسیه
چین
....
۵
آنچه که آنارشی به نظر می رسد
حاوی خط روشنی است:
تخریب بی شرمانه نیروهای مولده جامد و جاندار
و
امحای بی رحمانه حاصل زحمت صدها ساله بشریت زحمتکش
۶
بدین طریق
شرایط لازم
برای سرمایه گذاری از نو
و
شروع از صفر
فراهم می آید
و
بحران عمومی نظام سرمایه داری اندکی تعدیل می شود.
۷
شاید زمینه برای جنگ جهانی مهلک سوم فراهم آید
و
بشریت به قهقرای عهد حجر سقوط کند
به عهد چماق و تیر و کمان
و
زندگی دد واره در غارهای آلوده به تشعشعات اتمی
سقوط یهودی ها و کردها
۱
کردها ظاهرا شباهت غریبی به یهودی ها دارند.
۲
بهترین معلم یهودی های عزرائیل
نازی های نازی آبادند.
۳
درسی در ستمگری نمانده
که یهودی ها از هیتلر و اجامر فاشیستی آلمان نیاموخته باشند.
۴
مش باراک گفت:
هولوکاوستی برای فلسطینی ها پدید آوردیم
و بی شرمانه خندید.
۵
همه چیز
غیر از بنی ادم
در حال تغییر است.
۶
فقط بنی آدم است که خر تر می شود و نه خردمندتر.
کریم هم می دانست:
صم بکم عمی و لایعقلون
الکن اند و کر اند و کور اند و خر اند.
۷
کردها هم علیرغم آنکه اوجالان را موساد شناسایی و به عردوغان لو داده
و بیل کلبتین به وعده خود وفا نکرده و حلبچه توسط صدام بمباران شیمیایی شده
و اکنون ترامپ با ۲۰۰۰ نظامی یانکی
در عفرین
اخمی حتی به عردوغان و لاشخورهای عردوغانی
در رابطه با جنایات و غارات حضرات
مبذول نمی دارد،
طرفدار سینه چاک امپریالیسم و صهیونیسم
و
نماینده دهندریده آنتی کمونیسم شده اند.
۸
از یک میلیون روشنفکر کرد
نمی توان احدی پیدا کرد
که
پاچه خوار امپریالیسم و صهیونیسم نباشد
و
فاشیست نباشد.
۹
بارزان و تارزان پس از سقوط صدام بلایی نماند که بر سر اعراب بیاورند.
۱۰
خانه های اعراب را یا تسخیر و یا تخریب کردند
تا
در تشکیل کردستان بزرگ خاک کم نیاورند.
۱۱
زباله های کرد
معیارهای پانیستی به خدمت می گیرند:
جای معیار طبقاتی
را
معیار سرزمینی و قومی و قبیله ای (کردی، ترکی، عربی، فرنگی)
گرفته است.
۱۲
بدین طریق عمله و دهقان کرد
به عنوان دشمن عمله و دهقان ترک و لر و عرب و فرنگ
جا زده می شود
و
میان اشرافیت فئودال کرد و توده های زحمتکش کرد
علامت تساوی گذاشته می شود.
۱۳
این توهم فاشیستی و پانیستی
اشاعه داده می شود
که
گویا زحمتکشان کرد
تحت سرکردگی قبیله بارزان و تارزان وابسته به صد دولت کثیف امپریالیستی
وضع بهتری از زندگی تحت سرکردگی اسد و یا سید علی خواهند داشت.
۱۴
بدین طریق
وحدت ارگانیک توده های زحمتکش کرد و ترک و فارس و عرب و فرنگ و غیره
بی شرمانه تخریب می شود
و
فاشیسم دریده و درنده در واحدهای به اصطلاح ملی از در عقب
به عربده کشی می پردازد
تا شطی از خون زحمتکشان ریخته شود
و
جنون طبقاتی اش آرام گیرد.
چاپلوسی نوعی رابطه است.
۱
چاپلوسی رابطه ای دو عضوی است.
۲
به همین دلیل نمی توان فقط چاپلوس را به مسلخ انتقاد برد.
۳
رئیسی که چکمه اش را مرئوسی می لیسد،
به همان اندازه قابل انتقاد است که مرئوس.
۴
اگر رئیس تشنه و گشنه چاپلوسی نباشد
مرئوس هم عزت انسانی اش را چوب حراج نمی زند.
۵
چاپلوسی اما
ـ در تحلیل نهائی ـ
رابطه ای سه عضوی است:
الف
چاپلوسی رابطه ای متشکل از
دیالک تیک مرئوس ـ سیستم ـ رئیس
است.
ب
این سیستم اجتماعی حاکم است که
برابری بنیادی اعضای جامعه را تخریب می کند
تا
یکی به لیس زدن چکمه دیگری مجبور شود.
همه جا همینه.
۱
تصمیمگیر نهایی و اصلی طبقه حاکمه است.
۲
فرق ایران با بقیه کشورها در ضخامت پرده ای است که طبقه حاکمه در پشت آن نشسته و تصمیم می گیرد.
۳
برای تحول ریشه ای
در همه جا
باید حاکمیت طبقاتی تسخیر شود
تا توده خودفرمایی کند
اندکی اندر باب ناسیون، ناسیون سازی و ناسیونالیسم
۱
یکی از توطئه های مدرن طبقه حاکمه امپریالیستی
گذاشتن علامت تساوی میان ترامپیسم و نئوفاشیسم و پانیسم با ناسیونالیسم است.
۲
در حالی که بورژوازی دیگر قادر به ناسیون سازی و دفاع از ناسیونالیسم نیست
چه رسد به اشرافیت فئودال مثلا تارزان و بارزان و این و آن.
۳
یکی از مهم ترین تفاوت های بورژوازی مترقی آغازین با بورژوازی مرتجع واپسین همین است.
۴
ناسیونالیسم در دیالک تیک ناسیونالیسم و انترناسیونالیسم وجود دارد.
۵
دیری است که دفاع از ناسیون / ناسیون سازی و ناسیونالیسم به عهده طبقه کارگر است.
۶
گرامشی که یادش به یاد باد
در این زمینه رهنمودهای رهگشا به میراث نهاده است.
۷
در بزرگ ترین جمهوری خلق جهان
دیری است که بزرگ ترین ناسیون جهان تشکیل می شود.
۸
آنچه در خاوران خاور به عنوان ناسیونالیسم جا زده می شود
انواع مختلف پانیسم است که فرمی از فاشیسم است:
پان ترکیسم
پان کردیسم
پان عربیسم
پان عیرانیسم
....
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر