پروفسور دکتر گونتر
کروبر
برگردان
شین میم شین
۱
لایتناهیت ماده به پایان ناپذیری ماده به لحاظ کیفی اطلاق می شود.
۲
ماده متحرک، تنها بمثابه تنوع کمی و کیفی بی پایان فرم
های ساختاری، حرکتی و تکاملی ماده مشخص، محدود (پایانمند) در مکان و زمان و نسبی به
لحاظ کمی و کیفی وجود دارد.
۳
بنا بر قانون گذار از تغییرات کمی به کیفی، کلیه فرم های
مشخص ماده قادر به تغییر کمی بی حد و مرز نیستند:
تغییرات کمی پس از رسیدن به حد
کیفیت مربوطه، متوقف می شوند و گذار به کیفیت جدید صورت می گیرد.
مراجعه کنید به کیفیت و کمیت
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
۴
هم در عرصه میکروکیهانی و هم در عرصه ماکروکیهانی پس از
تحقق تغییرات کمی کافی، ساختارها، قانونمندی ها و غیره جدیدی پدید می آیند.
۵
این امر را هم تئوری کوانتومی جدید نشان می دهد و هم
کیهان شناسی تئوری نسبیت.
۶
روند توسعه (تکامل) ماده به صورت تحول بی وقفه کیفی افرم
های ساختاری و حرکتی آن صورت می گیرد.
۷
تز لایتناهیت (پایان ناپذیری) ماده برای اولین بار توسط
لنین تحت عنوان لایتناهیت الکترون مطرح شده است.
۸
با کشف الکترون، دیگر اتم (آن سان که فیزیک کلاسیک و
ماتریالیسم مکانیکی تصور می کردند)، به مثابه آخرین و تجزیه ناپذیرترین سنگپایه
جهان مادی محسوب نمی شود.
۹
ایدئالیسم و علمای ایدئالیست علوم طبیعی از این امر
نتیجه گرفتند که ماده نابود شدنی است و می توان ماده را با الکتریسیته و انرژی
جایگزین ساخت و فاتحه ماتریالیسم را خواند.
۱۰
لنین نشان داد که ماتریالیسم و ایدئالیسم با پاسخ های
متفاوت به مسئله سرچشمه شناخت و هر مسئله دیگر
در رابطه با شناخت جهان فیزیکی از یکدیگر متمایز می شوند.
«در حالیکه مسئله ساختار ماده، مسئله اتم ها و الکترون
ها مسئله ای است که تنها شامل حال جهان فیزیکی می شود.»
(لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۱۴، ص ۲۵۹)
۱۱
کشف فرم های جدید ساختار و توسعه ماده نه دلیل بر بطلان
مفهوم ماده و ماتریالیسم است و نه باعث نابود شدن ماده.
«بلکه به وسیع تر گشتن حد و مرز شناخت ما از ماده منجر
می شود.
به تعمیق و ژرفتر شدن دانش ما راجع به ماده منجر می شود.
به بی اعتبار گشتن خصوصیاتی از ماده منجر می شود که قبلا
به نظر ما مطلق، تغییرناپذیر و لایزال جلوه می کردند
(نفوذ ناپذیری، خنثی بودن، جرم و غیره)
به اثبات نسبیت و مختص حالات مختلف ماده بودن آنها منجر
می شود.»
(لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۱۴، ص ۲۶۰)
۱۲
شناخت انسانی رفته رفته عمیقتر در ماهیت فرم های ساختاری
و حرکتی ماده نفوذ می کند
«و اگر دیروز این نفوذ شناخت بشری تا اتم می رسید، امروز
عمیقتر می رود و به الکترون می رسد (و نه بیشتر).
۱۳
از این رو ست که ماتریالیسم دیالک تیکی بر گذرایی (موقتیت)، نسبی و تقریبی بوده همه حقیقت
این مراحل شناخت طبیعت توسط بشر تأکید می ورزد.
الکترون به همان گونه لایزال است که اتم.»
(لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۱۴، ص ۲۶۲)
۱۴
توسعه فیزیک مدرن و بویژه توسعه تئوری ذرات هسته ای در
اواسط قرن بیستم صحت تز لنینی از لایتناهیت الکترون و ماده را به طور کلی و به طرز
درخشانی تأیید کرد.
مراجعه کنید به ماده، پایان
پذیر و پایان ناپذیر، مکان و زمان، مطلق و نسبی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر