۱۳۹۶ اسفند ۲۶, شنبه

هماندیشی با مشد احمد (۱)


میم نون

۱
مشد احمد

نقد شما غیر از توهین به این مرد که
گرجه از سرزمین من نیست
اما در همان هنگام که شاه خائین بر سر کار بود
سالها در زندان باقی ماند
و
شکنجه های ساواک نتوانست
قامت وی را خم کند
چیزی دیگری نیست .
من با دیدگاه های سیاسی آقای شالگونی
موافقت ندارم
اما به وجود وی افتخار می کنم که
مانند رفیق وهمرزمش زنده یاد شکرالله پاک نژاد
در آن زمان که وحشت سراسر جامعه ایران را فرا گرفته بود
در بی دادگاه های شاه حماسه آفرید .
 
۱
نظرات مشد احمد
در این کامنت
خطاب به لات و لومپن و لاشخوری به نام محسن فحاش
مملو از ایرادات تئوریکی، تجربی و تاریخی اند. 
 
۲
چرا و به چه دلیل؟

۳
ما برای بررسی این کامنت مشد احمد
نخست ان را تجزیه و بعد تحلیل می کنیم 
تا از موضوع بحث خارج نشویم و پرت و پلا تحویل این و آن ندهیم:

الف
نقد شما غیر از توهین به این مرد که
گرجه از سرزمین من نیست
اما در همان هنگام که شاه خائین بر سر کار بود
سالها در زندان باقی ماند
و
شکنجه های ساواک نتوانست
قامت وی را خم کند
چیزی دیگری نیست .

۱
مرد 
یکی از مفاهیم عهد عتیق در ایران است.
 
۲
این مفهوم معروف و محبوب
اما 
به چه معنی است؟

۳
مرد دیدن در اعضای جامعه
قبل از همه به معنی  زن ندیدن در آنها ست.

۴
در حالیکه نصف هر مرد، زن است و نصف هر زن، مرد.

۵
مرد دیدن در اعضای جامعه
خواه و ناخواه
به معنی داشتن معیار بینشی جنسیتی 
در
ارزیابی اعضای جامعه است.
 
۶
این طرز بینش
می تواند مبتنی بر عادت باشد
و
 
حتما 
نباید آگاهانه باشد.

۷
ما 
در این گونه موارد
احتمالا با فرمی از سکسیسم مستور سر و کار داریم.
 
۸
با تفکری پایین تنه ای و بند تنبانی
سر و کار داریم 
که 
در 
اعضای جامعه فقط جنسیت را تشخیص می دهد و ترجیح می دهد و برجسته می کند.

۹
این طرز بینش امروزه برو بیایی گلوبال دارد:
 
مثال 

الف
شاعری
نارنج های نارنجستان را به پستان ضعیفه ها تشبیه می کند.
 
ب
هنرپیشه هالی وود
در فیلمی
 تنها چیزی که در جهان بی سامان می بیند 
 پستان های زنان است.
 
پ
به تنها چیزی که می عندیشد،
سکس مکانیکی عاری از ذره ای عشق
با
هر ننه قمری است.

۱۰
در ایده ئولوژی طبقات اجتماعی برده دار و فئودال
صفت مرد
ضمنا تجلیل واژه است.

۱۱
مرد
 در مقابل نامرد قرار داده می شود.
حتی توسط فروغ فیلسوف

۱۲
مرد
 اما عملا ضد دیالک تیکی زن است
 
۱۳
به همین دلیل 
مرد خطاب کردن عضوی از جامعه 
حاوی گشتاورهای آنتی فمینیستی (زن ستیزی) مستور است.
 
۱۴
فرق هم نمی کند
که
  خود مؤلف و صاحبنظر 
بداند و یا بخواهد
بخواهد و یا نخواهد.

۱۵
مرد
ضمنا
 به معنی مظهر شهامت و مقاومت و فداکاری و شجاعت ایدئالیزه می شود 
و
به عرش اعلی برده می شود.

۱۶
بدین طریق اعضایی از جامعه 
که 
مثلا
 تحت شکنه شکسته اند
تحقیر می شوند.
 
۱۷
حتی
بی شرمانه تحقیر می وشند و خاین قلمداد می شوند.

۱۸
مثال
کسی مبارزه نکرده و در نتیجه شکنجه نشده و نشکسته است.
در نتیجه سربلند و سرافراز می ماند.

۱۹
کس دیگری 
مثلا 
از همین گروه فلسطین
بنام بطحایی
با 
همین گروه فلسطین
بر ضد مثلا انقلاب بورژوایی سفید 
مبارزه کرده 
و 
تحت شکنجه شکسته 
و 
به هر دلیلی 
تن به همکاری با سازمان انقلاب سفید (ساواک) داده است 
و 
خاین محسوب شده است.

۲۰
ما باید روی این مفاهیم عهد بوق کار کنیم.

۲۱
خود شالگونی
توسط مشد احمد
 فقط به شرط به اصطلاح مقاومت تحت شکنجه
آدم
 محسوب می شود 
و 
نه 
به خاطر آدمیت
و
نه به خاطر مظهر آدمیت بودن.

۲۲
به همین دلیل
از مدح مشد احمد
بوی مشمئز کننده فئودالیسم به مشام می رسد.
 
۲۳
مشد احمد 
یا فئودال زاده است
و
یا
با سم ایده ئولوژی فئودالی مسموم شده است.
 
۲۴
اگر 
همین شالگونی
  تحت شکنجه می شکست،
 مشد احمد برایش حتی تره خرد نمی کرد.
 
تازه اگر  به صورتش تف نمی انداخت.

۲۵
اگر همین شالگونی
  همین دیروز
از کربلای عفرین دفاع نکرده بود
همین لات فحاش
فحش های مادر قحبه و غیره
نثارش نمی کرد.

۲۶
یعنی هویت و ماهیت خود شالگونی
برای لات و لاشخور فحاش
اصلا مطرح نیست.
 
۲۷
نظر و موضع سیاسی آنی، لحظه ای، تصادفی، موقتی، نسبی شالگونی
  مطرح است

۲۸
اگر 
شالگونی
  فردا از عرعردوغان دفاع کند،
در
 طرفة العینی
محبوب القلوب گله لات ها و لاشخورها می گردد
و
ماردش سلب جنده وارگی می شود
 و 
به مقام فاطمه زهرا اعتلا می یابد.

۲۹
این فرمی از تفکر سوبژکتیویستی است.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر