پروفسور دکتر مانفرد بور
پروفسور دکتر گرهارد بارچ
بررسی تاریخ توسعه ی فلسفه کلاسیک
بورژوائی
بخش دوم
سر آغاز تفکر کلاسیک بورژوائی
در
فلسفه نیکولاس کوزانوس
نیکولاس کوزانوس
(۱۴۰۱ ـ ۱۴۶۴)
فیلسوف، تئولوگ، ریاضی
دان، کاردینال
از نخستین هومانیست های آلمانی
در دوره گذار از قرون
وسطای واپسین به عصر جدید آغازین
۱
·
اگر کسی منشاء و سرآغاز تفکر کلاسیک بورژوائی را در
فلسفه رنسانس (از فرانسیس بیکن و دکارت تا هگل و فویرباخ) دنبال کند، بارها و
بارها به آثار فلسفی نیکولاس کوزانوس ارجاع داده می شود.
۲
·
فلسفه کوزانوس از نقطه نظرات بسیاری، بیشک بیانگر نقطه
گرهی توسعه جهان بینانه است:
الف
·
فلسفه کوزانوس همزمان حاوی فلسفه به میراث مانده و
انحلال آن است.
·
یعنی در آن واحد، حاوی اسکولاستیک و نومینالیسم
است.
ب
·
فلسفه کوزانوس همزمان، تداوم توأم با پذیرش مجدد کهنه و
گسست از کهنه است.
·
یعنی همزمان هم نماینده ایده ی حل تضادهای زمینی در
لایتناهی و یا کلیت الهی است و هم نماینده ی تأکید مؤکد بر فرد و فردیت است.
ت
·
فلسفه کوزانوس آغاز
و شروع همزمان است.
·
یعنی آغاز روی آوردن به علوم،
بویژه علم مکانیک و آزمایش و شروع دنیویت تفکر است.
۳
·
خصلت اساسی فلسفه کوزانوس منتج از همین خصوصیات است.
·
خصلتی که در ادبیات اغلب مورد توجه قرار گرفته و محکوم
کردن فلسفه کوزانوس را دشوار ساخته است:
الف
·
در فلسفه کوزانوس نو حاوی لعابی از عناصر کهنه به میراث
مانده است.
ب
·
در فلسفه کوزانوس عناصر پیشرفتگرا با عناصر کهنه ی به
میراث مانده همبسترند.
ت
·
در فلسفه کوزانوس مسئله گذاری های (طرح مسائل) مربوط به
آینده در البسه فرم های کهنه صورت می گیرند.
۴
هاینریش ریتر
(۱۷۹۱ ـ ۱۸۶۹)
تئولوگ، فیلسوف، استاد
فلسفه آلمانی
مؤلف «تاریخ فلسفه» در ۱۲
جلد
·
هاینریش ریتر که
در اواسط قرن نوزدهم، برای اولین بار بر اهمیت نیکولاس کوزانوس تأکید مؤکد می ورزد
و نام او را مجددا وارد تاریخ فلسفه می کند.
·
او کوزانوس را به شرح زیر ارزیابی می کند:
الف
·
«در اولین سال قرن پانزدهم، کودکی تولد یافت که زندگی و
تاثیرش حاوی هر چیز مهمی بود که قرن های بعد به همراه خواهند آورد.
·
(به همان سان که هر نقطه عطف تاریخ قضیه همیشه از همین
قرار است.)
ب
·
نیکولاس کوزانوس در نقطه عطف قرون وسطی و عصر جدید
ایستاده است.
پ
·
اما امید و تلاش و تأثیر او نظر به عصر جدید دارد.»
·
(هاینریش ریتر، «تاریخ فلسفه»، جلد
۹، ص ۱۴۱، سال ۱۸۵۰)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر