۱۳۹۶ اسفند ۴, جمعه

خرد ـ انسان ـ تاریخ (۱۲)


پروفسور دکتر مانفرد بور
پروفسور دکتر گرهارد بارچ
بررسی تاریخ توسعه ی فلسفه کلاسیک بورژوائی

بخش دوم
سر آغاز تفکر کلاسیک بورژوائی
در
 فلسفه نیکولاس کوزانوس
ادامه

قسمت دوم
ادامه

 ۱۱
·      تفسیر متسکله از فلسفه کوزانوس، کمتر به جریان واقعی توسعه فلسفی ومنبع فلسفی ـ تاریخی ربط دارد.

۱۲
·      تفسیر متسکله از فلسفه کوزانوس، بیشتر به  مسئله سؤال انگیز در دهه دوم  قرن بیستم ربط دارد که در صدد برقرار سازی سازش میان شناخت مبتنی بر وحی مذهبی و شناخت علمی و توجیه فلسفی آن است.

۱۳
·      متسکه می نویسد:
·      «شاید برای فقها و فلاسفه قابل تأمل باشد که هم در فلسفه کوزانوس و هم در فلسفه ی هگل، مسائل فلسفی و فقهی در هم تنیده اند.
·      اما هر هماهنگ سازی عجولانه مسائل فقهی و فلسفی هم به همان اندازه سؤال انگیز است.
·      این بیشتر به معنی عدم شناخت وظایفی است که برای تفکر غربی با توجه به  تاریخ خاصش  تعیین شده اند.
·      آن سان که وجود دره ای میان ایمان (باور) و دانش، وحی و تفکر را مجاز می دارد.» 

·      (متسکله، «کوزانوس و هگل»، ۱۹۶۱، ص۲۶۲)

۱۴
·      کاری که متسکله در اینجا می کند، در ادبیات بورژوایی جدیدتر راجع به کوزانوس اغلب انجام یافته است.

۱۵
·      از آنجا که تلاش ها و تشبثات فاشیستی در زمینه جا زدن کوزانوس به عنوان متفکر آلمانی ناب و فقط وابسته به منابع غربی، دیگر میسر و مفید نیست، تداوم بخشیدن به نیات فاشیستی در به اصطلاح سنت متافیزیکی غربی صورت می گیرد.

۱۶
·      به همان سان که تلاش ها و تشبثات تفسیر فاشیستی از فلسفه کوزانوس بدون دوخت و دوز و زورگویی پیش نمی رفت، متسکله هم به گذاشتن علامت تساوی مسئله ای ـ تاریخی میان کوزانوس و هگل مبادرت می ورزد.

۱۷

کارل یاسپرس
(۱۸۸۳ ـ ۱۹۶۹)
 روانکاو و فیلسوف آلمانی
نماینده فلسفه حیات
 که
 با
 اگزیستانسیالیسم سارتر تفاوت های جدی داشت
موضوعات آثار فلسفی او 
فلسفه مذهب 
و 
فلسفه روشنفکرانه 
بودند.

·      کارل یاسپرس هم همین راه متسکه را طی کرده است:
·      «کوزانوس آفریده منافعی نیست که او که در زمانه خود با آنها مواجه است.
·      بزرگی کوزانوس به دلیل متافیزیک او ست.
·      «متافیزیسین های آغازین»، به مسئله ای اساسی می رسند که در آن، همه یقین ها محو می شوند.   
·      «متافیزیسین های آغازین»، جواب هایی در رموز فکری به میراث مانده می یابند.
·      کوزانوس هم یکی از «متافیزیسین های آغازین» است و بس.»
(کارل یاسپرس، «نیکولاس کوزانوس»، ۱۹۶۴، ص ۲۶۲)

۱۸
·      از دید کارل یاسپرس، متافیزیک تنها چیزی است که در خارج از فرهنگ مترقی عصر جدید بورژوایی وجود دارد.

۱۹
·      هومانیسم، روشنگری، انقلاب فرانسه، توسعه علمی مدرن و بویژه مارکسیسم برای کارل یاسپرس، «قوای سیاه محو ناشدنی» اند.
·      (ایضا همانجا، ص ۲۲۳)

۲۰
·      بر ضد این «قوای سیاه محو ناشدنی» به نظر یاسپرس از دیرباز متافیزیک مرموزی قد برافراشته است و باید در مقابل این «قوای سیاه محو ناشدنی» چنین متافیزیک مرموزی قرار داده شود.

۲۱
·      این متافیزیک اگر چه هنوز آورنده آزادی نیست، ولی «شرط وقوف به آزادی است که در راه آن و به برکت رابطه درونی (؟) جامه عمل خواهد پوشید.»
·      (ایضا همانجا، ص ۲۶۵)


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر