آنتی فمینیسم در چندین فرمات
تحلیلی
از
ربابه نون
به
یاد نیره
اولین
فرمات آنتی فمینیسم
در
کتب مقدس
به چشم می خورد،
بی آنکه روح احدی حتی از آن باخبر شود:
۱
ابلیس رانده شده (رجیم) از بارگاه الهی
در
هیئت ماری
وارد باغ جنت می شود
و
اولین زن هستی
را
یعنی
حوا
را
فریب می دهد
و
به
اطعام از میوه ممنوعه تحریک می کند.
۲
دلیل وسوسه حوا
و
نه
آدم،
ناقص العقل بودن حوا ست.
این اولین قدم در جهت زن ستیزی است.
بدین طریق
دیالک تیک زن و نر
به صورت دیالک تیک ابله و عاقل بسط و تعمیم می یابد.
۳
جالب
اما
هویت میوه ممنوعه است.
میوه ممنوعه
ظاهرا
در
تورات و انجیل
سیب
بوده است.
اما
در قرآن کریم
سخن از درخت گندم در باغ جنت است.
درخت گندم؟
ابلیس
ظاهرا
ضعیفه
را
به
کندن گندم از درخت و خوردن آن
وسوسه کرده است.
این گام دوم
در
تحقیر زن است.
زن ناقص العقل
از
تبار مرغان و گنجشکان و چرندگان بوده است.
برای اینکه
هیچ
آدم عاقلی
گندم نمی خورد.
ضمنا
کدام خدای عاقلی
خوردن گندم
را
به
مخلوقات خویش قدغن و ممنوع می کند؟
۴
سؤال مهم تر این است
که
چرا و به چه دلیل
باید
ضعیفه ناقص العقلی
قویه عاقلی
را
فریب دهد؟
قضیه
تجربتا، قاعدتا و منطقا
باید
عکس این باشد.
عاقل
باید
اصولا و اساسا
احمق و ابله
را
بفریبد
و
نه
برعکس.
پس
دلیل این وارونگی چیست؟
۵
دلیل این وارونگی
احتمالا
این است
که
خود ضعیفه ناقص العقل
از
تبار شیاطین است.
اگر تیز بیندیشیم،
زن
نیمه آدم و نیمه ابلیس
است.
وسوسه گر و فریبا ست.
این گام سوم در زن ستیزی است.
زن
از دید کریم
دیالک تیکی از ابله و عاقل
گول خور و گول زن
عامی و عوامفریب
است.
سؤال
اکنون این است
که
این
دیالک تیکیت زن
تقصیر کیست؟
۶
اگر خدا خالق آدم و حوا ست،
چرا
آدم
را
عاقل و پاک و پارسا آفریده،
ولی
حوا
را
دیالک تیکی از پاکی و پلیدی
بلاهت و فریبایی؟
۷
اگر قضیه از این قرارباشد،
زن
ذاتا
ابلیس واره و مفسد است.
فساد
صفت لدنی زن
است.
دیالک تیکی از پاکی و پلیدی بودن
در
مورد زن
خدا دادی
است.
این گام چهارم در زن ستیزی است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر