جمعبندی
از
مسعود بهبودی
از
مسعود بهبودی
اندکی اندر باب ترقی ترقه وار
«به کجا چنین شتابان؟»
صفر
از
سفیر پرسید.
«به دیار بربریت.
هوس سفر نداری؟»
«همه
آرزویم
اما
چه کنم که بسته پایم
به مدار آدمیت»
اندکی اندر باب دروغ
دروغ به شکل و به هر دلیل
از جانب هرکس هم که باشد،
غیر اخلاقی و غیرقابل قبول است.
دمیرچی
۱
این مسئله ی بسیار بغرنج قابل بحثی است.
۲
دروغ چیست؟
۳
دروغ
ضد راست
است.
۴
معیار عینی برای تمیز راست از دروغ چیست؟
۵
ضمنا اخلاق چیست تا دروغی را ضد اخلاقی بدانیم؟
۶
در رابطه با دروغ
سعدی
حکایتی دارد.
۷
سلطانی
(ارباب فئودالی)
با وزیر و ملازم و مخلفات وارد روستایی می شود.
رعیتی پیش می آید و سلطان به دشنام می بندد.
سلطان زبان نفهم از وزیر می پرسد:
چه می گوید؟
وزیر جواب می دهد:
می گوید:
عمر سلطان دراز باد که ما تحت سایه اش کیف خر می کنیم.
رعیت می رود.
ملازم سلطان گام پیش می نهد و دروغ وزیر را افشا می کند.
سلطان در واکنش به راستگویی ملازم
می گوید:
دروغ مصلحت امیز
صدها بار بهتر از راست فتنه انگیز است.
اگر وزیر راست گفته بود
من فرمان زدن گردن رعیت را داده بودم و اهل و عیالش بی کس و بی پناه مانده بودند.
۸
از دمیرچی چه پنهان
که
کسب و کار خلایق بویژه در عیران
تحول مسلسل واره دروغ به همدیگر است.
هر لایکی در عنترنت دروغی بیش نیست.
حریف در یک دقیقه به ۶۰ مطلب ما لایک می زند.
ما
برای تهیه و ترجمه و یا تألیف هر کدام از این مطالب چه بسا دهها ساعت وقت صرف کرده ایم.
حتی خدا نمی تواند ۶۰ مطلب ما را در یک دقیقه بخواند و لایک زند.
دروغ که نباید شاخ و دم داشته باشد.
همین دوست خطاب کردن هر رهگذر دروغ بزرگی بیش نیست.
خیلی ها صد سال است که دربدر دنبال دوستی می گردندو هنوز جز دشمن چیزی پیدا نکرده اند.
۹
اگر خلایق به همدیگر راست بگویند
شطی از خون در جامعه جاری می شود.
۱۰
آیات عظام
در منابر سنتی و مدرن
دلیل وقوع زلزله را
دیده شدن رشته مویی از ضعیفه ای قلمداد می کنند.
۱۱
مشاور سلطان جماران
در ملأ عام اعلام می دارد که سید علی
هر دو هفته
به آسمان هفتم می پرد و با امام زمان و خضر و الیاس جلسه دوهفتگی دارد و عرشاد می شود.
۱۲
قابله سید علی می گوید:
سید علی به محض تولد
به عوض یا جیغ و یا ویغ
یا علی گفته است.
۱۳
این دعاوی مگر دروغ محض نیستند؟
۱۴
خلایق خر اند و حرفی نمی زنند.
۱۵
خود سید علی که خر نیست.
چرا تو دهن قابله و جنتی و مصباح و آن و این نمی زند
و
از حقیقت دفاع نمی کند.
۱۶
ضد حقیقی دروغ (به معنی باطل) حقیقت است.
۱۷
معیار عینی برای تمیز حقیقت از دروغ
به قول حتی حافظ
تجربه (پراتیک، آزمون، آزمایش، عمل) است.
۱۸
سید علی عاجز از رفتن به دستشویی است
تجربه بطلان سفر او به آسمان کذایی هفتم را اثبات می کند.
۱۹
خوش بود
گر
محک تجربه
آید
به
میان
تا
سیه روی شود
هر که در او غش باشد
حافظ
تقسیم خدایی ثروت میان خلایق
ملا نصرالدین داشت رد میشد دید
۳ نفر دارن دعوا می کنند
پرسید:
چی شده؟
گفتند:
گفتند:
۷ تا گردو داریم میخوایم بین هم تقسیم کنیم
خلاصه ملا رو بین خودشون قاضی کردند
ملا گفت:
ملا گفت:
خدایی تقسیم کنم یا انسانی؟
گفتند:
خوب معلومه خدایی تقسیم کن
ملا به اولی ۵ گردو به دومی ۲ تا و یه پسگردنی هم زد به سومی.
گفتند:
این دیگه چه جور تقسیم کردنی بود!؟
ملا گفت:
اگه به دقت نگاه کنید
خداوند نعمت هاشو همین جوری بین بندگانش تقسیم کرده!
خداوند نعمت هاشو همین جوری بین بندگانش تقسیم کرده!
پایان
خدای مورد نظر ملا
طبقه حاکمه ـ خدا
بوده است.
طبیعت ـ خدا
و
توده ـ خدا
طرفدار برابری اند.
فرقی میان نباتات و جانوران و انسان نمی گذارند.
اندکی اندر اب لاشخوریسم و لاشخورهای وطنی و بین المللی
ممنون.
۱
اولا همه آدم ها
از دید ما
برابر اند
و همه حق دارند راجع به هر ننه مرده ای ابراز نظر کنند.
فرق خر با ادم همین است.
۲
ثانیا
ما اصلا آدم نیستیم تا ابراز نظر کنیم.
۳
ما
سگ شده ایم و پارس می کنیم
بی اعتنا به خوشامد این و آن
۴
کسی تا کنون برای سگ ها تعیین تکلیف نکرده است
۵
شما اولین کسی در این زمینه هستید
۶
چون سگ ها را با آدم ها عوضی می گیرید.
۷
جلال آل عبا
نظریه پرداز همین جهنم جماران است.
۸
جلال
اصلا قلم ندارد که قابل بحث باشد.
جلال
اهل عرعر است.
۹
غرب زدگی اش را خمینی زیر متکایش می گذاشت.
در خسی در میقات نوشته است.
۱۰
ما بخشی از غرب زدگی اش را
با اجازه و بی اجازه شما
تحلیل و منتشر کرده ایم.
۱۱
جلال با خمینی وخلخالی و خامنه ای و غفاری و کوسه و کروب و میرحسین و غیره
این تفاوت را دارد
که
خمینی طرفدار فوندامنتالیسم شیعی است
ولی جلال هم طرفدار فوندامنتالیسم اسلامی (شیعی و سنی)
است
و
هم طرفدار فاشیسم است.
۱۲
در مقدمه غرب زدگی هم نوشته است که حریفی فرانسوی به او گفته است که شبیه لاشخورهای فاشیسم است
۱۳
زباله های ویلی دورانت در زمان شاه به توصیه مشاورین یانکی وسیعا ترجمه و توزیع شد.
۱۴
ما همان زمان
که
هنوز خر بودیم
خواندیم
و
پس از سگ شدن پارس باران شان کردیم.
۱۵
اگزیستانسیالیسم (فلسفه حیات در زبان آلمانی)
آبشخور نازیسم و فاشیسم بوده است.
۱۶
وجه مشترک فاشیسم و نازیسم و میلیتاریسم (ژاپن) و فوندامنتالیسم
نیهلیسم (پوچی گرایی) است.
۱۷
البرن کامو
در بیگانه همین نیهلیسم را به خورد خلایق خر می دهد.
۱۸
ما بر همه این زباله ها
پارس کرده ایم.
۱۹
سگان شان
چنین اند ایرانیان
چگونه اند شیران و فرزانگان!
۲۰
مراجعه کنید به فلسفه حیات
اگزیستانسیالیسم کاتولیکی
اگزیستانسیالیسم
فاشیسم
فوندامنتالیسم
نیهلیسم
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
اندکی اندر باب دیالک تیک اعتیاد و استقلال
۱
شاید
یکی از بد ترین بد بختی های آدمی
وابستگی به این چیز و آن کس باشد.
۲
اعتیاد از هر نوع
اندام و یا ارگانیسم هشیار آدمی
را
تحریف می کند
سلب اندامیت می کند.
۳
اندام هشیار و تصمیمگیر در همه حال
(سیستم سیبرنتیکی مولتی فونکسیونال)
بدین طریق
گیج می شود
و
بسان فیلی
ذلیل و علیل می شود و به دبنال چس فیل می گردد.
۴
چس فیلی که ترحم انگیزتر و بدبخت تر از خود فیل است.
۵
بدبختی بدتر از این بدبختی
عشق قلمداد کردن اعتیاد
عاشق قلمدادن کردن معتاد
و
معشوق قلمداد کردن چس فیل
است
۶
چس فیلی که چس تر از چس فیل است.
۷
سؤال این است که چه باید کرد؟
۸
راه نجات از اعتیاد از هر نوع،
خروج از خطه خفت بار خریت
و
ورود به عالم علیای آدمیت است.
۹
یعنی کسب توان تفکر
کسب لیاقت خوداندیشی
نیل به خودشناسی
و
خودپرستی
است.
۱۰
خر نمی تواند عاشق کسی باشد.
با پوزش از خر که خر نیست.
۱۱
کسی هم نمی تواند
آدم باشد
و
عاشق خر باشد.
۱۲
اصل
بنابرین
این است
که
اصیل ترین عشاق
خودپرست ترین افراد هستند.
۱۳
خود ستیزان
از هر نوع طالبانی و جمارانی و جمکرانی و عردوغانی و عرعرانی
هرگز نمی توانند
لیاقت همنوع پرستی و طبیعت پرستی و جامعه پرستی
(کمونیسم، ناتورالیسم و سوسیالیسم)
کسب کنند.
۱۴
مفهوم خودپرستی (اگوئیسم)
از این رو
باید اعاده حیثیت شود.
۱۵
زنده باد خودشناسی
و
در نتیجه
خودپرستی
برای نیل
به
خودمختاری
(استقلال نظری و عملی)
بیچاره مارکس
با این مترجمان عجق ـ وجق در طویله جماران
تاريخ كاري نمي كند، "هيجً ثروت عظيمي را در تصاحب ندارد" هيجً نبردي را راه نمي اندازد اين انسان، انسان زنده ي واقعي است كه همه كار مَي كتد'
كه به تصاحب در مَي آورد و جنگ مَي كند
با این مترجمان عجق ـ وجق در طویله جماران
تاريخ كاري نمي كند، "هيجً ثروت عظيمي را در تصاحب ندارد" هيجً نبردي را راه نمي اندازد اين انسان، انسان زنده ي واقعي است كه همه كار مَي كتد'
كه به تصاحب در مَي آورد و جنگ مَي كند
تاريخ چيزي جز فعاليت نوع بشر نيست كه أهداف خود را دنبال مَي كند.
ماركس و خودكشي
تَرجمه : حسن مرتضوي
۱
بدترین بلایی که می توان بر سر کسی آورد
انتشار بریده ای از متون او ست.
۲
هر عبارتی
فقط
در پیوند با متن مربوطه
حرفی برای گفتن دارد و نه به تنهایی.
۳
حقیقت
نه
در
جزء
بلکه در کل است.
۴
منظور مارکس در این عبارت
توضیح سوبژکت مندی تاریخ است:
توضیح معمارمندی عمارت تاریخ است.
۴
سوبژکتیویته
در جامعه و یا تاریخ
یکی از کشفیات مهم مارکس است
۵
با کشف سوبژکتیویته
حساب ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی از حساب ماتریالیسم های متنوع قبلی جدا می شود.
۶
در تزهای مربوط به فویرباخ
سوبژکتیویته توضیح داده می شود.
۷
تاريخ چيزي جز فعاليت نوع بشر نيست كه أهداف خود را دنبال مَي كند.
۱
کی اهداف خود را دنبال می کند؟
۲
تاریخ؟
و
یا
نوع بشر؟
۳
اگر
تاریخ
فعالیت است.
فعالیت
چگونه می تواند
برای خود هدف و آماج تعیین کند؟
۴
عقلی و منطقی
این است
که
عمله و بنا (سوبژکت)
با توجه به مصالح و مواد و فوت و فن کار و لیاقت و نیاز و غیره
برای فعالیت خود
هدف و آماج تعیین کند.
۷
مثلا
کلبه ای بسازد
سدی بسازد
دیواری بسازد
۸
تاریخ
که نمی تواند
فعالیت صرف باشد.
کار مادی و فکری صرف باشد.
۹
تاریخ می تواند نتیجه نهایی حاصله لز فعالیت اعضای جامعه تحت رهبری معمار تاریخ باشد.
۱۰
منظور مارکس هم اثبات وجود بی چون و چرای توده و سوبژکت تاریخ و یا معمار تاریخ است
۱۱
یکی از مشد حسن بپرسد:
سوبژکت تاریخ چیست و کیست؟
۱۲
نوع بشر
که
نمی تواند بدو رهبری سوبژکت تاریخ
تاریخ بسازد.
۱۳
علمای عیرانی
مارکسیسم
را
با مذهب عوضی گرفته اند.
۱۴
اینها خیال می کنند که نازل کردن آیه ای از مارکس و انگلس و لنین
همان
و
کندن قال قضیه
همان.
۱۵
مارکسیسم ـ لنینیسم علم است و نه مذهب و کتب آسمانی از قبیل قرآن و تورات و انجیل.
۱۶
در علم که آیه و روایت و حدیث و خبر وجود ندارد.
۱۷
در علم مفاهیم و مقولات و قوانین عینی و علمی وجود دارند.
۱۸
مارکسیسم
در کلیت خود
اعتبار دارد و نه در آیاتی از کلاسیک های مارکسیسم.
۱۹
تاریخ
عبارت است از سیر روندی (پلکانی) و تکاملی جامعه بشری.
۲۰
پله های تاریخی
عبارتند از
توحش
بربریت
کمونیسم آغازین
برده داری
فئودالیسم
سرمایه داری
سوسیالیسم
کمونیسم
ادامه دارد.
ماركس و خودكشي
تَرجمه : حسن مرتضوي
۱
بدترین بلایی که می توان بر سر کسی آورد
انتشار بریده ای از متون او ست.
۲
هر عبارتی
فقط
در پیوند با متن مربوطه
حرفی برای گفتن دارد و نه به تنهایی.
۳
حقیقت
نه
در
جزء
بلکه در کل است.
۴
منظور مارکس در این عبارت
توضیح سوبژکت مندی تاریخ است:
توضیح معمارمندی عمارت تاریخ است.
۴
سوبژکتیویته
در جامعه و یا تاریخ
یکی از کشفیات مهم مارکس است
۵
با کشف سوبژکتیویته
حساب ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی از حساب ماتریالیسم های متنوع قبلی جدا می شود.
۶
در تزهای مربوط به فویرباخ
سوبژکتیویته توضیح داده می شود.
۷
تاريخ چيزي جز فعاليت نوع بشر نيست كه أهداف خود را دنبال مَي كند.
۱
کی اهداف خود را دنبال می کند؟
۲
تاریخ؟
و
یا
نوع بشر؟
۳
اگر
تاریخ
فعالیت است.
فعالیت
چگونه می تواند
برای خود هدف و آماج تعیین کند؟
۴
عقلی و منطقی
این است
که
عمله و بنا (سوبژکت)
با توجه به مصالح و مواد و فوت و فن کار و لیاقت و نیاز و غیره
برای فعالیت خود
هدف و آماج تعیین کند.
۷
مثلا
کلبه ای بسازد
سدی بسازد
دیواری بسازد
۸
تاریخ
که نمی تواند
فعالیت صرف باشد.
کار مادی و فکری صرف باشد.
۹
تاریخ می تواند نتیجه نهایی حاصله لز فعالیت اعضای جامعه تحت رهبری معمار تاریخ باشد.
۱۰
منظور مارکس هم اثبات وجود بی چون و چرای توده و سوبژکت تاریخ و یا معمار تاریخ است
۱۱
یکی از مشد حسن بپرسد:
سوبژکت تاریخ چیست و کیست؟
۱۲
نوع بشر
که
نمی تواند بدو رهبری سوبژکت تاریخ
تاریخ بسازد.
۱۳
علمای عیرانی
مارکسیسم
را
با مذهب عوضی گرفته اند.
۱۴
اینها خیال می کنند که نازل کردن آیه ای از مارکس و انگلس و لنین
همان
و
کندن قال قضیه
همان.
۱۵
مارکسیسم ـ لنینیسم علم است و نه مذهب و کتب آسمانی از قبیل قرآن و تورات و انجیل.
۱۶
در علم که آیه و روایت و حدیث و خبر وجود ندارد.
۱۷
در علم مفاهیم و مقولات و قوانین عینی و علمی وجود دارند.
۱۸
مارکسیسم
در کلیت خود
اعتبار دارد و نه در آیاتی از کلاسیک های مارکسیسم.
۱۹
تاریخ
عبارت است از سیر روندی (پلکانی) و تکاملی جامعه بشری.
۲۰
پله های تاریخی
عبارتند از
توحش
بربریت
کمونیسم آغازین
برده داری
فئودالیسم
سرمایه داری
سوسیالیسم
کمونیسم
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر