فروغ فرخزاد
(۱۳۱۳ ـ ۱۳۴۵)
(1934 ـ 1966)
عصیان
(۱۳۳۶)
ویرایش و تحلیل
از
مسعود بهبودی
۱
شمع می
در خلوتم
تا صبحدم می سوخت
مست از او در کارها تدبیر می کردم
می دریدم جامه پرهیز را بر تن
خود
درون جام می
تطهیر می کردم
سؤال
این بود
که
توده ـ خدا
چرا
در
پرتو شمع می
به
اداره جهان می پردازد؟
برای پیدا کردن پاسخ به این پرسش،
باید به طرز اداره جهان توسط طبقه حاکمه ـ خدا
پی برد.
چون
طرز اداره جهان توسط توده ـ خدا
وارونه و بر عکس طرز اداره جهان توسط طبقه حاکمه ـ خدا ست.
طبقه حاکمه ـ خدا
از
دید فروغ
خودخواه و خود رأی و مطلق العنان
است.
توده ـ خدا
اما
بر عکس او
بی اعتنا به منافع شخصی خویش است.
بسان مستان است.
مستی
در
فلسفه فروغ
به معنی خردگرایی و حقیقتگرایی است.
به
زبان محمد زهری
توده ـ خدا
در
بی خویشی
(مستی)
یعنی
در
پرتو چراغ می
تدبیر می کند.
ما
تجربه به درد بخوری در زمینه مستی نداریم.
شاید
در
حالات مستی
ترحم به همنوع
جای ستمگری را می گیرد.
توده ـ خدا
در
حالت مستی
به
حد اعلای هومانیسم و ناتورالیسم می رسد.
یعنی
در
اداره جهان
از
انسان آزاری و طبیعت آزاری
اکیدا
پرهیز می ورزد.
۲
می دریدم جامه پرهیز را بر تن
خود
درون جام می
تطهیر می کردم
سؤال دیگر
این بود
که
چرا و به چه دلیل
توده ـ خدا
به
می
فونکسیون تطهیر می بخشد؟
توده ـ خدا
اینجا نیز وارونه آنچه را
که
طبقه حاکمه ـ خدا
طبقه حاکمه ـ خدا
می کند،
جامه عمل می پوشاند:
یعنی
حوض کوثر
را
با
جام می
جایگزین می سازد.
این
اما
به چه معنی است؟
۳
حوض کوثر و یا نهر کوثر در بهشت برین
مملو از آب شیرگونه است.
جام می
اما
مملو از می است.
می
مقطر ناشی از تبدیل مواد قندی انگور و غیره
به
الکل
است
که
فی نفسه
عاری از هر میکروب و آلودگی است.
به معنی
گذار
از
ایدئالیته
به
رئالیته و راسیونالیته
است.
توده ـ خدا
به عوض دادن وعده حوض کوثربه این و آن،
خود
در
جامی می
تطهیر می کند
و
فاتحه بلندی بر هر خرافه می خواند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر