ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺷﺎﻥ نمی گفتند:
«ﻣﻨﺰﻝ»
و
یا
ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﻓﺮﺯﻧﺪِ ﭘﺴﺮ
ﺧﻄﺎﺑﺸﺎﻥ نمی ﮐﺮﺩﻧﺪ
ﺯﻥ ﺫﻟﻴﻞ نامیده نمی شد.
این دومین «اگر ... آنگاه» تهمینه است:
پیش شرط دوم تهمینه برای ممانعت از ذلیل نامیده شدن زنان،
سکینه گفتن به «ضعیفه»،
به عوض منزل گفتن و یا «سهراب» گفتن به و است.
تهمینه تخفیف داده است.
از این عناوین به ضعفا
فت و فراوان هست:
مثلا
ننه بچه ها
اهل و عیال
و
غیره
۱
ﺍﮔﺮ قدیمی تر ها
ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺷﺎﻥ نمی گفتند:
«ﻣﻨﺰﻝ»
و
یا
ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﻓﺮﺯﻧﺪِ ﭘﺴﺮ
ﺧﻄﺎﺑﺸﺎﻥ نمی ﮐﺮﺩﻧﺪ
ﺯﻥ ﺫﻟﻴﻞ نامیده نمی شد.
«رادیکالیته» تهمینه
در این نسخه رهایی ضعفا این است
که
کفگیر بر ته دیگ می زند
و
قدیمی تر های هفتاد کفن پوسانده
را
حتی
به بازخواست می کشد.
مقصر اساسی و اصلی
نیاکان تهمینه اند
که
مثلا
هزار سال قبل در غار زیسته اند
و
به
«ضعیفه»
نه
غمزه،
بلکه
غار
گفته اند.
سؤال ناقابل
از
تهمینه این است
که
چرا به قدیمی ترهای مرده غایب حمله می برد
و
نه
به
معاصران زنده و حی و حاضر؟
۲
ﺍﮔﺮ قدیمی تر ها
ﺍﮔﺮ قدیمی تر ها
ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺷﺎﻥ نمی گفتند:
«ﻣﻨﺰﻝ»
و
یا
ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﻓﺮﺯﻧﺪِ ﭘﺴﺮ
ﺧﻄﺎﺑﺸﺎﻥ نمی ﮐﺮﺩﻧﺪ
ﺯﻥ ﺫﻟﻴﻞ نامیده نمی شد.
دلیل اول او
می تواند تظاهر به ریشه گرایی ـ سوبژکتیویستی باشد:
تهمینه
می خواهد اثبات کند که زن ستیزی قدمتی دیرین داشته است.
مسئله جدیدی نیست.
مقصر اصلی در این زمینه
اجداد او بوده اند.
تهمینه
بدین طریق و با این ترفند
با
تیر واحدی
چندین نشان می زند:
۳
ﺍﮔﺮ قدیمی تر ها
ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺷﺎﻥ نمی گفتند:
«ﻣﻨﺰﻝ»
و
یا
ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﻓﺮﺯﻧﺪِ ﭘﺴﺮ
ﺧﻄﺎﺑﺸﺎﻥ نمی ﮐﺮﺩﻧﺪ
ﺯﻥ ﺫﻟﻴﻞ نامیده نمی شد.
تهمینه
با
«قدیمی تر ها» ستیزی
هم اجامر جماران را تبرئه می کند و هم سهراب را (همسر خود را)
(زنان جماران هم شوهر خود را نه به اسم واقعی اش، بلکه به اسم پسر خانواده صدا می زنند)
مثلا
زن کوسه
کوسه
را
کوسه
صدا نمی زند
بلکه
اره ماهی
صدا می زند.
۴
سؤال اول
اکنون
این است
که
چرا
در
این بیغوله
این نوع مخفیکاری های فرمال رواج دارد؟
چرا زن و شوهر همدیگر
را
منزل و یا سهراب
صدا می زنند؟
سؤال دوم
این است
که
چرا
تهمینه
به روی دیگر مدال مخفیکاری
یعنی
به
مورد خطاب قرار دادن شوهر به اسم پسر
اشاره نمی کند؟
این ناپیگیری
آیا
به این دلیل است
که
خود
را
فمینیست
می نامد
و
به «ضعیفه» ها
تخفیف می دهد؟
۵
ﺍﮔﺮ ﮔﻬﮕﺎهی ﺑﻪ ﺟﺎی پوشک ﻭ ﻣﻼﻗﻪ ﻭ ﺁﺑﻜﺶ،
ﻛﺘﺎﺏ ﻭ ﻗﻠﻢ ﺩﺳﺖ ﻣﺎﺩﺭﺍﻧﻤﺎﻥ می ﺩﻳﺪﻳﻢ
ﺯﻥ ﺫﻟﻴﻞ نامیده نمی شد.
این «اگر ... آنگاه» تهمینه بدان معنی است
که
دلیل ذلیل نامیده شدن زنان
خریت آنها ست.
چون زنان
بر عکس تهمینه ها
نه
اهل کتاب
اند
و
نه
اهل قلم
به همین دلیل ذلیل نامیده می شوند.
اینجا
دیگر قدیمی ترها مقصر نیستند.
مقصر خود «ضعیفه ها» هستند
که
نه کتاب می خوانند و نه هارت و پورت می نویسند و می «چاپند.»
۶
ﺍﮔﺮ ﻳﺎﺩ می ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ
ﺯنی ﻛﻪ ﻋﻄﺮ می ﺯﻧﺪ
مشکلی ندارد
ﺯﻥ ﺫﻟﻴﻞ نامیده نمی شد.
منظور تهمینه
از
مفهوم «نداشتن مشکل» چیست؟
ما
اخیرا
پس از خواندن جفنگ «منزلی» راجع به عشق پرسیدیم:
«عشق به چه معنی است؟»
منزل
فوری مسج فرستاد:
«مشکلی داری؟»
ما را باش
خیال کردیم
«مشکل داشتن»
به معنی معمای لاینحلی داشتن است.
حال معلوم می شود
که
«مشکل داشتن»
معانی متعددی دارد.
مثلا
به معنی خودفروشی است.
۷
ﺍﮔﺮ ﻳﺎﺩ می ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ
ﺯنی ﻛﻪ ﻋﻄﺮ می ﺯﻧﺪ
مشکلی ندارد
ﺯﻥ ﺫﻟﻴﻞ نامیده نمی شد.
از دید تهمینه
اگر اجامر انتزاعی یادمان داده بودند
که
عطر زدن زنان ربطی به خودفروشی آنان ندارد،
در آن صورت
زن ذلیل نامیده نمی ششد.
استدلال اسداللهی
به همین استدلالات تهمینه میلانی می گویند.
چیزهای بکلی بی ربطی را به هم دوختن و نتایج دلبخواهی از آنها گرفتن.
این بدان می ماند
که
کسی بگوید:
اگر زنان عطسه نمی کردند،
ذلیل نامیده نمی شدند.
سؤال
از تهمینه این است
که
ما در مکتب کدام اتوریته می بایستی یاد بگیریم
که
عطر زدن زنان به معنی خودفروشی آنان نیست؟
این مربی و معلم ایدئال چه کسی می توانست باشد؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر