۱۳۹۶ مهر ۱۱, سه‌شنبه

تأملی بر تفسیری از «لبخندی» که لبخند نیست. (۱۵)



تأملی
بر 
تفسیری از «لبخندی»
 که
 لبخند 
نیست.

ویرایش و  تحلیل
از
میم حجری

سرچشمه:
آینده ما
۲۸ مرداد و اندیشه هائی در باره یک لبخند
رضا نافعی


۱
  ما  پیام آوران صبح رخشانیم
 پیام آوران امید
برای صاحبان سفره های تهی،
 برای کارتن خواب ها،
برای کلیه فروش ها،
برای دست های پینه بسته
و
 تهی از دستمزد کارگران. 
  
 
معنی تحت اللفظی:
پیام ما
 امید
به فقرا
(کارتن خواب ها، کلیه فروش ها، زحمتکشان یدی فقیر)
است.
 
رضا نافعی
پیام رسول توده ـ خدا 
به 
توده
را
در 
امید
 خلاصه می کند.
 
 
یکی از فلاسفه بورژوایی مدعی مارکسیسم
 به نام ارنست بلوخ
اثری در مهاجرت امریکا
تحت عنوان «اصل امید»
 به رشته تحریر درآورده است.
 
این اثر ارنست بلوخ
را
کلیسای کاتولیک
در بحث های درونکلیسایی
مورد استفاده وسیع قرار داده است.
 
ارنست بلوخ هم می داند.
به همین دلیل
در مصاحبه ای می گوید:
هر جا مذهب هست، امید هم هست.
(نقل به مضمون)  
 
فقط رضا نافعی نیست که امید را پیام انوشه (حزب توده) می داند.
 
سیاوش کسرایی
شاعر امید 
نامیده می شود.
 
شاید دلیل اجامری که سیاوش کسرایی  را شاعر امید نامیده اند،
پرهیز از شاعر توده و حزب توده نامیدن او باشد.

اجامر طبقه حاکمه
از 
فرط مارخواری
اژدها 
شده اند.
 
 
مسئله
اما
اینجا ست
که 
خود سیاوش هم از شاعر امید بودن ابایی ندارد.

به همین دیل
یکی از اسامی مستعارش
«شبان بزرگ امید»
است.

۲

  ما  پیام آوران صبح رخشانیم
 پیام آوران امید
برای صاحبان سفره های تهی،
 برای کارتن خواب ها،
برای کلیه فروش ها،
برای دست های پینه بسته
و
 تهی از دستمزد کارگران. 
  

امید
اما
چیست
که
کلیسا
را
به
مزرعه و مرتع و کارخانه
پیوند می دهد؟
 
برای پیدا کردن پاسخ به این پرسش
باید از خود پرسید:
مذاهب
از
توده 
(امت)
چه تصوری دارند؟
 
۳
عیسی مسیح
در
 قاموس کلیسا
شبان
است
و
امت 
رمه بره های مظلوم ستمکش
است.
 
اکنون
این سؤال ناقابل پیش می آید
که
امید دادن شبان به رمه بره 
  برای چیست؟

امید کذایی
به چه درد بی درمان رمه بره می خورد؟

۴
 
شاید دلیلش این باشد
که
از 
دید مسیحیت 
بشریت مقصر مادر زاد است.

چون حضرت آدم تحت وسوسه حضرت حوا
ـ مادر بشریت ـ
به میوه ممنوعه در بهشت برین گاز زده است 
و
خدا 
هر دو را از بهشت برین طرد و تبعید کرده است.

اما
حضرت عیسی
ـ مظهر مادی خدا و پسر خدا ـ
برای تطهیر بشریت از معاصی ه مادر زادی اش
به توطئه همرزمان توابش
لو رفته و مصلوب مسمارکوب چوبه دار شده است.

در اثر تحمل درد عظیم
خدا هم بر خطای خطیر آدم و حوا
خط زده است.

در نتیجه
بشریت در اثر تصلیب عیسی مسیح
از 
معاصی مادر زاد 
تطهیر گشته و کسب امید کرده است.

۵

  ما  پیام آوران صبح رخشانیم
 پیام آوران امید
برای صاحبان سفره های تهی،
 برای کارتن خواب ها،
برای کلیه فروش ها،
برای دست های پینه بسته
و
 تهی از دستمزد کارگران. 
  

رضا نافعی
به احتمال قوی
از مسیحیت کمترین خبری ندارد.
 
در غیر این صورت
می شد تصور کرد 
که
او
انوشه و یاران سلحشورش
را
با عیسی مسیح مصلوب عوضی گرفته است.
 
سؤال 
ولی این است
که 
چرا 
سیاوش کسرایی
 خود
را
 شبان امید
نامیده است؟
 
آنهم
نه
 شبان کوچک امید
بلکه
 شبان بزرگ امید.
 
اگر منظور از واژه «شبان»
نه شب ها، بلکه چوپان باشد،
تناقضی سربرمی کشد.
 
چون
 سیاوش کسرایی
 کمترین شباهتی به عیسی مسیح ندارد
که
پیروان سیلی خورده ی خود 
را
به
 التماس سیلی دیگر بر گونه دیگر دعوت کند.

سیاوش کسرایی 
فرزند فرزانه فردوسی است:
رسالت سیاوش 
پیشاپیش توده ی دادخواه افتادن 
و
سرود خوانان
به 
سوی کاخ شاهان بیدادگر به دادخواهی رفتن است:

وطن
شعری غول آسا
 از
 فرزند فرزانه فردوسی

https://www.youtube.com/watch?v=wcr17aKjXkQ

تنم ز رنج٬ عطر و بو گرفته است
رخم به سیلی زمانه خو گرفته است

اگر چه در نگاه اعتنای کس نبوده ام
یکی ز چهره های بی شمار توده ام

چه غمگنانه سال ها
که 
بال ها
زدم به روی بحر بی کرانه ات
که 
در خروش آمدی
به جنب و جوش آمدی
به
 اوج رفت موج های تو
که 
یاد باد اوج های تو!
 
سیاوش کسرایی 
کمترین شباهتی به عیسی مسیح ندارد.
 
پس
امید 
در قاموس توده ای ها
به چه معنی است؟
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر