ویرایش و تحلیل
از
مسعود بهبودی
فروغ فرخزاد
(۱۳۱۳ ـ ۱۳۴۵)
(1934 ـ 1966)
عصیان
(۱۳۳۶)
شکرگوئی
گفتنت،
شکر تو را گفتیم
لیک دیگر تا به کی شکر تو را گوییم
همانطور که ذکرش گذشت،
مدیحه سرایی و مدیحه خوانی
که
در بیغوله عه «هورا» و عا «شورا»
از دیرباز رواج داشته،
فرمی از شکرگزاری اعضای جامعه طبقاتی
به
طبقه حاکمه انگل و ستمگر و خونریز و خونخوار
است.
طبقه حاکمه ـ خدا
بسان ذات خود،
یعنی
بسان طبقه حاکمه
از
شکرگزای
(مدیحه)
سیر نمی شود.
سؤال این بود
که
این عطش و جوع طبقاتی
حاکی از چیست؟
دلیل این احتیاج عمیق بیمارگونه
به
شکرگزاری و یا مدیحه
چیست؟
۱
شکرگوئی گفتنت،
شکر تو را گفتیم
لیک دیگر تا به کی شکر تو را گوییم؟
بهترین طریق و ترفند
برای پیدا کردن پاسخ حقیقی به این پرسش ها
زیر ذره بین قرار دادن افرادی از طبقه حاکمه و یا هیئت حاکمه است.
چرا و به چه دلیل؟
برای اینکه
به قول حافظ و مارکس
مطمئن ترین محک برای تعیین صحت قضاوت
تجربه (پراتیک)
است:
الف
خوش بود
گر
محک تجربه
آید به میان
تا
سیه روی شود
هر چه (و هر که)
در آن (و او) غش باشد.
معنی تحت اللفظی:
برای تعیین صحت هر نظر (و صداقت هر کس)
باید آن (او) را به محک تجربه زد.
یعنی
مورد آزمایش تجربی (عملی) قرار داد.
ب
معیار تعین حقیقت احکام (جملات، نظرات، افکار)
پراتیک
(تجربه، آزمون، آزمایش، عمل)
است.
در
دیالک تیک تئوری و پراتیک
(نظر و عمل، دانش تجربی و تجربه)
نقش تعیین کننده از آن پراتیک (تجربه، آزمایش و غیره)
است.
پراتیک
هم
زادگاه اندیشه است
و
هم
معیار عینی مطمئن برای تمیز حقیقت از باطل است.
۱
شکرگوئی گفتنت،
شکر تو را گفتیم
لیک دیگر تا به کی شکر تو را گوییم
یکی از اعضای طبقه حاکمه امپریالیستی و ضمنا یکی از عالی مقام ترین اعضای هیئت حاکمه امپریالیستی
مش دونالد ترامپ
است.
طبقه حاکمه ـ خدا
هم
انعکاس آسمانی ـ انتزاعی چنین لاشخورهایی است
و
هم
به همین دلیل
همه صفات آنها را دارد.
مش دونالد
دیالک تیکی از عوام فریبی و خود فریبی
است.
یعنی
در آن واحد
هم
به خلایق دروغ می گوید
و
هم
به خویشتن خویش.
این لاشخور ۷۰ و چند ساله
بسان کودک ننر نازپرورده ای
تعریف و تمجید و چاپلوسی و ... مالی
(شکرگویی، مدیحه)
می طلبد.
اگر کسی سؤال نامطولب و نا به جایی طرح کند
در طرفة العینی
تحقیر و تخریب و سرکوب می شود.
به عنوان ناشر اخبار دروغ (فکنیوز)
قلمداد می شود.
سؤال
اما
این است
که
چرا و به چه دلیل؟
۲
شکرگوئی گفتنت،
شکر تو را گفتیم
لیک دیگر تا به کی شکر تو را گوییم
دلیل نیاز شدید مش دونالد
به تعریف و تمجید و شکرگزاری این و آن،
وقوف ضمنی او
به
خریت خویش
است.
مش دونالد
می داند
که
جز ثروت کلان غارت شده از سفره این و آن
چیزی ندارد.
مش دونالد
درست بسان طبقه حاکمه خدا
ثروت چند میلیاردی خود
را
به رخ توده تهی سفره می کشد
ولی
خودش بهتر از هر کس
می داند
که
سفره رنگینش
ثمره خون دل و دیده فرزندان آنها ست.
۳
شکرگوئی گفتنت،
شکر تو را گفتیم
لیک دیگر تا به کی شکر تو را گوییم
مش دونالد
بسان عکس آسمانی ـ انتزاعی اش
(بسان طبقه حاکمه ـ خدا)
ترفندی
از
دیالک تیک خودستایی و دگرستایی (شکرگویی، مدح و مدیحه سرایی)
به خدمت گرفته است
که
متمم و مکمل یکدیگرند.
این
دیالک تیک خودستایی و دگرستایی
دیالک تیکی واهی و توخالی است.
هم
خود مش دونالد می داند که هیچ واره است
و
فقط به مدد پول باد آورده و بیداد آورده
کسی تلقی می شود
و
هم
مداحان رنگارنگ او می دانند
که
به هوس دلار و پست و مقام
به تعریف و تمجید از او می پردازند.
۴
شکرگوئی گفتنت،
شکر تو را گفتیم
لیک دیگر تا به کی شکر تو را گوییم
طبقه حاکمه ـ خدا
در قرآن کریم
شباهت غریبی به مش دونالد دارد:
الف
طبقه حاکمه ـ خدا
از سویی
بی وقفه
خود
را
مالک سماوات و اجنه و ملائکه و آن و این
جا می زند.
کاینات
را
مخلوق خود و ملک شخصی خود
قلمداد می کند.
شرق و غرب
را
شمال و جنوب
را
ملک شخصی خود جا می زند.
مالکیت بر آسمان ها (؟)
مالکیت بر شرقین و غربین (؟)
جفنگ مضحکی بیش نیست.
ب
طبقه حاکمه ـ خدا
از سوی دیگر
بی وقفه
از آدم ها می خواهد
که شکرگزاری اش کنند.
ضمنا
ادعا می کند
که
میلیاردها
موجود واهی و واقعی دیگر
از اجنه تا ملائکه
از شن و ماسه تا گل و بلبل
شب و روز
به مناجات او مشغول اند.
همه چیز
هستی
از دید طبقه حاکمه ـ خدا،
فکر و ذکر و هم و غمی جز تعریف و تمجید از او ندارند.
با این حال
از تعریف و تمجید
سیر نمی شود.
۵
شکرگوئی گفتنت،
شکر تو را گفتیم
لیک دیگر تا به کی شکر تو را گوییم
می توان گفت
که
طبقه حاکمه و طبقه حاکمه ـ خدا
پوسته ی وجود تهی و توخالی خود
را
با
خودستایی و دگرستایی
پر می کنند.
هر دو
بدین طریق
برای خود
اوتوریته، وجهه، حقانیت و اعتبار
می تراشند.
پشت سر این نیاز غیرقابل ارضا
پسیکولوژی طبقه حاکمه و طبقه حاکمه ـ خدا
خرناسه می کشد؟
کدام پسیکولوژی؟
ادامه دارد.
شکر تو را گفتیم
لیک دیگر تا به کی شکر تو را گوییم
همانطور که ذکرش گذشت،
مدیحه سرایی و مدیحه خوانی
که
در بیغوله عه «هورا» و عا «شورا»
از دیرباز رواج داشته،
فرمی از شکرگزاری اعضای جامعه طبقاتی
به
طبقه حاکمه انگل و ستمگر و خونریز و خونخوار
است.
طبقه حاکمه ـ خدا
بسان ذات خود،
یعنی
بسان طبقه حاکمه
از
شکرگزای
(مدیحه)
سیر نمی شود.
سؤال این بود
که
این عطش و جوع طبقاتی
حاکی از چیست؟
دلیل این احتیاج عمیق بیمارگونه
به
شکرگزاری و یا مدیحه
چیست؟
۱
شکرگوئی گفتنت،
شکر تو را گفتیم
لیک دیگر تا به کی شکر تو را گوییم؟
بهترین طریق و ترفند
برای پیدا کردن پاسخ حقیقی به این پرسش ها
زیر ذره بین قرار دادن افرادی از طبقه حاکمه و یا هیئت حاکمه است.
چرا و به چه دلیل؟
برای اینکه
به قول حافظ و مارکس
مطمئن ترین محک برای تعیین صحت قضاوت
تجربه (پراتیک)
است:
الف
خوش بود
گر
محک تجربه
آید به میان
تا
سیه روی شود
هر چه (و هر که)
در آن (و او) غش باشد.
معنی تحت اللفظی:
برای تعیین صحت هر نظر (و صداقت هر کس)
باید آن (او) را به محک تجربه زد.
یعنی
مورد آزمایش تجربی (عملی) قرار داد.
ب
معیار تعین حقیقت احکام (جملات، نظرات، افکار)
پراتیک
(تجربه، آزمون، آزمایش، عمل)
است.
در
دیالک تیک تئوری و پراتیک
(نظر و عمل، دانش تجربی و تجربه)
نقش تعیین کننده از آن پراتیک (تجربه، آزمایش و غیره)
است.
پراتیک
هم
زادگاه اندیشه است
و
هم
معیار عینی مطمئن برای تمیز حقیقت از باطل است.
۱
شکرگوئی گفتنت،
شکر تو را گفتیم
لیک دیگر تا به کی شکر تو را گوییم
یکی از اعضای طبقه حاکمه امپریالیستی و ضمنا یکی از عالی مقام ترین اعضای هیئت حاکمه امپریالیستی
مش دونالد ترامپ
است.
طبقه حاکمه ـ خدا
هم
انعکاس آسمانی ـ انتزاعی چنین لاشخورهایی است
و
هم
به همین دلیل
همه صفات آنها را دارد.
مش دونالد
دیالک تیکی از عوام فریبی و خود فریبی
است.
یعنی
در آن واحد
هم
به خلایق دروغ می گوید
و
هم
به خویشتن خویش.
این لاشخور ۷۰ و چند ساله
بسان کودک ننر نازپرورده ای
تعریف و تمجید و چاپلوسی و ... مالی
(شکرگویی، مدیحه)
می طلبد.
اگر کسی سؤال نامطولب و نا به جایی طرح کند
در طرفة العینی
تحقیر و تخریب و سرکوب می شود.
به عنوان ناشر اخبار دروغ (فکنیوز)
قلمداد می شود.
سؤال
اما
این است
که
چرا و به چه دلیل؟
۲
شکرگوئی گفتنت،
شکر تو را گفتیم
لیک دیگر تا به کی شکر تو را گوییم
دلیل نیاز شدید مش دونالد
به تعریف و تمجید و شکرگزاری این و آن،
وقوف ضمنی او
به
خریت خویش
است.
مش دونالد
می داند
که
جز ثروت کلان غارت شده از سفره این و آن
چیزی ندارد.
مش دونالد
درست بسان طبقه حاکمه خدا
ثروت چند میلیاردی خود
را
به رخ توده تهی سفره می کشد
ولی
خودش بهتر از هر کس
می داند
که
سفره رنگینش
ثمره خون دل و دیده فرزندان آنها ست.
۳
شکرگوئی گفتنت،
شکر تو را گفتیم
لیک دیگر تا به کی شکر تو را گوییم
مش دونالد
بسان عکس آسمانی ـ انتزاعی اش
(بسان طبقه حاکمه ـ خدا)
ترفندی
از
دیالک تیک خودستایی و دگرستایی (شکرگویی، مدح و مدیحه سرایی)
به خدمت گرفته است
که
متمم و مکمل یکدیگرند.
این
دیالک تیک خودستایی و دگرستایی
دیالک تیکی واهی و توخالی است.
هم
خود مش دونالد می داند که هیچ واره است
و
فقط به مدد پول باد آورده و بیداد آورده
کسی تلقی می شود
و
هم
مداحان رنگارنگ او می دانند
که
به هوس دلار و پست و مقام
به تعریف و تمجید از او می پردازند.
۴
شکرگوئی گفتنت،
شکر تو را گفتیم
لیک دیگر تا به کی شکر تو را گوییم
طبقه حاکمه ـ خدا
در قرآن کریم
شباهت غریبی به مش دونالد دارد:
الف
طبقه حاکمه ـ خدا
از سویی
بی وقفه
خود
را
مالک سماوات و اجنه و ملائکه و آن و این
جا می زند.
کاینات
را
مخلوق خود و ملک شخصی خود
قلمداد می کند.
شرق و غرب
را
شمال و جنوب
را
ملک شخصی خود جا می زند.
مالکیت بر آسمان ها (؟)
مالکیت بر شرقین و غربین (؟)
جفنگ مضحکی بیش نیست.
ب
طبقه حاکمه ـ خدا
از سوی دیگر
بی وقفه
از آدم ها می خواهد
که شکرگزاری اش کنند.
ضمنا
ادعا می کند
که
میلیاردها
موجود واهی و واقعی دیگر
از اجنه تا ملائکه
از شن و ماسه تا گل و بلبل
شب و روز
به مناجات او مشغول اند.
همه چیز
هستی
از دید طبقه حاکمه ـ خدا،
فکر و ذکر و هم و غمی جز تعریف و تمجید از او ندارند.
با این حال
از تعریف و تمجید
سیر نمی شود.
۵
شکرگوئی گفتنت،
شکر تو را گفتیم
لیک دیگر تا به کی شکر تو را گوییم
می توان گفت
که
طبقه حاکمه و طبقه حاکمه ـ خدا
پوسته ی وجود تهی و توخالی خود
را
با
خودستایی و دگرستایی
پر می کنند.
هر دو
بدین طریق
برای خود
اوتوریته، وجهه، حقانیت و اعتبار
می تراشند.
پشت سر این نیاز غیرقابل ارضا
پسیکولوژی طبقه حاکمه و طبقه حاکمه ـ خدا
خرناسه می کشد؟
کدام پسیکولوژی؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر