جمعبندی از
مسعود بهبودی
گاهی باید به جای رفتن به ناکجا
نشست و خواند.
توانا بود هر که دانا بود
به دانش مگر راه پیدا بود
اقبال خصم
گرچه بلند است،
غم مدار
فواره چون بلند شود، سرنگون شود
احتمالا
از
صائب تبریزی
معنی تحت اللفظی:
اگرچه بخت دشمن بلند است، تو غم مخور
برای اینکه
خصم خوشبخت
بسان فواره که بلند می شود و سرنگون می شود،
بدبخت خواهد شد.
۱
این اندرز شاعر
به چه معنی است؟
۲
این اندرز شاعر
بدان معنی است که صعود و سقوط انسان ها
مثل صعود و سقوط اشیاء طبیعی
است.
۳
مثلا
مثل صعود و سقوط فواره است.
مثل صعود و سقوط آتشفشان است.
۴
این به چه معنی است؟
۵
این به معنی زیر است:
سیر و سرگذشت پدیده های طبیعی = سیر و سرگذشت پدید های اجتماعی
است.
۶
این به چه معنی است؟
۷
این به معنی ناتورالیزه کردن پدید های اجتماعی
و
سوسیالیزه کردن پدیده های طبیعی
است.
۸
این روش تحلیل و متد تفکر
یکی از بدترین شعبده بازی های طبقه حاکمه از دیرباز است.
۹
این ترفند عوامفریبانه عوام فهمی است.
۱۰
مثال
یکی از صفاتی
که
سعدی به طبقه حاکمه ـ خدا (الله) نسبت می دهد
عبارت است
از
«خداوند بالا و شیب»
۱۱
بالا و شیب در طبیعت
به معنی پستی و بلندی است.
به معنی دره و تپه است
۱۲
به نظر سعدی
پستی ها و بلندی های طبیعت
بنا
بر
مشیت الهی
است.
۱۳
سعدی ولی هدف دیگری از این سخن دارد
که
در ادامه شعر ا صراحت گذرانده می شود.
۱۴
هدف اصلی سعدی
گذاشتن علامت تساوی میان چیزهای طبیعی و اجتماعی
است.
۱۵
منظور سعدی این است
که
تفاوت ها و تضادهای اجتماعی
هم
به
مشیت الهی
به وجود آمده اند.
۱۶
مثلا
تضاد فقیر (پست) و غنی (بلند)
تضاد رعیت و ارباب فئودال و روحانی
۱۶
این ترفند فئودالی سعدی
هم
به معنی ناتورالیزه کردن پدید های اجتماعی و سوسیالیزه کردن پدیده های طبیعی است.
۱۷
مثال دیگر
بنا بر نظریه بیولوژیکی داروین
در طبیعت میان نباتات و میان جانوران مبارزه ای هست
و
نتیجه ناگزیر آن
پیروزی قطعی و ناگزیر نبات و یا جانور قوی
و
شکست قطعی و ناگزیر نبات و یا جانور ضعیف
است.
ضعیف محکوم به مرگ است.
قانون تنازع بقا
۱۸
این قانون بیولوژیکی
اما
ربطی به جامعه بشری ندارد.
۱۹
بیش از صد هزار سال
نیاکان ما
در
جامعه ای بی طبقه
زیسته اند.
جامعه ای مبتنی
بر
هومانیسم، حمایت متقابل، همبستگی، برابری، خواهری - برادری
۲۰
نئوداروینیسم
اما
برای توجیه استعمار و استثمار و فاشیسم و توحش و بربریت و جنگ و کشتار بی حد و حساب
همین قانون تنازع بقا در طبیعت
را
به
جامعه بشری
منتقل می کند.
۲۱
بدین طریق
به طرز خیلی خیلی علمی از در عقب
نتیجه گرفته می شود:
حق با کسی است که گردنش کلفت است
و
زور بازوی بیشتر دارد.
حق با جباران و قلدران و زورمندان و قوی دستان است.
۲۲
توده های کارگر و دهقان و پیشه ور
بنا بر این قانون بیولوژیکی
محکوم به ذلت و نکبت و مرگ تدریجی اند.
۲۳
از دید علمای نئوداروینیسم
منطقی و طبیعی این است
که
دستگیره در مستراح هیتلر و گوبلز و گورینگ و خمینی و خامنه ای و ترامپ و پوتین و آن و این
از طلای ناب باشد
و
میلیارد ها کودک و پیر و جوان در جهان بی سامان
پا برهنه بگردند و بلرزند و گرسنه بخوابند.
۲۳
این ترفند ایده ئولوژیکی اجامر طبقه حاکمه امپریالیستی
هم
به
معنی ناتورالیزه کردن پدیده های اجتماعی و سوسیالیزه کردن پدیده های طبیعی است.
سیر و سرگذشت پدیده های طبیعی = سیر و سرگذشت پدید های اجتماعی
۲۴
چنین روش تحلیل و متد فکری
از پایه و اساس
ضد منطقی، ضد علمی، ممنوع و نادرست
است.
۲۵
از هر مفهومی فقط در رشته خاص مربوطه می توان استفاده کرد.
۲۶
با
مفاهیم فقهی
نمی توان به توضیح مسائل مثلا سیاسی و اقتصادی و فیزیکی و بیولوژیکی پرداخت.
۲۷
درست به همان سان
که
با
چرخ خیاطی
نمی توان خرمنکوبی کرد و یا زمین را شخم زد.
۲۸
هر چیزی فونکسیون خاص خود را دارد.
۲۹
هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد.
(حافظ)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر