۱۳۹۶ مرداد ۳۰, دوشنبه

وحدت و مبارزه خدایان سه گانه (۸۲)


 
ویرایش و تحلیل
از
مسعود بهبودی

فروغ فرخزاد
(۱۳۱۳ ـ ۱۳۴۵)
(1934 ـ 1966)

عصیان
(۱۳۳۶)
 

بار الها 
حاصل این خود پرستی چیست؟
 
 ما که خود افتادگان زار مسکینیم 
ما که جز نقش تو در هر کار و هر پندار   
 نقش دستی، نقش جادویی نمی بینیم 
 
معنی تحت اللفظی:
خدایا
این خودپرستی افراطی تو چه سود و ثمری دارد؟

ما
که
مشتی ذلیل و علیل و زاریم

ما
که
در هر کار و در هر پندار
جز نقش تو
نقش دستی
 را 
و
نقش سحر و جادویی
را
نمی بینیم.

فروغ جوان
در این اشعار سه گانه عصیان
طبقه حاکمه ـ خدا
را
به چالش منطقی و تجربی می کشد:
 
۱
بار الها 
حاصل این خود پرستی چیست؟
 
 ما که خود افتادگان زار مسکینیم 
ما که جز نقش تو در هر کار و هر پندار   
 نقش دستی، نقش جادویی نمی بینیم
 
قاعده بر این است 
که
آدم
برای دفاع از عزت و حرمت و حریم خود
در مقابل قلدران و جباران خودپرست،
قد برافرازد و جنبه های مثبت خود
را
به عنوان دلایل عزتمندی و حرمتمندی خویش
برشمارد.
 
طبقه حاکمه ـ خدا
اما
موجود مضحکی است
که
هنری جز به رخ این و آن کشیدن صفات چه بسا منفی و مذموم خود ندارد.
 
فروغ جوان
هم
حیرت زده
 است
و
هم
حق به جانب.
 
۲
بار الها 
حاصل این خود پرستی چیست؟
 
 ما که خود افتادگان زار مسکینیم 
ما که جز نقش تو در هر کار و هر پندار   
 نقش دستی، نقش جادویی نمی بینیم 
 
 
رجزخوانی و منم منم کردن طبقه حاکمه ـ خدا،
در مقابل مشتی علیل و ذلیل و بی همه چیز و هیچ واره و هیچکاره
به نظر فروغ جوان
غیرمنطقی و مضحک و بی معنی است.
 
ایراد کار
اما
کجا ست؟
 
چرا و به چه دلیل
طبقه حاکمه ـ خدا
که
به قول خودش
مالک همه چیز هستی از ذره تا کهکشان است
و
معبود بی رقیب و بی چون و چرای میلیون ها جن و انس و ملک و جماد و نبات و جانور است،
ضمنا
دارای بهشت و دوزخ و صحرای محشر و قیامت و مخلفات پرس و جو و داوری و مجازات و مکافات است،
باید 
در مقابل مشتی بنده علیل و ذلیل
منم منم سر دهد و رجز بخواند؟
 
برای دادن پاسخ به این پرسش
باید پرسید:
طبقه حاکمه ـ خدا
چیست؟
 
فروغ جوان
ظاهرا
فقط
دوئالیسم الله و ابلیس
را
می بیند.
 
او
احتمالا
هنوز نمی داند 
که
طبقه حاکمه ـ خدا،
انعکاس آسمانی ـ انتزاعی طبقه حاکمه 
است.
 
اگوئیسم افراطی و مضحک طبقه حاکمه ـ خدا،
انعکاس آسمانی ـ انتزاعی
اگوئیسم ذات او
 ست.

منم منم و رجز و هارت و پورت و پرت و پلای طبقه حاکمه ـ خدا،
در واقع
منم منم و رجز و هارت و پورت و پرت و پلای اعضای طبقه حاکمه
است.
 
مثال
در این زمینه کم نیست.
 
از هیتلر تا موسولینی
از خدایگان عاریامهر تا روح الله خمینی
از جلال آل احمد تا احمد شاملو
از فدائیان خلق و اسلام تا مجاهدین خلق و لمیلام
 
سؤال
این است که چرا و به چه دلیل
اجامر  طبقه حاکمه
این چنین دیوانه وار
منم منم و رجز و هارت و پورت و پرت و پلا
تحویل توده می دهند؟
 
تفاوت فروغ جوان با اجامر طبقه حاکمه 
چیست؟
 
رازی
 که 
 اجامر طبقه حاکمه می دانند
 ولی
 فروغ جوان هنوز نمی داند،
چیست؟
 
۳
ساختی دنیای خاکی را 
و
 می دانی
  پای تا سر جز سرابی، جز فریبی نیست
  
 ما عروسک ها و دستان تو در بازی
کفر ما، عصیان ما،
 چیز غریبی نیست
 
معنی تحت اللفظی:
تو دنیای خاکی را خلق کرده ای
و
به همین دلیل می دانی
که
دنیای خاکی سرابی و فریبی بیش نیست.
رابطه ما با تو
رابطه عروسک خیمه شب بازی با خیمه شب باز 
است.
طبیعی است که عروسک از دست عروسک باز 
به تنگ آید و عاصی شود.
 
اکنون
نطفه های نیهلیستی در بینش فروغ جوان نمودار می گردند.
 
طبقه حاکمه ـ خداشناسی معیوب فروغ جوان
او
را
 به 
منجلاب نیهلیسم 
سوق می دهد.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر