جمعبندی از
مسعود بهبودی
تنها زمینه ای
که
جامعه تحت سلطه اجامر جماران
در
آن
رشد خارق العاده کرده
زمینه مربوط به میزان مجازات
است.
۱
در زمان شاه
فعال سیاسی را به دو سال زندان محکوم می کردند.
بعدا حتی مورد عفو ملوکانه قرار می دادند و پس از یکسال آزادش می کردند.
۲
کپیه قلابی همان فعال سیاسی را
در زمان شیخ
اگر به ۲۰ سال محکوم کنند
فعال کذایی
از فرط نشاط با دمش گردو می شکند
و بقیه عمرش را
برای سپاس از حق آنور و اینور
نماز شب می گزارد
که اعدامش نکرده اند و جلوی ددان خاوران نینداخته اند
بـهترین دوست، خدا ست
او آن قـدر خوب است که اگر یک گل به او تقدیم کنیم
دسته گلی تقدیم تان میکند
و خوب تر از آن است که اگر دسته گلی به آب دادیم
دسته گل هایش را پس بگیرد
لحظ لحضه زندگی تون توأم با عشق خدا
حریف
این طبیعت ـ خدا ست و نه طبقه حاکمه ـ خدا.
۱
طبیعت ـ خدا فقط دوست آدم ها نیست.
۲
میان طبیعت ـ خدا و انسان رابطه دیالک تیکی هست:
پیوند و تضاد همزمان هست.
۳
همان طبیعت ـ خدایی که با یک دست مثل حاتم طایی می بخشد، همان طبیعت ـ خدایی است که با دست دیگر بازپس می ستاند.
۴
زاده می شوی
رشد می کنی
ولی
خواه و ناخواه می میری.
۵
ابر و باد و مه و خورشید و برف و باران هم نعمات طبیعت ـ خدا هستند و هم می توانند به آفات طبیعت ـ خدا بدل شوند.
۶
پارسایی است در آنجا که تو را خواهد گفت:
خصلت هر چه که هست
دیالک تیکی،
است.
چپ ایران عمدتا شاملوئیستی ـ فاشیستی ـ فوندامنتالیستی است.
۱
چپ ایران تا مغز استخوانش ضد توده ای است.
۲
نماینده آنتی کمونیسم
زیر ماسک نمایندگی کمونیسم است.
۳
نخبه گرا ست.
منگرا و خودخواه و خودپرست و خودستا ست.
۴
نیهلیست و آوانتوریست است.
۵
فاشیسم هم چپ بوده و است.
۶
هیتلر هم می خواست برای نژاد عن تر سوسیالیسم بسازد.
۷
اسم حزبش ناسیونال ـ سوسیالیسم بوده است.
۸
ترامپ هم چپ است.
در هر جفنگجمله ترامپ
واژه کارگران امریکا
برجسته می شود.
۹
اگر اسناد این زباله ها تحلیل شوند
حقیقت دهشت انگیز آشکار می گردد.
ایمانسیپاسیون
(رهایش، آزاد سازی، کسب آزادی)
به ژنده ـ واژه بدل شده است:
۱
زنان جهان آزاد می شوند تا جندگی کنند.
۲
نران جهان آزاد می شوند تا لاشخوری، لاابالیگری، عیاشی و لودگی کنند.
۳
شهرهای خاور وقتی خاوران شده اند، آزاد می شوند..
آن سان که حتی سوسک ها و موش ها از زندگی در آنجا ها وحشت دارند.
۱
رؤسای بانک ها
سیاره ای را به تاراج می برند
و
سیاستمداران
شمشیر این رهزنان را سوهان می زنند.
۲
عوام الناس
به همین سیاستمداران
هر ۴ سال یک بار رأی می دهند
و
به اکودکان خود
به دروغ
می گویند:
«از دست ما کاری برنمی آید.»
۳
همه می دانند که خر ترین گاوها
انتخاب می کنند قصاب خود را
جورج الله بی سواد،
دسته جمعی (کلکتیو)
نه، دست جمعی
۱
اولا کرد ها هم آدم اند و اعصاب دارند.
۲
ماشین مکانیکی خالی از اعصاب نیستند.
به همین دلیل با ترس آشنا هستند، نه بیگانه.
۳
ضمنا ترس داشتن
ننگ نیست.
۴
چون ترس یکی از ضامن های غریزی ضروری
برای حفظ حیات است.
۵
ترس نداشتن
نشانه ناقص الخلقگی است و عار و عیب و ننگ است.
۶
بلحاظ احساس ترس
کمترین فرقی میان
کردها و لرها و بلوچ ها و ترک ها و عرب ها و فارس ها و عنگلیسی ها و عامریقائی ها و غیره وجود ندارد.
۷
علاوه بر اینها
اولاد آدم و حوا
در دیار عه «هورا» و عا «شورا»
ترس را با شیر مادر از آن خود می کنند.
۸
ترس های رنگارنگ
ترس از همه رنگ:
ترس از سگ
ترس از مرگ
ترس از جنگ
ترس از گربه
ترس از گرگ
ترس از پلنگ
ترس از پدر
ترس از برادر
ترس از همسایه
ترس از پاسبان و سرباز و سرگروهبان و ژاندارم
ترس ازروح الله، سید علی، سید کوسه، گربه نره
ترس از میر حسین، مش زهرا، کلبه کروب
ترس از ننه قمر
ترس از هر رهگذر
حتی
ترس از خویشتن
۵
نیستی که ببینی
برادر کرد
ـ برای حفظ ناموس خانواده و قبیله و عشیره ـ
چگونه می برد سر همشیره
چگونه می نهد بالای دیوار و در خانه
چگونه
ـ دسته جمعی ـ
می نوشند چای خونرنگ در خانه
خوشبختی و بدبختی من دست خودم است.
حریف
آره مشد حریف
۱
به شرط اینکه تو
روبینسون کروزه از عالم افسانه ها
باشی
و
در جزیره ای دور افتاده از جامعه بشری
به تنهایی و به هر مشقتی
گلیم خود از موج بدر ببری.
۲
آدم ها بدون حمایت همنوعان
یعنی
بدون حمایت توده ـ خدا
حتی جرعه آبی و لقمه نانی نمی توانند «به کف آرند و به غفلت بخورند.» (سعدی)
۳
میمون تنها
حتی
میمون نیست
چه رسد به حریف تنها
ادامه دارد.
ویرایش:
پاسخحذف۱
رؤسای بانک ها
سیاره ای را به تاراج می برند
و
سیاستمداران
شمشیر این رهزنان را سوهان می زنند.
۲
عوام الناس
به همین سیاستمداران
هر ۴ سال یک بار رأی می دهند
و
به توله های شان
به دروغ
می گویند:
«از دست ما کاری برنمی آید.»
۳
همه می دانند که خر ترین گاوها
انتخاب می کنند قصاب خود را