پروفسور دکتر هلموت لانگه
استاد دانشگاه برمن (آلمان)
فصل ۲۲
فنفلسفه
(تکنیکفلسفه)
برگردان
شین میم شین
پیشکش
به
عبد الصمد کامبخش
چشم و چراغ توده
بخش دوم
خصلت عام فنفلسفه
ادامه
۲۹
·
تفاوت میان هر دو خط سنتی فنفلسفه، نه در مقابل هم قرار
دادن قضاوت های بطور کلی مثبت و یا بطور کلی منفی راجع به فن، بلکه در تعین های
متفاوت وزن متقابل هر دو سطح اثرگذاری و اهمیت فن و در ارزیابی های متفاوت سطح فوق
الذکر است.
۳۰
·
معلوم است که آموزش مهندسین و افق دانش تجربی آنها،
زمینه را برای طرز نگرشی مساعد می سازند که فن را در وهله اول به مثابه سیستموسیله
ی مفیدی محسوب می دارد و بر همین مبنا به تعین های خاص «تفکر فنی» به مثابه موضع
فکری همه جانبه می رسد.
۳۱
·
اینجا، پدیده های اجتماعی منفی، کمتر به مثابه نتایج
نهایی فن، بلکه بیشتر به مثابه نتایج فاکتورهای اجتماعی مستقل از فن تلقی می شوند
که همزمان (از دید مهندسین) با رونق و شکوفایی فن و استفاده از فن در رابطه
تنگاتنگ قرار دارد.
۳۲
·
در خط سنتی مبتنی بر «علوم انسانی»، عمدتا راه مخالف آن
طی می شود.
۳۳
·
فن در اینجا، در وهله اول به مثابه بیانگر طرز تفکر مؤثریتگرای خاص نمودار می گردد.
۳۴
·
فن از نقطه نظر اجتماعی ـ فرهنگی همچنان تأمل انگیز تصور
می شود.
۳۵
·
فونکسیون فن به مثابه سیستموسیله ی کم و بیش خنثی (بی
طرف و بی خاصیت)، اگرچه به رسمیت شناخته می شود، ولی اهمیت زیادی بدان داده نمی
شود و به همین دلیل، بندرت مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
۳۶
·
از آنجا که تحلیل های مبتنی بر «علوم انسانی» از فن در
مقایسه با تحلیل های فنفلسفی، از همان آغاز مسلط بوده اند، نتیجه اش این شده، که
تاریخ فنفلسفه با توجه به آنالیز خطوط تکاملی و مسائل مربوط به توسعه و تکامل خود
فن، دهه های متمادی دچار رکود گشته و پیشرفت قابل ذکری کسب نکرده است و لذا غیر تاریخی مانده است.
·
(لودویگ، «فن و مهندسین در رایش سوم»، ص ۴۴)
۳۷
·
هانس لنک (فیلسوف و برنده جایزه اولمپیک در قایق رانی)
می نویسد:
·
«بررسی فن همواره نا به هنگام و یا هر از گاهی بوده است.
·
مبتنی بر برنامه بوده است و بلحاظ محتوا مورد بررسی قرار
نگرفته است.»
·
(هانس لنک، «راجع به فلسفه اجتماعی فن»، ۱۹۸۲، ص
۱۳)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر