۱۳۹۶ تیر ۱۲, دوشنبه

حقوقفلسفه (۸)



 پروفسور دکتر ویلهلم رایموند بایر
برگردان
شین میم شین

 III
جریانات مختلف حقوقفلسفه
ادامه

پ
حقوقفلسفه محتواگریز به ادعا، علمی محض (هنجاری)

۱
·      اگر این متد مور گئومتریکو، هنجارهای حقوقی منفرد را در نظر می گیرد، اگر با تأکید بر خصلت الزامی هنجار حقوقی، تشکیل ساختاری آن را در مد نظر قرار می دهد، اگر قوانین حقوقی را به مثابه تخمین منطقی تلقی می کند و وحدت (عدم وجود تناقض) آنها را امتحان می کند، چنین حقوقفلسفه ای همواره هنجار منفرد را، یعنی مورد منفرد را در رابطه با هنجارهای دیگر در نظر می گیرد.

·      (مور گئومتریکو به متد فلسفی ئی اطلاق می شود که در قرن ۱۶ بنا بر هندسه اقلیدوسی بطرز استقرائی عمل می کند.
·      یعنی از اصول بدیهی و تعاریف شروع به حرکت می کند، برهان می سازد، اثبات می کند و عواقب مسئله را مطرح می سازد.
·      بویژه دکارت و اسپینوزا از این متد استفاده می کردند. مترجم )

۲
·      ساخت هنجاری در این حقوقفلسفه ـ یا به قول آدولف مرکل ـ بطور مرحله ای ساخته می شود و یا بمثابه هرم تصور می شود.

۳
·      هر کدام از هنجارها جای خاص خود را پیدا می کند.

۴
·      رابطه الزامی در نهایت، جمله الزامی را ـ بلحاظ قانع کننده بودنش ـ به امتحان می کشد و نه بنا بر فاکتور عدالت مادی که روزی ماکس وبر بمثابه پیش شرط سوسیولوژیکی  مشخص حقوق برسمیت شناخته بود.

۵

·      کارل اشمیت ـ تئوریسین حقوقی در دوره فاشیسم ـ نیز با افزودن «دسیزیون (تصمیم) به عنوان یک عنصر فرمال قضائی»،  محتواگریزی معین حقوق را سر هم بندی می کند که در شرایط استثنائی قوت می گیرد و انحصار تصمیمگیری کلی راجع به شرایط مشخص به عهده «خودمختار» (خان و سلطان و صدر اعظم و ولی فقیه و غیره) گذاشته می شود.

۶
·      بدین طریق، چیستائی حقوق عقب رانده می شود و بر خودسری و ترور طبقه حاکمه سرپوش نهاده می شود.

۷
·      غلبه بر شرایط رویاروئی از طریق تصمیمگیری نظم آور ـ بلحاظ محتوا ـ تنها بکمک تئوری دوست و دشمن در رابطه با ارزش، پایه ریزی می شود.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر