۱۳۹۶ تیر ۱, پنجشنبه

تاریخفلسفه (۷)



 
 پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایش هورن
برگردان
شین میم شین


IV
انقلاب در تفکر تاریخی

·      از این رو، بنیانگذاری و توسعه ماتریالیسم تاریخی ـ بلحاظ نظری و عملی ـ به معنی انقلابی در تفکر تاریخی و تفکر تاریخی ـ فلسفی (تفکر مبتنی بر تاریخفلسفه) است.

·      مراجعه کنید به ماتریالیسم دیالک تیکی، ماتریالیسم تاریخی، تئوری شناخت مارکسیستی ـ لنینستی (رئالیسم) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

۱
·      ماتریالیسم تاریخی، درک علمی ـ ماتریالیستی از تاریخ را تشکیل می دهد و بمثابه یک تئوری فلسفی ـ تاریخی با تاریخفلسفه سابق تفاوت اساسی دارد و به معنی غلبه عملی بر آن است.
·      یعنی به معنی نفی دیالک تیکی آن است.

۲
·      درک ماتریالیستی تاریخ برای اولین بار، روند تاریخی واقعی  را با مشخصات زیر نشان می دهد:

الف
·      روندی که بطور عینی متعین (دترمینه) شده است.

ب
·      روندی که می تواند بر بنیان معیارهای عینی مورد بررسی قرار گیرد.

پ
·      روندی که در کردوکار عملی انسان ها، در کار، در مبارزه طبقاتی و در انقلاب اجتماعی تحقق می یابد.

۳
·      انگلس از قانون بزرگ حرکت تاریخ (تز موسوم به درک ماتریالیستی تاریخ) که توسط مارکس کشف شده، به شرح زیر سخن می گوید:


فریدریش انگلس
(۱۸۲۰ ـ ۱۸۹۴ ) 

·      «بنا بر آن قانون بزرگ، کلیه مبارزات تاریخی ـ اعم از اینکه در عرصه های سیاسی، مذهبی، فلسفی و یا ایدئولوژیکی صورت می گیرند ـ عملا بیانگر کم و بیش مبارزات طبقات اجتماعی اند و هستی و کشمکش این طبقات با درجه توسعه وضع اقتصادی آنان، یعنی با نحوه و نوع تولید و مبادله وابسته بدان، مشروط می شود.»
·      (مارکس و انگلس، «کلیات مارکس و انگلس»، جلد ۲۱ ، ص ۲۴۹)

۴
·      درک ماتریالیستی تاریخ نشان می دهد که انسان ها تاریخ خود را عملا چگونه می سازند.

۵
·      ماتریالیسم فلسفی در درک خود از تاریخ عبارت است از تئوری و متدئولوژی عام برای اهداف زیر:

الف
·      برای تعلیم (آموزش) توضیح تاریخ، تحلیل تاریخ و پیش بینی تاریخ بر اساس پیوندهای واقعی آن.

ب
·      برای تعلیم چگونگی توضیح تاریخ، تحلیل تاریخ و پیش بینی تاریخ بر اساس پیوندهای واقعی آن.

۶
·      ماتریالیسم تاریخی، مقولات و قوانین خود را نه از طریق گمان ورزی (اسپه کولاسیون)  فلسفی، بلکه از طرق زیر بدست می آورد:

الف
·      از طریق عامیت بخشیدن (ارتقای منفرد و خاص به درجه عام) به تجارب و معارف تاریخی

ب
·      از طریق عامیت بخشیدن به تجارب حاصل از مبارزات طبقاتی

ت
·      از طریق عامیت بخشیدن به تجارب ساختمان سوسیالیستی جوامع

پ
·      از طریق تعمیمعامیت بخشیدن به نتایج حاصل از بررسی روندهای حیات اجتماعی عملی بکمک علوم منفرد

۷
·      هر تاریخفلسفه که کردوکار خود را بر عوامل زیر استوار نسازد، پس از بنیانگذاری و توسعه ماتریالیسم تاریخی، فاقد حقانیت تاریخی خواهد بود:

الف
·      اگر کردوکار خود را بر بنیان روند زندگی واقعی جامعه استوار نسازد.  

ب
·      اگر کردوکار خود را بر بنیان سطح توسعه نیروهای مولده و مناسبات تولیدی  استوار نسازد.  

ت
·      اگر کردوکار خود را بر بنیان مبارزه طبقاتی  استوار نسازد.   

پ
·      اگر کردوکار خود را بر بنیان نقش توده های مردم در روند تاریخی مورد نظر  استوار نسازد.     

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر