۱۳۹۶ خرداد ۱۴, یکشنبه

فئودالیسم


پروفسور دکترهانس شولتسه
برگردان
شین میم شین
  
·      فئودالیسم فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی ئی است که جایگزین نظام برده داری ما قبل می شود و یا بطور بلاواسطه در نتیجه فروپاشی جامعه اولیه پدید می آید.

الف
بنیان فئودالیسم

۱
·      بنیان این فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی را مناسبات تولیدی فئودالی تشکیل می دهد که با مالکیت اربابان فئودال (اشراف و روحانیت) بر وسیله اصلی تولید آن زمان، یعنی زمین و مالکیت محدود اربابان فئودال بر مولدین بلاواسطه، یعنی دهقانان وابسته و رعایا مشخص می شود.

۲
·      طبقه اربابان فئودال، محصول اضافی کار رعایا و دهقانان وابسته بر اراضی اربابی اجاره داده شده را به شکل بهره کار، بهره محصول و یا نزول قرض، با توسل به زور غیر اقتصادی تصاحب می کنند.

۳
·      این استثمار، سرچشمه مبارزه طبقاتی میان دهقانان و اربابان فئودال را تشکیل می دهد، که از سوی دهقانان، نخست بر ضد  تشدید استثمار و سپس بر ضد خود نظام فئودالی انجام می یابد.

ب
ساختار سیاسی فئودالیسم

۱
·      ساختار سیاسی جامعه فئودالی براساس مناسبات سلسله مراتبی اربابان فئودال مشخص می شود، که هر کدام از اربابان فئودال در عرصه نفوذ خود، امکانات دولتی وسیعی در اختیار می گیرند، ولی در عین حال، تابع ارباب فئودال برتر می ماند و واسال او محسوب می شود.

۲
·      ساختار جامعه فئودالی، علاوه بر این، براساس طبقه بندی کاستی جامعه، مشخص می شود، که تفاوت های طبقاتی و قشری مختلف را بطور حقوقی تعیین می کند.
·      یعنی حقوق و وظایف هر کاست را بطور قانونی تعیین می شود.

پ
ایده ئولوژی فئودالیسم

۱
·      حاکمیت طبقه اربابان فئودال، بلحاظ ایده ئولوژیکی، تحت حمایت مذاهب مونوته ئیستی جهانی و فلسفه مذهبی بوده است.

۲
·      مذهب کاتولیکی و تومیسم در این میان نقش بزرگی به عهده داشته اند و با سوء استفاده از احساسات مذهبی طبقات و اقشار تحت ستم در جامعه فئودالی، طبقه بندی کاستی جامعه را بمثابه مشیت الهی توجیه کرده اند.

·      مراجعه کنید به تومیسم، نئوتومیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

۳
·      این فرم جهان بینی، روابط اجتماعی ـ اقتصادی و سلسله مراتب (هیرارشی) جامعه فئودالی را، با شاه بمثابه عالی ترین ارباب فئودال، که با خدای واحد و قدر قدرت انطباق داشته، به بهترین وجهی منعکس می کند.

۴
·      مذهب در ضمیر (روح، شعور) توده های تحت استثمار و ستم، عملا تسلط بلامنازعی را به مرحله اجرا می گذارد.

۵
·      با گذشت زمان، توسعه اقتصادی در فئودالیسم به جدائی تولید کشاورزی از تولید صنعتی و به پیدایش شهرها منجر می شود.

۶
·      شهرها محل تمرکز تولید کالائی در حال توسعه و تجارت بوده اند.

۷
·      بدین طریق، علاوه بر دو طبقه اصلی جامعه فئودالی، یعنی اربابان فئودال و دهقانان وابسته و رعایا، قشر اجتماعی صنعتگران دستی و تجار پا به عرصه وجود می نهند، که به نوبه خود تحت استثمار اربابان فئودال بوده اند.

۸
·      این استثمار، شالوده مبارزه طبقاتی میان اربابان زمین و شهرها بوده که قسما با مبارزه طبقاتی دهقانان بر ضد اربابان فئودال در هم می آمیخت.

۹
·      با توسعه عناصر سرمایه داری در تولید کالائی، زوال فئودالیسم و اعتلای مناسبات تولیدی سرمایه داری (کاپیتالیسم) آغاز می شود.

۱۰
·      گذار از صنعت دستی و کار دستی به تولید ماشینی به تقویت چشمگیر بورژوازی نوخاسته منجر می شود و راه پیروزی آن را بر فئودالیسم هموار می سازد.

·      مراجعه کنید به جامعه اولیه، برده داری، سرمایه داری در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر