مارینا آبرامویچ
(۱۹۴۶)
حریف
ثانياً
مارينا آبراموويچ
مادر هنر پرفورمنس،
با پرداختن به
مارينا آبراموويچ
مادر هنر پرفورمنس،
با پرداختن به
مضامين انسانى و اجتماعى،
در رده هنرمندانى قرار مى گيرد كه هومانيسم را نمايندگى مى كنند.
در رده هنرمندانى قرار مى گيرد كه هومانيسم را نمايندگى مى كنند.
۱
منظور از مفهوم مضمون چیست؟
۲
مقوله فلسفی محتوا
در تحلیل آثار هنری
با واژه مضمون
جایگزین می شود.
۳
حریف بر آن است که
محتوای زباله های ابراموویچ
اجتماعی
است
و
هر کس که محتوای آثارش اجتماعی باشد
به زعم حریف
طرفدار هومانیسم است.
۴
کسی که محتوای آثارش اجتماعی باشد،
باید انسان را
به مثابه موجودی اجتماعی
تماتیزه کند
(موضوعیت بخشد.)
۵
انسان به مثابه موجود اجتماعی
در چارچوب جامعه،
جایگاهی
دارد:
یکی دهقان است و دیگری کارگر
یکی تاجر است و دیگر شاطر
یکی نجار است و دیگر حفار
یکی شاعر است و دیگری فیلسوف
یکی خیاط است و دیکر کفاش
یکی سرباز است و دیگر طناز
یکی زن است و دیگری مرد
یکی پهلوان است و دیگری شارلاتان
یکی پرولتر است و دیگری لومپن پرولتر
۶
انسان به مثابه موجود اجتماعی
خاستگاه طبقاتی و پایگاه طبقاتی
دارد.
۷
خاستگاه طبقاتی هر کس امری جبری است:
یکی در خانواده دهقانی زاده می شود و دیگری در خانواده فئودالی
یکی در خانواده تاجری زاده می شود و دیگر در خانوداده شاطری
۸
پایگاه طبقاتی هر کس
اما نه فقط جبری، بلکه اختیاری است.
مریم فیروز
در دربار سلطنتی زاده می شود
خاستگاه طبقاتی اش، فئودالی ـ اشرافی است.
۹
مریم فیروز
اما
به هر دلیلی
از خاستگاه طبقاتی اش دل برمی کند
و
وارد سنگر توده مولد و زحمتکش می شود.
۱۰
یعنی
پایگاه طبقاتی پرولتری ـ توده ای
کسب می کند.
مارينا آبراموويچ
مادر هنر پرفورمنس،
با پرداختن به
مادر هنر پرفورمنس،
با پرداختن به
مضامين انسانى
در رده هنرمندانى قرار مى گيرد كه هومانيسم را نمايندگى مى كنند.
در رده هنرمندانى قرار مى گيرد كه هومانيسم را نمايندگى مى كنند.
۱
حریف بر آن است که
محتوای زباله های ابراموویچ
انسانی
است
و
هر کس که محتوای آثارش انسانی باشد
به زعم حریف
طرفدار هومانیسم است.
۲
واژه «انسانی»
به دو معنی متفاوت به کار می رود:
الف
به معنی مربوط به نوع بشر
مثلا
جامعه و یا همبود انسانی
بدین طریق
میان جامعه و همبود انسان ها و همبود مورچگان و یا زنبوران
مرزبندی می شود.
ب
به معنی هومان
مثلا
رفتار انسانی
بدین طریق میان رفتار متمدنانه و وحشیانه
مرزبندی می شود.
مارينا آبراموويچ
مادر هنر پرفورمنس،
با پرداختن به
مادر هنر پرفورمنس،
با پرداختن به
مضامين انسانى
در رده هنرمندانى قرار مى گيرد كه هومانيسم را نمايندگى مى كنند.
در رده هنرمندانى قرار مى گيرد كه هومانيسم را نمايندگى مى كنند.
۱
انسان موجودی است که
دیالکیتیکی
از
طبیعی و اجتماعی
(ناتورال و سوسیال)
است:
الف
انسان از سویی
موجودی طبیعی
است.
از تبار جمادات، نباتات و جانوران است.
ناتورالیته (طبیعیت) انسان ها
فرقی با ناتورالیته جمادات، نباتات و جانوران ندارد.
همه از دم
از عناصر شیمیایی تشکیل شده اند که در
جدول مندلیف
معرفی می شوند.
ب
انسان از سوی دیگر
موجودی اجتماعی
است.
یعنی ضد موجدات طبیعی است.
تفاوت و تضاد انسان با صخره و یا نبات و جانور
از زمین تا آسمان است.
۲
ابراموویچ
نه اجتماعیت (سوسیالیته) اعضای جامعه را،
بلکه طبیعیت (ناتورالیته) آنها را
تماتیزه می کند.
موضوعیت می بخشد.
۳
به همین دلیل
خود را به مثابه لاشه ای
در مقابل مشتی گرگ و پلنگ و کفتار و کرگدن
عرضه می کند
تا تکه تکه اش کنند
و
شکمی از عزا در بیاورند.
۴
آنچه در این میانه
فراموش می شود،
سوسیالیته (اجتماعیت) انسان ها
ست.
۵
آنچه عمده و برجسته می شود،
ناتورالیته (طبیعیت) انسان ها
ست.
۶
این کسب و کار ابراموویچ
نه کسب و کاری
هومانیستی (مبتنی بر انسانگرایی)
بلکه در بهترین حالت و با کلی تخفیفات
کسب و کاری
ناتورالیستی (مبتنی بر طبیعتگرایی)
است.
۷
البته
نه
ناتورالیسم مثبت
نه
طبیعتدوستی مثبت
بلکه ناتورالیسم منفی است.
۸
چون جانوران به عنوان موجودات طبیعی
حتما نباید لاشه ای را لت و پار کنند.
آنچه که در این پرفورمنس
صورت می گیرد.
۹
اگر به عوض اجامر علاف و الدنگ حاضر در پرفورمنس
مشتی سگ حضور داشت،
به جای تیغ کشیدن بر گردنش و یا هفت تیر نهادن بر شقیقه اش،
سر تا پایش
را
«عاشقانه»
لیس می زدند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر