جمعبندی از
مسعود بهبودی
بستگی دارد به تعریفی که از دانائی داریم.
ایرادش ولی اساسی تر از این حرف ها ست.
چیست؟
برای اطلاع بی خبران از خدا و خر و خربزه و خرما:
ماتیو برمکی
یکی از اسامی اصیل عیرانی است
که 50 هزار سال پیش
بر کتیبه ای در بیستون تیسفون
با خون اصیل عیرانی
نوشته شده است.
مشت درجیب
محمد زهری
بی تباران انبوه اند
مگرازکومه برآید دودی
گیرد و آتش ژرفی گردد
ورنه چشمم نخورد آب ز من
یا من ها
کاب مان، سرد
نان مان، گرم
مشت مان درجیب است
حرف مان اما از آتش وخون است، مدام.
پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پسوند «مان» در اینجا
مختص شبه روشنفکر هایی است که
به خوشی خوبی در کافه های شهر دور هم می نشستند و
حرف های انقلابی می زدند.
تاریخ این شعر حدود سال 51 است که
از اصلاحات دوازده گانه شاه
دهسالی می گذشت.
شاملو هم درشعری بلند «باچشم ها»
آن اصلاحات را پرواز در شب می خواند.
و به نظر من
به طعنه
آن را پرواز درشب می خواند
چون آن صبح نا بجای را
مانعی می بیند برای "روز پا به زای".
حریف
نه.
1
استنباط شما از این دو شعر اصلا درست نیست.
2
اگر حداقل معنی تحت اللفظی این دو شعر را در نظر گیریم
متوجه دو جهان بینی کاملا متضاد می شویم.
3
ما شعر چشم ها را تحلیل می کنیم.
4
بخش اولش را دیروز منتشر کرده ایم
5
محمد زهری
از سر تا پا
رئالیست و راسیونالیست
است
6
احمد شاملو
از سر تا پا
ایرئالیست و ایراسیونالیست است.
7
احمد شاملو
اگزیستانسیالیست است
روانشناسی آدم های بی خبر از خرد اندیشنده
همین است:
1
هر خداوند (صاحب) قدرت و ثروت
به نظرشان سکسی می آید.
2
دخترکان ماهرو
امروزه با پیران کریه 60 ـ 70 ساله
ازدواج می کنند.
3
تفاوت سنی ترامپ و یا رئیس کنسرن پلی بوی
با همسران شان از چه قرار است؟
4
بی دلیل نیست که کریم
در قرآنش
خود را خداوند زمین و آسمان ها و شرق و غرب و این و آن
جا می زند.
5
کریم علامه و صاحب عقل کل است
و می خواهد
تا با سوء استفاده از این روانشناسی بی خردان خر،
سکسی تلقی شود و قابل پرستش باشد
همه با هم بر خیزیم.
حریف
1
انشاء الله
در روز قیامت
همه
با هم
برمی خیزیم
تا در صحرای محشر
حساب مان را حسابی برسند
روح الله و کوسه و لاجوردی و کارتن خواب و گورخواب ها و لاشه ها و لاشخورها و الی آخر
2
با هم نمی توان برخاست.
3
چون جامعه طبقاتی صحنه شطرنج نیست.
4
جامعه طبقاتی
جامعه ای متشکل از مهره های یکسان نیست
که همه با هم برای آماج واحدی بنشیند و یا برخیزند.
5
خیزش
همیشه
خیزش اکثریت تحت ستم و استثمار
بر ضد اقلیت انگل ستمگر و استثمارگر است.
6
در هر جامعه طبقاتی
دیالک تیکی از توده و طبقه حاکمه انگل حاکم است.
شیرکو بیکس
ترجمه محمد مهدی پور
احساس میکنم امروز
تنهایم
شبیه آخرین روز پاییز
شبیه شهرم
پس از خاکسپاری آواز جوانی
تنهایم...
همه چیز امروز تنها ست
مثل غریبی مادرم
مانند پیکر پدرم
چون لاشه ی قربانی ئی ناشناس
تنهای تنهایم...
پایان
به تار موئی از تو می ماند
در شانه ی خاطرات من
لامصب
سمبل به چیز دیگری اطلاق می شود.
1
کوسه
کوسه تر از کوسه است .
2
کوسه
سمبل درندگی، دریوزگی، خونریزی، خونخواری و بی شرمی است
3
نفرین به شاه، باد
نفرین به شیخ، باد
نفرین به باد، باد
نفرین به قدرتی که
شه و شیخ زاد،
باد
حریف
اشتباه نکن
کسی که برگشته
من نیستم .
زنی است
که فقط
برای چـکاندن ماشه آمده است.
پایان
ممنون
1
در آن سوی جنایات
اگر تیز بیندیشیم
طبقات اجتماعی ایستاده اند
2
مذهب و نژاد و ملیت و غیره
بهانه اند
3
مذهب و نژاد و ملیت و غیره
گرد و خاک اند که
بر چشم ها پاشیده می شوند
تا ماهیت طبقاتی جنایات و جنگ ها
نامعلوم بماند
دیروز از فرط خستگی سخن ناتمام ماند.
1
هماندیشی به نیت آموزش صورت می گیرد
و کلی نیرو و انرژی می ستاند.
2
آموزش
خواه و نا خواه
دیالک تیکی از تعلیم و تعلم است.
3
من و تو و او
در هماندیشی علمی و انقلابی
تعیین کننده نیست.
4
تعیین کننده
چیز دیگری است که
مهمتر از من و تو و او و هر ننه قمر دیگری است.
5
آن چیز مهم دیگر چیست؟
جنایات دهه شصت اقدام علیه امنیت کشور نبود؟
آزاد گشتن آن جانیانِ قاتل اقدام علیه امنیت کشور نیست؟
سنگ را بستن و سگ ها را رها کردن
اقدام علیه امنیت کشور به حساب نمی آید؟!
فرنگیس
منظور از این سؤالات غلط انداز چیست؟
مرگ حق است و انسان رفتنی است
اما حقیقت در چشم و گوش و هوش مردم می ماند!
فرنگیس
1
مرگ امری طبیعی است و
ربطی به حق و ناحق (باطل) ندارد.
چرا؟
2
منظور از حقیقت چیست؟
3
آنچه در اذهان توده می ماند
تجربه شخصی تبدیل گشته در کوره ذهن به دانش تجربی است.
اشکال کار اما کجا ست؟
4
اشکال اول کار اینجا ست که هر کسی فرصت و لیاقت لازم را برای تبدیل تجربه به دانش تجربی ندارد.
به همین دلیل خطای واحدی را خیلی ها تا آخر عمر
بکرات
تکرار می کنند.
5
طفولیت مادام العمر همین است که
کانت خروج از آن را
روشنگری می نامد.
6
اشکال دوم کار اینجا ست که تجربه
بدون جفت دیالک تیکی اش
رهگشا نیست.
جفت دیالک تیکی تجربی چیست؟
تا که نادان به جهان حکمروایی دارد
همه جا در نظر مردم دانا قفس است!
فریدون مشیری
1
این شعار مشیری
ـ در تحلیل نهائی ـ
درست است.
چرا؟
2
ولی مشیری
ـ به احتمال قوی ـ
معیار عینی
برای تمیز دانای کذائی از نادان کذائی
ندارد.
3
ایراد این شعار مشیری
اما کلا و اساسا کجا ست؟
برخي جملات پرمعنا و بي بديل اند..
"آدم های زيبا یا آدم هایی که خیال می کنند خیلی زرنگند،
همیشه از آدم تقاضای لطف های بزرگی دارند
آنها چون برای خود می میرند
خیال می کنند دیگران هم باید برای شان بمیرند"
از كتاب تاريخي ناطوردشت
جروم ديويد سالينجر
(نويسنده آمريكايي)
این جمله نشاندهنده ی عقب ماندگی فکری و فرهنگی
سالینجر و «جامعه» ی سالینجرساز است
1
اگر هم برخی از «شخصیت هالی وود و پلی بوی و غیره»
چنین «بیندیشند»
بر کسی پوشیده نمی ماند و پوشیده نیست.
2
کشف و جار این چیزهای سطحی و عروسک های آدمنما
هنر نیست.
3
هنر
کشف روند های جاری در اعماق چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای هستی است.
در مملکت ما
گویا
تنها فرشته مرگ قادر به تعویض مهره ها ست
ساغر
آره.
ای فیلسوف
طنز طبیعت همین است:
1
از مرگ گریزی نیست
حتی
اگر ضحاک خونریزی باشی
2
حتی
اگر از مغز کودکان و جوانان و پیران پرولتاریا
سیر دل خورده باشی و فربه شده باشی
3
حتی
اگر هزاران خاوران
شیار زده باشی.
4
نهایتا باید به خاوران، آیی
چه بخواهی ـ چه نخواهی
متاسفانه همينطور است
در فضاى واقعى هم وضع به همين منوال است
انگار همه لحظات روزانه شان را مترصد سكس نشسته اند
حریف
1
این مسئله نه فقط ملی بلکه بین المللی است و
باید بررسی و ریشه یابی شود
2
احتمالا سکس در بین نیست.
3
سکسسیسم در بین است که ایده ئولوژی است
4
سکسیسم
به عبارت دقیقتر
آلترناتیو کاذبی برای ایده ئولوژی است
5
در پرتو این ایده ئولوژی سکسیستی
خیلی از چیز ها و پدیده ها ا از نو «توضح» داده می شوند:
الف
مثلا زنان در اجزائی از اندام شان خلاصه و مسخ می شوند.
ب
مردان در حجم ماهیچه های شان
پ
در اندازه آلت تناسلی شان
ت
اعضای جامعه
بدین طریق
سلب آدمیت می شوند.
ث
سکسوئالیزه می شوند.
ج
زباله می شوند.
6
دلیل قحطی دوستی و دوست
همین است.
7
پیش شرط برقراری پیوند دوستی
شعور و شناخت است.
8
زباله اما تنها چیزی ندارد
همین است.
9
باید روی این ایده ئولوژی طبقات اجتماعی واپسین کار کرد.
10
سکس
در این مورد
به معنی حقیقی کلمه مطرح نیست.
11
خیلی ها خودشان بلحاظ صورت و اندام زیبا خیلی هستند
یک میلیون عیاش هم دور و برشان پرسه می زنند
زن و بچه هم دارند.
12
ولی سیری ناپذیرند.
13
چون کله از کیمیای مغز
خالی است.
14
مغز واره ای
در لیفه تنبان هست
15
روابط هم دیگر رابطه نیستند
16
روابط
بند تنبانی اند.
17
یکی از چپ هایی که تو پیشنهاد می کردی
اصلا چپ نبود
عیاش بود.
18
بیش از 20 مطلب از ما شر کرده بود و
در صفحه ما هم هر بار درج کرده بود
تا جنده ها نظر دهند و بر گرمی بازار بیفزایند.
19
پریروز گفت:
من نمی خواهم با
دایرة المعارف روشنگری
هماندیشی کنم
20
چون من هزار سال قبل اعلامیه داده ام که
هر کس توده ای است
از لیس من بیرون رود.
21
شما هم بیرون بروید
22
این عیاش
قبلا
در کامنت های خود
صد بار به هوادارانش گفته بود که
دایرة المعارف روشنگری
توده ای است.
23
خوب این حواس پرتی و تناقض
چگونه قابل فهم و تفهیم است؟
24
چرا مطالب توده ای را شر می کند؟
25
چرا بارها
بر توده ای بودن دایرة المعارف روشنگری
تأکید می ورزد و
بعد از آن می خواهد که از لیستش بیرون رود؟
26
چرا حودش پیشقدم نمی شود و
توده ای را حذف نمی کند؟
27
اینها نشانه های آن اند که مغز به لیفه تنبان هجرت کرده است.
28
جالب این است که
بدترین دشمنان دایرة المعارف روشنگری
توده ای های کذائی اند
29
ما حداقل 100 نفر از آنها را به دلیل فحاشی
بلاک کرده ایم.
نه.
دلیلش چیز دیگری است.
1
شاملو اشعار لورکا را ترجمه و کاست کرده است.
2
لورکا
اما قربانی فاشیسم اسپانیا بوده است.
3
دلیل سمپاتی فاشیست های عیرانی به لورکا
در خود شعر لورکا ست.
4
این باید کشف شود.
5
اگر اشعار لورکا ترجمه شوند
می توان تحلیل دیالک تیکی کرد و رمزگشائی کرد.
6
این شم طبقاتی شاملو ست که
او را به ترجمه و خوانش و انتشار اشعار لورکا
سوق می دهد.
7
باید چشم ها را شست و همه چیز را از نو دید
8
عضویت نرودا در حزب کمونیست شیلی
نباید مانع تحلیل دیالک تیکی اشعار او باشد.
9
نه شاملو
خر است و
نه امپریالیسم جایزه بخش
مغز خر خورده است.
10
اشعار نرودا را باید تحلیل دیالک تیکی کرد.
11
حتی معروفیت بخشیدن به پیکاسو
و میلیونر کردن او و ورثه اش را
نباید به عنوان ترفند امپریالیستی
بلکه به دلیل چند و چون خود آثار پیکاسو
بررسی شود.
12
بی اعتنا به اینکه پیکاسو
عضو حزب کمونیست فرانسه و آنتی فاشیست و
در نتیجه آنتی امپریالیست بوده است.
13
ایده ئولوژی چیز عجیب و غریبی است.
14
می توان عضو حزب کمونیست بود
و ایده ئولوژی طبقاتی خود را داشت و
تبلیغ کرد که در خطوط کلی اش
با ایده ئولوژی طبقه حاکمه یکسان باشد.
تحسین و تقبیح مهره ها
نشانه عقب ماندگی فکری توده ها ست.
1
مهره ها
نمایندگان و مأمورین طبقه حاکمه اند که
بسان اجنه نامرئی می ماند.
همه کاره است ولی به دیده نمی گذرد
2
این کثافت
خودش
هم عضو طبقه حاکمه بود و
هم مأمور و نماینده طبقه حاکمه
3
کثیف ترین عضو و مأمور طبقه حاکمه فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ بورژوائی ـ واپسین بود.
4
منفور و تهوع آور و زشت.
5
سر رشته امور
اما
همیشه و همه جا
به دست طبقه حاکمه است که
باید سرنگون شود و
نه به دست مهره ها
6
مهره ها تعویض پذیر اند
تعیین کننده نیستند.
رئیس جمهور فیلیپین
لاشخور به تمام معنا ست.
1
غیر از شعور
کم و کسری ندارد.
2
مقلد جورج ابن جورج و مش محمود ابن احمدی نجات است
3
مثلا پاهایش را با چکمه و مخلفات روی میز می گذارد
(تقلید از جورج ابن جورج و محمود ابن احمدی نجات)
بعد مصاحبه پس می دهد.
4
خیلی مؤدب است:
گفته:
او با ما
مادرقحبه است.
5
از تبار روح الله خمینی و مش صادوخ خالخالی است:
در عر ض چند هفته
برای ریشه کن سازی اعتیاد به مواد مخدر
دهها هزار معتاد و قاچاقچی و مظنون به اعتیاد و مشکوک به قاچاق را
در ملأ عام ترور کرده است.
6
محشر به تمام معنا ست.
7
باید به عوض رفتن به
جمهوری خلق چین
به جمهوری جماران برود
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر