۱۳۹۵ اسفند ۱, یکشنبه

فرهنگ (1)


پروفسور دکتر فرد اشتاوفنبیل 
برگردان
 شین میم شین

·       فرهنگ به معنی پرستاری، مواظبت و تکمیل هر شیئ قابل بهسازی و قابل تهذیب بوسیله انسان ها ست.
·       فرهنگ، بویژه به معنی بهسازی و تهذیب کردوکار حیاتی خود انسان ها ست.

1
·       فرهنگ (کولتور)  در ازمنه قدیم به معنی آماده کردن زمین برای کشت و کار به کار می رفت.

2
·       در ازمنه قدیم آماده کردن زمین برای برآورده ساختن حوایج انسانی را اگری کولتور (فرهنگ فلاحتی، کشاورزی) می نامیدند.

3
·       بعدها تربیت، آموزش و تکمیل توانائی ها و امیال انسانی ببرکت «آموزش روحی و معنوی» را فرهنگ نامیدند.

4
·       و سرانجام فرهنگ به معنی تربیت روحی افراد انسانی به کمک فلسفه، علم، اخلاق و هنر بکار رفت.

5
·       در قرن هفدهم و هجدهم مفهوم فرهنگ وسعت بیشتری یافت و شامل همه چیزهائی شد که انسان هم به محیط زیست خود اضافه می کند و هم در توسعه و تکامل خویش به وضع و حال طبیعی خود می افزاید، تا به کمال خویشتن خویش نایل آید.

6


یوهان گوتفرید هردر
(1744 ـ 1803)
نویسنده، شاعر، مترجم، تئولوگ، تاریخفیلسوف و فرهنگفیلسوف  کلاسیک وایمار (آلمان)
متنفذترین نویسنده و متفکر عصر روشنگری
ستارگان چهارگانه وایمار (هردر، وایلند، گوته، شیللر)
آثار:
بررسی منشاء زبان
ایده هائی راجع به فلسفه تاریخ بشریت
باد و  خورشید
متانقدی بر «نقد خرد محض» کانت

·       پوفندورف (1672) ، آدلونگ (1782) و هردر مفهوم فرهنگ را به معنی امروزین آن به کار بردند، که یکی از عناصر مهم مفهوم بورژوائی ـ هومانیستی فرهنگ را تشکیل می دهد.

7
·       مفهوم فرهنگ بسته به این که استکمال انسانی در کدام یک از نکات زیرین دیده می شود، عرصه های اجتماعی و فردی محدود و یا وسیع کردوکار حیاتی انسان ها را در هر فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی در بر می گیرد:

الف
·       استکمال انسانی در تربیت معنوی ـ روحی، به کمک فلسفه، علم، هنر و غیره را.

ب
·       استکمال انسانی در تحول خلاقانه محیط زیست و تأثیر متقابل این روند بر توسعه و تکامل ماهیت اجتماعی انسان.

پ
·       استکمال انسانی در تأثیر ایدئولوژی او بر روند فوق الذکر.

8
·       مارکسیسم ـ لنینیسم بر آن است که خصلت فرهنگ هر فرماسیون اجتماعی را نحوه و نوع شرکت طبقات و اقشار مختلف در تولید، توزیع و از آن خود کردن ارزش های معنوی تعیین می کند، که خود وابسته به زیربنای اقتصادی و عضوبندی اجتماعی جامعه است.

9
·       نقش، فونکسیون و تأثیر ارزش های جهان بینانه، اتیکی (اخلاقی) و استه تیکی در رابطه با هدایت رفتار اجتماعی بطور اپریوری (ماورای تجربی) در شخصیت انسان ها نهفته نیست، بلکه به مبارزه طبقات برای تسلط  بر شیوه تولید ارزش های مادی و معنوی وابسته است.

10
·       به این دلیل است که هر فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی، فرهنگ منطبق با خود را پدید می آورد، برای تکمیل خود به آنها نیاز پیدا می کند و فرهنگ در جامعه منقسم به طبقات خصلت طبقاتی دارد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر