ادعای
دیالک تیک و بی طرفی در جنگ سوریه
سرچشمه:
نوید نو
تحلیلی از
ربابه
نون
متدئولوژی مارکسیستی
1
· متدئولوژی مارکسیستی به علم
فلسفی متدها اطلاق می شود که مبتنی بر ماتریالیسم دیالک تیکی و ماتریالیسم تاریخی است
و می تواند در مورد هر علمی و بوسیله هر علمی مورد استفاده قرار گیرد.
2
· متدئولوژی مارکسیستی شرایط و
شالوده های فلسفی ـ جهان بینانه انطباق متدها را مورد بررسی قرار می دهد و این
متدها را از نقطه نظر ماتریالیسم دیالک تیکی و ماتریالیسم تاریخی تجزیه و تحلیل می
کند.
3
· متدئولوژی مارکسیستی ضمنا باید
به مبارزه فلسفی بنیادی بر ضد نمایندگان متدئولوژی ئی که بلحاظ فلسفی در موضع
ایدئالیسم و متافیزیک قرار دارند، بپردازد.
· برای انجام این وظایف و وظایف دیگر
باید به تحقیق در زمینه های زیر بپردازد:
الف
· به تحلیل تاریخ متد های
عام
ب
· به تحلیل دلایل پیدایش متد های
جدید
پ
·
به ارزیابی متد های شناخته شده در اعصار مختلف
4
· متدئولوژی مارکسیستی باید توجه
ویژه ای به گنجینه پربار افکار کلاسیک های مارکسیسم ـ لنینیسم راجع به مسائل
متدئولوژیکی و به نحوه و نوع استفاده از متد ها توسط کلاسیک ها معطوف دارد.
5
· متدئولوژی مارکسیستی باید
علاوه بر شالوده های عام فلسفی متد ها، به شالوده های نظری (تئوریکی) متد ها و
مسائل اصلی مربوط به آنها مثلا به رابطه متدئولوژی با قواعد متدی و احکام قانونی
توجه کند.
6
عدم درک درست (از) دیالکتیک
به جهت همدلی با ارتش سوریه در جنگ
در برابر تروریست های بین المللی
مورد حمایت ارتجاع منطقه و غرب
·
نیت باطنی مسعود امیدی از این
مفهوم او عربده می کشد:
·
او دیالک تیک بدبخت را، آلت دست
قرار می دهد تا همدلی با ارتش سوریه را توجیه و ماستمالی کند.
·
استالینیسم جز این نیست:
الف
·
تخلیه دل و روده هر چیز و پر کردنش
با زباله ی سوبژکتیو (دلبخواهی، مورد نیاز، مصلحتی، پراگماتیستی) برای اثبات صحت
خط مشی خویش
ب
·
آلت دست قرار دادن هر مفهوم و
مقوله و متد و قانون مارکسیستی ـ لنینیستی برای توجیه کرد و کار خویش
پ
·
سرهم بندی کردن مشتی هارت و پورت
خود علامه نما برای ماستمالی کردن حقیقت عینی و جا زدن موضع خرکی خود به مثابه
علمی ترین و انقلابی ترین موضع.
7
برداشت نگارنده از تحلیل مبتنی بر دیالکتیک ماتریالیستی،
تحلیلی است که (حاوی مشخصات زیر باشد):
·
مسعود امیدی، پس از مقدمه چینی به
اصل مطلب می رسد.
·
ولی چه رسیدنی:
·
او به جای تحلیل دیالک تیکی جنگ در
سوریه، به «توضیح» تحلیل مبتنی بر دیالک تیک ماتریالیستی می پردازد.
·
حالا منظور او از جمله قبلی اش،
معلوم می شود:
تا بار دیگر آموزه های دیالکتیک ماتریالیستی
در ادبیات چپ را
مورد بازاندیشی قرار داده
·
سؤال این است که چرا به جای عمل،
به جای تحلیل دیالک تیکی جنگ سوریه، به تحویل حرف به خواننده اکتفا می ورزد و به بازاندیشی
کذائی آموزه های دیالک تیک ماتریالیستی کذائی می پردازد؟
8
برداشت نگارنده از تحلیل مبتنی بر دیالکتیک ماتریالیستی،
تحلیلی است که (حاوی مشخصات زیر باشد)
·
دلیلش این است که او عاجز از
کاربست دیالک تیک ماتریالیستی است.
·
احسان طبری هم راجع به دیالک تیک
جزوه ای سرهم بندی کرده و حتی به صورت کاست منتشر کرده که نشاندهنده بی خبری اش از
دیالک تیک است.
·
فقر فلسفی استالینیسم از همین عوام
وارگی ها، عوامفریبی ها و ترفند بازی ها آشکار می گردد.
9
برداشت نگارنده از تحلیل مبتنی بر دیالکتیک ماتریالیستی،
تحلیلی است که
۱
تبیینی مادی از پدیده ها ارائه نماید و علل پدیده ها و نیز
روند تغییر و تحولات آنها را نه در ماورای طبیعت،
بلکه در طبیعت مادی و واقعی جستجو نماید.
یعنی به جای حدس و گمان های خیالبافانه و انتزاعی در تحلیل
پدیده ها،
به روندی علمی که پایه در واقعیات مادی دارد،
اتکا نماید که بر اساس آن
داده های جمع آوری شده از طریق حواس انسان
از واقعیات مادی با قوه ذهنی انسان و به مدد ابزارهای
پردازش منطقی قابل تحلیل باشد.
·
ما برای تأمل روی این اولین شرط
مسعود امیدی، آن را تجزیه و تحلیل می کنیم:
10
برداشت نگارنده از تحلیل مبتنی بر دیالکتیک ماتریالیستی،
تحلیلی است که تبیینی مادی از پدیده ها ارائه (نماید) دهد.
·
در قاموس مسعود امیدی، تحلیل مبتنی
بر دیالک تیک ماتریالیستی، تحلیلی است که از پدیده ها، تبیین مادی ارائه دهد.
·
تبیین مادی؟
·
منظور از ارائه تبیین مادی از
پدیده ها چیست؟
11
·
برای دادن پاسخ به این پرسش، باید
از خود پرسید:
·
ضد دیالک تیکی مادی چیست؟
الف
·
ضد دیالک تیکی ماده، روح است.
·
ضد دیالک تیکی مادی، به همین دلیل،
روحی خواهد بود.
ب
·
ماده عام ترین مفهوم فلسفی است.
·
ماده به همین دلیل، مقوله ای فلسفی
است.
·
مقوله فلسفی ماده، نتیجه تجرید کلیه چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای
واقعی و عینی هستی از ذرات تا کاینات است.
پ
·
روح هم عام ترین مفهوم فلسفی است.
·
روح به همین دلیل، مقوله ای فلسفی
است.
·
مقوله فلسفی روح، نتیجه تجرید کلیه چیزها، پدیده ها، سیستم ها و
روندهای روانی، احساسی، عاطفی و فکری است.
12
برداشت نگارنده از تحلیل مبتنی بر دیالکتیک ماتریالیستی،
تحلیلی است که تبیینی مادی از پدیده ها ارائه (نماید) دهد.
·
حالا باید در پرتو توضیحات فوق،
جمله مسعود امیدی را معنی کنیم:
·
تحلیل مبتنی بر دیالک تیک
ماتریالیستی، ارائه دادن تبیینی روحی از پدیده ها نیست.
·
تبیین روحی از پدیده ها؟
·
·
اشکال کار مسعود امیدی کجا ست؟
13
برداشت نگارنده از تحلیل مبتنی بر دیالکتیک ماتریالیستی،
تحلیلی است که تبیینی مادی از پدیده ها ارائه (نماید) دهد.
·
اشکال کار مسعود امیدی همان اشکال
کار مترجمین بی سواد متون مارکسیستی ـ لنینیستی است.
·
این مترجمین، کمترین خبری از
مارکسیسم ـ لنینیسم ندارند.
·
در نتیجه لیاقت ترجمه آثار
مارکسیستی ـ لنینیستی را اصلا ندارند.
·
چون چنین مترجمینی ـ در بهترین
حالت ـ متون مارکسیستی ـ لنینیستی را تحت اللفظی ترجمه می کنند و برای اینکه از
واژه های فرنگی صرفنظر کنند، تبر بر ستون فقرات افکار مطروحه فرود می آورند.
·
منظور مسعود امیدی و یا مترجم این
سخن، نه تبیین مادی (ماتریه ل)، بلکه تبیین ماتریالیستی است.
·
تفاوت میان ماتریه ل و ماتریالیستی
از زمین تا آسمان است.
·
حالا می توان جمله مسعود امیدی را
تصحیح کرد و مورد تأمل قرار داد:
14
برداشت نگارنده از تحلیل مبتنی بر دیالکتیک ماتریالیستی،
تحلیلی است که تبیینی (مادی) ماتریالیستی از پدیده ها ارائه
(نماید) دهد.
·
تبیین ماتریالیستی به چه معنی است؟
·
برای دادن پاسخ به این پرسش هم
باید ضد دیالک تیکی مفهوم «ماتریالیستی» را پیدا کرد.
·
ضد دیالک تیکی مفهوم «ماتریالیستی»،
مفهوم «ایدئالیستی» است.
·
منظور مسعود امیدی و مترجم این سخن
این است که تحلیل مبتنی بر دیالک تیک ماتریالیستی، تبیین ایدئالیستی از پدیده ها
ارائه نمی دهد.
·
اینجا سخن از چیست؟
15
برداشت نگارنده از تحلیل مبتنی بر دیالکتیک ماتریالیستی،
تحلیلی است که تبیینی (مادی) ماتریالیستی از پدیده ها ارائه
(نماید) دهد.
·
اینجا سخن از جهان بینی کسی است که
از اسلوب دیالک تیک ماتریالیستی برای توضیح چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای
هستی استفاده می کند:
الف
·
چنین کسی اولا ماده را مقدم بر روح
و یا وجود را مقدم بر شعور و یا وجود اجتماعی را مقدم بر شعور اجتماعی می داند.
·
یعنی به مسئله اساسی فلسفه، راه حل
ماتریالیستی ارائه می دهد.
ب
·
چنین کسی ثانیا جهان را قابل شناخت
و در نتیجه قابل تغییر می داند.
·
به دیالک تیک تفسیر جهان و تغییر
جهان باور دارد.
·
یعنی به مسئله اساسی فلسفه، در
عرصه تئوری شناخت، راه حل ماتریالیستی ارائه می دهد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر