گروه چاوش
فریبرز رئیسدانا
(۱۳۲۷)
سرچشمه:
صفحه
فیسبوک روزبه نوید
ویرایش
و تحلیل از
مسعود
بهبودی
سیاوش کسرائی
ژاله بر سنگ افتاد چون شد؟
ژاله خون شد
خون چه شد؟
خون
چه شد؟
خون جنون شد
·
معنی تحت اللفظی:
·
ژاله بر سنگ افتاد.
·
چه بر سر ژاله آمد؟
·
ژاله، به محض افتادن بر سنگ، خون
شد.
·
خون چه شد؟
·
خون هم به جنون استحاله یافت.
·
این بند اول شعر سیاوش است.
·
سیاوش تظاهرات به ظاهر خودپو و در
واقع سازمان داده شده توسط بی بی 30 و بازار و حوزه و موعظه را به سکه نقد خریده
است و از سرکوب خونین آن، بلحاظ روحی و روانی زیر و رو شده است.
·
این شعر همین شرایط روحی و روانی شاعر
را بازتاب می دهد:
1
کره و کوره خورشید در چنگ انفجارات بی امان رادیو اکتیو
ژاله بر سنگ افتاد چون شد؟
ژاله خون شد
خون چه شد؟
خون
چه شد؟
خون جنون شد
·
سیاوش در این بند شعر، تحول کیفی را
به شکل تحول ژاله به خون، خون به جنون بسط و تعمیم می دهد:
·
تحول کیفی هر چیز معمولا پس از
تغییرات کمی تدریجی و رسیدن به حد عینی صورت می گیرد.
·
شرایط جامعه اما، نه شرایط معمولی،
بلکه شرایط بحرانی است.
·
شرایط حاکم بر کره و کوره خورشید
هم شرایط بحرانی است.
·
تغییرات کمی در یک میلیونم ثانیه
به حد عینی می رسند و به تحول کیفی می انجامند.
·
فرصت بغایت اندک است:
2
ژاله بر سنگ افتاد چون شد؟
·
سؤال سیاوش از همنشین و هماندیش غایب
از نظر این است که ژاله پس از افتادن بر سنگ چه شد؟
·
ژاله چیست؟
3
ژاله بر سنگ افتاد چون شد؟
·
ژاله ـ قبل از همه ـ میدان ژاله است
که در آنجا تظاهرات ضد انقلابی سازمان داده شده توسط ارتجاع فئودالی ـ
فوندامنتالیستی ـ روحانی ـ امپریالیستی سرکوب شده است.
·
سؤال این است که چرا هشیار ترین حکیم
جامعه از دسیسه های نوین طبقه حاکمه امپریالیستی خبر ندارد؟
·
چرا سیاوش از تشکیل دار و دسته
اسلامی ـ فئودالی ـ فوندامنتالیستی در عربستان سعودی و تقویت همه جانبه آن در همه
کشورهای اسلامی خبر ندارد؟
4
ژاله بر سنگ افتاد چون شد؟
·
در هر دانشکده در جوار کتابخانه
های لائیک با آثاری از فاشیست ـ فوندامنتالیست اسلامی وطنی به نام جلال آل احمد و
اشعار و زباله های ایده ئولوژیکی فاشیست ـ اگزیستانسیالیست وطنی به نام احمد شاملو
و امثالهم، کتابخانه مذهبی با آثار علمای فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ اسلامی از
قبیل سید قطب مصری، دکتر مشد علی شریعتی، مرتضی مطهری و غیره تشکیل می شوند و
اندیشه های عهد عتیق در زر ورق مدرن به خورد جوانان کشور داده می شوند.
·
علی اکبر اکبری که یادش به یاد باد،
جفنگیات شبه فاشیستی شریعتی شیاد را حتی به چالش مارکسیستی ـ لنینیستی کشیده است.
·
چرا بی همتاترین شاعر توده از این
جو فئودالی ـ فاشیستی ـ فوندامنتالیستی بی خبر و غافل مانده است؟
5
ژاله بر سنگ افتاد چون شد؟
·
یکی از زیان های دامنگیر دار و
دسته سازی ها در ایران و هر کجای جهان، شکست بی برگشت بال های پرواز تفکر آزاد اعضای
جامعه است.
·
عضویت در حزب توده، سیاوش را نسبت به
جامعه و جهان و روند های جاری در جامعه و جهان کور کرده است.
·
سیاوش دیگر خود دست به کار تحلیل
شرایط نمی شود.
·
دل سیاوش به رهبری حزب توده خوش
است.
6
ژاله بر سنگ افتاد چون شد؟
·
سیاوش اما از تخریب جسم و روح و
روان تبعیدیان خبر ندارد.
·
سیاوش جفنگیات پیک ایران را به سکه
نقد می خرد.
·
شعار مکانیکی ـ متافیزیکی حزب توده،
تشکیل جبهه متحد ضد سلطنتی با هر ننه قمری است.
·
رادیوی پیک ایران در بلغارستان که
دیری است به دلیل سفارش سلطنتی چند پیت پنیر تعطیل شده، مدت های مدیدی به انتشار
جفنگیات بی سر و ته مجاهدین خلق و صمد بهرنگی خرفت و خر و آخوند ها و امثالهم می
پرداخت.
·
شعار حزب توده ی بی خبر از توده و بیگانه
با مارکسیسم ـ لنینیسم ـ در تحلیل نهائی ـ به شرح زیر بود:
·
«دشمن دشمن من، دوست من است.»
·
در نتیجه همه نمایندگان همه طبقات اجتماعی
ارتجاعی از خولی تا شمر دنی و از یزید تا ابن زیاد، طیف متحدین حزب توده ی بی اعتنا
به توده را تشکیل می دادند.
·
بعید است که سیاوش از ماهیت فئودالی
ـ فاشیستی چریک های فدائی بی خبر بوده باشد.
·
ترور هر پاسبانی توسط خانه های
تیمی فدائی با اعلامیه مملو از غلطی همراهی می شد که حاوی تکجمله تکراری درستی بود
و آن عبارت بود از «مرگ بر حزب توده خاین.»
·
همان حزب توده ای که اصیل ترین
نماینده اش خود سیاوش بود.
7
ژاله بر سنگ افتاد چون شد؟
·
استالینیسم حاکم بر حزب توده، حزب
توده را مکانیزه می کرد.
·
یعنی آن را به ماشین مکانیکی بی روحی مبدل
می ساخت و اعضای حزب را به سطح پیچ و مهره های هیچکاره و گوش به فرمان مکانیسین
حزب توده تنزل می داد.
·
در نتیجه، حزب توده به تشکیلاتی
نازل تر از طویله تبدیل می شد.
·
چون در طویله حیوانات از استقلال
نسبی بهره مند اند.
·
هر حیوانی با کله خود می اندیشد و
عمل می کند.
·
در حزب توده ی مکانیکیِ مکانیسیستی
اندیش، کمیته مرکزی هشلهف، «می اندیشید»، یعنی خیال بافی می کرد و اعضای حزب،
خیالات کمیته مرکزی باند واره را هم بطور مکانیکی نشخوار می کردند و هم به هر
مصیبتی توجیه می کردند.
8
ژاله بر سنگ افتاد چون شد؟
·
بدین طریق، اعضای حزب توده بلحاظ
فکری خلع سلاح مطلق می شدند.
·
با خلع سلاح فکری اعضای حزب، توان خوداندیشی
و توسعه فکری از اعضا سلب می شد.
·
در نتیجه، رابطه ارگانیک حزب با
توده تخریب می شد.
·
توده اما به قول درست و دقیق مائو،
برای ماهی حزب، حکم آب و دریا را دارد.
·
قطع رابطه ماهی با دریا به مرگ دیر
یا زود ماهی و به لاشه خانه گشتن دریا منجر می شود.
·
چون توده برای حزب توده، فقط اوبژکت
نیست.
·
توده آموزگار ضمنی حزب توده است و
مصحح مدام مشی حزب توده است.
·
لنینیسم یعنی حفط و توسعه پیوند
ارگانیک حزب توده با توده.
·
لنینیسم یعنی وفاداری مطلق به دیالک
تیک آموزش.
·
دیالک تیک آموزش یعنی دیالک تیک تعلیم
و تعلم مدام.
·
آموختن بی امان از توده و تجرید آموزش
های توده ای و بسط و تعمیم آن.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر