پروفسور
دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
27
جان لاک
(1632 ـ 1704)
فیلسوف انگلیسی
نماینده اصلی امپیریسم (تجربه گرائی)
از شخصیت های برجسته روشنگری انگلیس
از تئوریسین های قرارداد اجتماعی
اعلامیه استقلال آمریکا، قانون اساسی آمریکا و انقلاب
فرانسه
تحت تأثیر فلسفه
سیاسی او بوده اند.
جان
لاک در نظریه خود راجع به ماهیت چیزها
میان ایدئالیسم و ماتریالیسم در نوسان بوده است.
جان لاک در نظریه خود
راجع به امکان شناخت ماهیت راستین چیزها
به ندانمگرائی (اگنوستیسیسم)
گرایش داشته است.
·
هوبس و جان لاک نکات سه گانه زیر را در نظر داشته
اند:
الف
· هوبس و جان لاک که هر دو مدتی در هلند زندگی کرده بودند، توسعه سابق بورژوازی هلند را در نظر داشته اند.
ب
·
هوبس و جان لاک اقدامات سیاسی اولیه بورژوازی انگلستان را در نظر داشتند
که بورژوازی انگلستان به مدد آن اقدامات سیاسی، خود را از محدودیت های منطقه ای و
روستائی خلاص کرده بود.
پ
·
هوبس و جان لاک مرحله نسبتا توسعه یافته مانوفاکتور، تجارت دریائی و
مستعمره سازی را در نظر داشته اند.
28
·
بویژه جان لاک که همزمان با دوره اول اقتصاد انگلیس و
همزمان با پیدایش شرکت های سهامی، بانک انگلیسی و حاکمیت دریائی انگلیس دست بقلم
می برد.
29
·
تئوری استثمار در آثار هوبس و بویژه در آثار جان لاک
هنوز بطور بیواسطه ای با محتوای اقتصادی پیوند دارد.
30
·
هلوه تیوس و هولباخ علاوه بر تئوری انگلیسی و توسعه
پیشین بورژوازی هلند و انگلیس با بورژوازی فرانسه نیز مواجه بوده اند که هنوز در
راه رونق و شکوفائی آزاد خود مبارزه می کرد.
31
·
روحیه تجاری عمومی قرن هجدهم بلحاظ فرم مبتنی بر حدس و
گمان (اسپه کولاتیو) در فرانسه شامل حال کلیه طبقات اجتماعی می شود.
32
·
گرفتاری های مالی حکومت و بحث در باره آنها در آن زمان، تمام فرانسه را به خود مشغول کرده بود.
33
·
علاوه بر این، پاریس در قرن هجدهم تنها جهانشهری بود که
در آن افراد متعلق به همه ملل جهان یافت می شدند.
34
·
این مقدمات، همراه با خصلت جهانی فرانسوی ها بطورکلی، به
تئوری هلوه تیوس و هولباخ رنگ عام خاص خود را بخشیده، ولی ضمنا محتوای اقتصادی
مثبت خاص انگلیسی ها را از آن سلب کرده
است.
35
·
تئوری ئی که برای انگلیسی ها تشریح ساده یک حقیقت امر
بود، برای فرانسوی ها به یک سیستم فلسفی بدل شده بود.
36
·
این عامیت که محتوای مثبت خود از دست داده (عامیتی که
محتوای مثبت خود را از دست داده بود)، که در آثار هلوه تیوس و هولباخ خودنمائی می
کند، با کلیت محتوامند که در آثار بنتهام و میل نمودار است، از زمین تا آسمان فرق
دارد:
الف
·
عامیت اولی (هلوه تیوس و هولباخ) با بورژوازی ئی مطابقت
داشت که در حال مبارزه بود و هنوز توسعه نیافته بود.
ب
·
عامیت دومی (بنتهام
و میل) اما با بورژوازی ئی مطابقت داشت
که به قدرت رسیده بود و توسعه یافته بود.
37
·
محتوای تئوری بهره کشی و یا استثمار که توسط هلوه تیوس و
هولباخ نادیده گرفته شده بود، توسط فیزیوکرات ها همزمان با دومی توسعه داده و
سیستماتیزه شده است.
38
·
اما از آنجا که شالوده آنها مناسبات اقتصادی توسعه
نیافته در فرانسه بود، آنجا که هنوز فئودالیسم درهم نشکسته بود (فئودالیسمی که
مسئله مالکیت بر زمین را به مسئله اصلی بدل می ساخت)، از این رو آنها دست بگریبان طرز تفکر فئودالی مانده بودند
و مالکیت بر زمین و کار کشاورزی را نیروی مولده ای قلمداد می کردند که تحول کلی
جامعه مشروط بدان است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر