محمد
رضا شالگونی
فیدل
کاسترو
کسی که تا آخرین نفس
کسی که تا آخرین نفس
به عدالت اجتماعی وفادار ماند
ویرایش
و تحلیل از
یدالله
سلطان پور
دو
دشمنی
امریکا با فیدل کاسترو
همیشه
زیر پوشش دفاع از دموکراسی
توجیه و راه اندازی شده،
در
حالی که امپریالیسم امریکا خود بزرگ ترین دشمن دموکراسی در کوبا بوده و هست.
هیچ
کشور امریکای لاتین را نمی توانید پیدا کنید که
در
طول تاریخ آن ، امریکا در کنار دموکراسی ایستاده باشد،
برعکس
در غالب کشورهای امریکای لاتین،
بدترین دیکتاتوری ها با حمایت امریکا دوام آورده
اند و
بدترین
و خشن ترین کشتارها با حمایت مستقیم و غیر مستقیم امریکا صورت گرفته اند.
·
حق با رئیس انجمن راه «کارگر» است.
·
بر منکرش لعنت.
·
ولی زیر این کاسه شماره 2 رؤسا چه
نیمکاسه ها از دید ما نهان اند؟
1
دشمنی
امریکا با فیدل کاسترو همیشه زیر پوشش دفاع از دموکراسی
توجیه و راه اندازی شده ، در حالی که امپریالیسم
امریکا خود بزرگ ترین دشمن دموکراسی
در کوبا بوده و هست.
·
نیمکاسه اول شاید این نکته باریک
تر از مو باشد که اگر «امریکا» نبود، چه گوارا و کاسترو در سنگر دموکراسی فرمال
بورژوائی می ماندند و به مؤسسات اقتصادی و ایده ئولوژیکی امپریالیسم چپ نگاه نمی
کردند.
2
·
نیمکاسه دیگر رؤسا این نکته باریک
تر از مو ست که در کوبا، نه دموکراسی نوین (مائو)، نه دموکراسی توده های مولد و
زحمتکش شهر و روستا، بلکه دیکتاتوری طایفه کاسترو برقرار است.
·
در نتیجه سرنگونی کوبای استبداد
زده، هر چه زودتر و هر چه سریع تر، به همان اندازه بهتر و «انقلابی» تر.
·
چون صرفنظر از دموکراسی بورژوائی،
از دید رؤسا، «واگذار کردن حیاتی ترین سنگر به بهره کشان است.»
3
هیچ
کشور امریکای لاتین را نمی توانید پیدا کنید که
در
طول تاریخ آن،
امریکا
در کنار دموکراسی ایستاده باشد
·
رئیس انجمن راه «کارگر» در این
جمله، آدمیان را بی اختیار به یاد لاطائلات امام عمت می اندازد که می فرمود:
·
«امریکا 2000 سال است که ما را» اله و بله
کرده است.
·
مراجعه کنید به تحلیل فرمایشات رهبران
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
4
هیچ
کشور امریکای لاتین را نمی توانید پیدا کنید که
در
طول تاریخ آن،
امریکا
در کنار دموکراسی ایستاده باشد.
·
رئیس انجمن راه «کارگر» هم بسان امام
جماران و جمکران نمی داند که ایالات متحده امریکا با کلی تخفیفات، کشوری 200 ساله
است.
·
به همین دلیل بدتر از امام عمت،
ادعا می کند که کشورهای امریکای لاتین، در طول تاریخ مثلا 5000 ساله شان از حضور
امریکا در کنار دموکراسی، محروم بوده اند.
5
هیچ
کشور امریکای لاتین را نمی توانید پیدا کنید که
در
طول تاریخ آن، امریکا در کنار دموکراسی ایستاده باشد
·
شباهت دیگر رئیس انجمن راه «کارگر»
به امام عنگلابی مستضعفین مفاهیم او و طرز
تبیین منظور خویش است:
·
«دموکراسی در طول تاریخ کشورهای امریکای
لاتین» و «در کنار دموکراسی ایستادن»،
مفاهیم تأمل انگیزی اند.
·
چرا و به چه دلیل؟
6
·
اولا به این دلیل، که بدین طریق،
دموکراسی سلب تاریخیت می شود.
·
دموکراسی به چیزی ماورای اجتماعی،
ماورای تاریخی، ماورای فرماسیونی، ماورای طبقاتی و همیشه همان ایدئال تبدیل می
شود.
·
مثلا در قاموس رؤسا، در فرماسیون
اجتماعی ـ اقتصادی برده داری که اکثریت قریب به اتفاق توده، برده و کنیز و غلام و
وابسته اند، یعنی حتی آدم حساب نمی شوند و بسان سیب آسمانی و سیب زمینی بی شرمانه
خرید و فروش و استعمال می شوند، می توان دموکراسی داشت تا امریکای ازلی و ابدی در
کنارش باشد و یا نباشد.
7
هیچ
کشور امریکای لاتین را نمی توانید پیدا کنید که
در
طول تاریخ آن ، امریکا در کنار دموکراسی ایستاده باشد
·
ثانیا به این دلیل که رئیس انجمن
راه «کارگر» این توهم را در ذهن خواب آلود خواننده و شنونده مواعظ خود احیا می کند
که امپریالیسم می تواند در کنار دموکراسی کذائی هم باشد.
·
این توهم حاکی از آن است که
امپریالیسم ماهیتا ظرفیت دفاع از دموکراسی را، حتی دموکراسی بورژوائی را دارد.
·
این اما با مواعظ قبلی رؤسا در
منابر قبلی جور در نمی آید:
دشمنی
امریکا با فیدل کاسترو
همیشه
زیر پوشش دفاع از دموکراسی
توجیه و راه اندازی شده،
در
حالی که امپریالیسم امریکا خود بزرگ ترین دشمن دموکراسی
در کوبا بوده و هست.
·
امپریالیسم که دموکراسی را دست
آویز و بهانه ای برای سرکوب انقلابات حتی ضد فئودالی قرار می دهد و دشمن دموکراسی
بوده و است، چگونه می تواند در کنار دموکراسی در کشورهای امریکای لاتین باشد؟
·
دلیل این مفاهیم تفسیر پذیر و طرق تبیین توهم آور چیست؟
·
چرا رؤسا از ابراز نظر صریح و روشن
ابا دارند؟
8
برعکس
در غالب (اغلب؟) کشورهای امریکای لاتین،
بدترین دیکتاتوری ها با حمایت امریکا دوام آورده
اند و
بدترین
و خشن ترین کشتارها با حمایت مستقیم و غیر مستقیم امریکا
صورت
گرفته اند.
·
آره.
·
بر منکرش لعنت.
·
ولی دموکراسی فرمال بورژوائی که
امپریالیسم برایش تره حتی خرد نمی کند، چگونه می تواند حیاتی ترین سنگر بهره دهان
باشد و عدول از آن به معنی واگذار کردنش به بهره کشان باشد؟
هر
نوع طفره رفتن از این حقیقت و پیچاندن بحث در باره خصلت طبقاتی دموکراسی و توخالی
بودن دموکراسی بورژوایی،
جز
واگذار کردن حیاتی ترین سنگرهای پیکار طبقاتی به بهره کشان
نتیجه
ای نداشته و نخواهد داشت.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر