۱۳۹۵ دی ۱۶, پنجشنبه

فایده رسانی گرائی (اوتیلیسم، اوتیلیتاریسم) (2)


پروفسور دکتر مانفرد بور   
برگردان
 شین میم شین


15
·       اینجا ست که فایده ای که من از رابطه ای می برم، خود با این رابطه بیگانه است.

16
·       همانطور که در بالا در رابطه با توانائی و استعداد انسانی دیدیم، از هر توانائی و استعدادی یک محصول بیگانه با آن طلب می شود، رابطه ای طلب می شود که تعیین کننده اش، مناسبات اجتماعی اند.
·       این رابطه، رابطه فایده رسانی نامیده می شود.

17
·       اینها همه در مورد بورژوا صدق می کند:
·       برای او تنها یک رابطه ی اگوئیستی (مبتنی بر خود خواهی) ارزش دارد و آن رابطه مبتنی بر بهره کشی و استثماراست.

18
·       همه ی روابط دیگر نیز برای بورژوا تا آن حد ارزش دارند که تابع این رابطه باشند.
·        وقتی او با روابطی مواجه شود که تابع این رابطه نیستند، می کوشد تا آنها را حد اقل در عالم خیال خود تابع این رابطه سازد.

19

·       بیانگر مادی این فایده رسانی، پول است.
·       پول معیارارزش هر چیزی، هرانسانی وهر مناسبت اجتماعی ئی است.

·       (فریدون تنکابنی پول را معیار معیارها (معیارالمعاییر)  می نامد. مترجم)  

20
·       علاوه بر این با مختصر نظری می توان دریافت که ما با متد اسپه کولاتیوی (متد مبتنی بر حدس و گمان)  کاملی سر و کار داریم که از مناسبات واقعی میان انسان ها، مناسباتی که «من» با انسان های دیگر دارم، مقوله «استفاده» را (البته نه از سر تأمل و یا تمایل صرف) تجرید می کند و سپس مجددا همان مناسبات (مناسباتی که مقوله از آنها تجرید شده است) را برای اثبات واقعیت این مقوله مورد استناد قرار می گیرد.

21
·       هگل کاملا بهمان سان و با همان حق، کلیه مناسبات را بمثابه مناسبات روح مطلق مطرح می سازد.

22

·       بنابرین، تئوری هولباخ، توهم فلسفیِ بلحاظ تاریخی محقی است در باره بورژوازی نوخاسته در فرانسه که علاقه و هوس بهره کشی و استثمار او هنوز می توانست بمثابه میل او به توسعه همه جانبه افراد در مناسبات رها شده از بندهای فئودالی محسوب شود.

23
·       آزادی انسان ها ـ به معنای بورژوائی اش ـ و رقابت البته در قرن هجدهم تنها راه ممکن برای گشودن راه توسعه آزادتر به روی مردم بود.

24
·       اعلام تئوریکی شعور منطبق با این پراتیک بورژوائی، اعلام تئوریکی شعور فایده رسانی متقابل بمثابه رابطه عام کلیه افراد نسبت به همدیگر نیز یک پیشرفت جسارت امیز و آشکار بود.
·       به معنی افشای بزک سیاسی، پدرسالارانه، مذهبی و راحت طلبانه ی استثمار فئودالی بود.
·       بزکی که با شکل استثمار آن زمان مطابقت داشت و توسط قلم بدستان سلطنت مطلقه سیستماتیزه شده بود.

25

·       پیشرفت تئوری فایده رسانی و و تئوری استثمار و مراحل مختلف آن، با دوره های توسعه مختلف بورژوائی دقیقا در رابطه بوده است و در آثار هلوه تیوس و هولباخ بلحاظ محتوای واقعی از حد دگرنویسی رایج در آثار قلم بدستان دوره سلطنت مطلقه فراتر نرفته است.

26
·       این طرز تبیین دیگری بود و یا بهتر است، بگوییم آرزوئی بود برای توضیح همه مناسبات موجود بر مبنای رابطه مبتنی بر بهره کشی و استثمار، بر مبنای داد و ستد ناشی از حوایج مادی و شیوه های برآورده ساختن آنها تا توضیح خود امر.
·       تکلیف تعیین شده بود.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر