۱۳۹۵ دی ۲۱, سه‌شنبه

فراماسونری (1)


پروفسور دکتر کلاوس ورنر
برگردان
 شین میم شین



·       فراماسونری به اتحادیه ماورای عقیدتی، بین المللی، بورژوائی مردانه (متشکل از مردها) با مراسم مخفی سیستم های مختلف اطلاق می شود که اعضای خود را طی مراسمی با درجات مختلف که حاوی مراحل کمال گوناگونند، انتخاب می کند و آماج های هومانیستی دارد.

1

·       فراماسونری اسپه کولاتیو (گمانورز) مدرن از فراماسونری عملگرای ساکن در برج های قرون وسطی نشئت گرفته است که علاوه بر مراسم خاص و اسرار اتحادیه ای، حاوی طبیعت فنی و فلسفی بوده و از سوی خوانین بایرن آلمان ممنوع اعلام شده و مورد پیگرد قرار داشته اند.

2
·       فراماسونری عملگرای ساکن در برج های قرون وسطائی می کوشیدند، فراماسونری را در راستای آماج های سیاسی مشحص، برای مبارزه بر ضد حکومت مطلقه (خودکامه، استبدادی) فئودالی به خدمت گیرند و گرایشات خود را مرکزیت ببخشند.

3
·       لژهای روشنگر و بخشی از لژهای فرانسوی در سال های قبل از انقلاب فرانسه به مراکز آموزش بورژوازی بدل شده بودند و به تبلیغ ایده های پیشرفته زمان خود می پرداختند.

4


کوندرسه (1743 ـ 1794)
فیلسوف، ریاضی دان، سیاستمدار روشنگری فرانسه
در دوره انقلاب کبیر فرانسه

·       تقریبا کلیه رهبران انقلاب فرانسه از کوندرسه تا مرات و همچنین ژاکوبن های آلمانی، عضو فراماسونری بوده اند.

5
·       در گروهی از کلوب های انقلابی، تداوم کار فعالیت لژی فراماسونری بر مبنای پهناورتری صورت می گرفت.

6
·       این امر سبب می شود که باروئل در «خاطرات من راجع به تاریخ ژاکوبنیسم» (1797) فراماسونری ها و بویژه روشنگران و طرفداران فرانسوی آنان را باعث و بانی انقلاب فرانسه قلمداد کند.

7
·       فراماسونری اما در واقع، به سبب آماجگذاری های انتزاعی ـ هومانیستی اش، بمثابه یک جریان اجتماعی در انقلاب بکلی ناموفق از آب در آمد و در سال 1792 آخرین لژهای فراماسونری فرانسه به فعالیت خود پایان دادند.

8
·       فراماسونری در قرن نوزدهم میلادی از زینت جادوئی و کیمیاگرانه خود عمدتا پاک شد و به پناهگاه بورژوازی کوچک و متوسط مبدل گشت که نومید و ناتوان در مقابل نظام اجتماعی شکوفان سرمایه داری قرار داشتند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر