۱۳۹۵ آذر ۱۸, پنجشنبه

دیالک تیک خدمت و خیانت (4)


فرازهایی از کتاب شهلا زرلكي  
تحت عنوان
«در خدمت و خیانت زنان» 
ویرایش و تحلیل از
مریم دال و ربابه نون

البته درباره کوتاهی عمر چنین نزاعی
 باید به محرک ها و نیازمندی های جنسی دوجانبه،
همخانگی و مغشوش بودن مرزهای زندگی خصوصی دو انسان
 اشاره کرد.

·        اولا نمی توان به این سادگی ها از «کوتاهی عمر» چالش های خانوادگی سخن گفت.
·        برای اینکه تفاوت خانواده ها می تواند از زمین تا آسمان باشد.
·        چالش های جاری در خانواده های دهقانی با چالش های جاری در خانواده های فئودالی و یا بورژوائی یکسان نیستند.

·        ثانیا دیالک تیک زیردست و زبردست، دیالک تیک فرود و فراز، دیالک تیک زن و شوهر همیشه با چالش (به قول مؤلف، نزاع) توأم است.
·        دیالک تیک یعنی همبائی توأم با «ستیز»
·        سازش توأم با چالش.
·        آشتی توأم با قهر
·        صلح توأم با جنگ
·        عشق توأم با نفرت
·        مهر توأم با کین   

2
البته درباره کوتاهی عمر چنین نزاعی
 باید به محرک ها و نیازمندی های جنسی دوجانبه،
همخانگی و مغشوش بودن مرزهای زندگی خصوصی دو انسان
 اشاره کرد.

·        دیالک تیک زن و شوهر، دیالک تیکی عینی است.
·        یعنی دست خود زن و یا شوهر نیست.

آش کشک خالشه
بخوره، پاشه، نخوره پاشه.

·        از دیالک تیک عینی نمی توان فرار کرد.
·        مناسبات انسانی سرشار از تضاد های رنگارنگ اند.
·        هیچ خانواده ای نمی توان یافت که مبتنی بر صلح محض میان زن و شوهر باشد.
·        بهتر هم همین است.
·        اگر چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای هستی، خصلت دیالک تیکی نمی داشتند، رکود مطلق حکمفرما می شد و همه چیز می پوسید، می گندید، فرو می پاشید.

·        اگر میان زن و شوهر وحدت مطلق برقرار باشد، خانه و خانواده به مرداب و گورستان تبدیل می شود.
·        نه زن رشد می کند و توسعه می یابد و نه شوهر.

·        تضاد در فرم های مختلف بسط و تعمیمش، لکوموتیو قطار توسعه فردی و اجتماعی است.

·        چالش میان زن و شوهر حتما نباید منفی و مخرب باشد.
·        چالش می تواند موتور توسعه و تکامل هر دو باشد.
·        خانواده را نباید با طویله عوضی گرفت.

·        حتی خود زنان و شوهران انتظار چالش و انتقاد و تصحیح و تدقیق نظر و عمل و رفتار دارند.
·        با تأیید مکانیکی هر خطا و خریت همدیگر که نمی توان زندگی کرد.

·        انتقاد مغز عشق است.
·        پیگیرترین منتقدین فرزندان، مادران و پدران اند که عاشق ترین اند.

3
البته درباره کوتاهی عمر چنین نزاعی
 باید به محرک ها و نیازمندی های جنسی دوجانبه،
همخانگی و مغشوش بودن مرزهای زندگی خصوصی دو انسان
 اشاره کرد.

·        دلایل کوتاهی چالش های زنان با شوهران از دید مؤلف به شرح زیر اند: 
 
محرک ها و نیازمندی های جنسی دوجانبه،
همخانگی
مغشوش بودن مرزهای زندگی خصوصی دو انسان

·        از همین عوامل سه گانه می توان به عقب ماندگی فکری مؤلف پی برد.
·        بعید است که او به علل اقتصادی تشکیل خانواده و سازش (وحدت زن و شوهر) واقف نباشد. 
·        احتمالا در جاهای دیگر به این علل اصلی اشاره کرده است.
·        خواهیم دید.

·        مؤلف این کتاب فردی خود اندیش است.
·        خر نیست.

·        می توان در صحت و سقم نظراتش بحث کرد.
·        ولی نویسنده ای اندیشنده است.
·        زباله نمی نویسد.
·        این مهمترین فرق مؤلف با اکثریت قریب به اتفاق روشنفکران کشور عه «هورا» و عا «شورا» ست که عمدتا زباله سرا و زباله نویس اند.

4

البته درباره کوتاهی عمر چنین نزاعی
 باید به محرک ها و نیازمندی های جنسی دوجانبه اشاره کرد.

·        از این دلیل قوی مؤلف می توان به طرز «تفکر» فرویدیستی او پی برد.
·        برای این جماعت، سکس تعیین کننده همه چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای هستی است.
·        مؤلف خیال می کند که به خاطر ارضای نیازهای جنسی است که چالش های خانوادگی کوتاه مدت اند.
·        سکس را باید مورد بررسی همه جانبه قرار داد:

5
البته درباره کوتاهی عمر چنین نزاعی
 باید به محرک ها و نیازمندی های جنسی دوجانبه
 اشاره کرد.

·        سکس در چالش های خانوادگی میان زن و شوهر، چه بسا ابزار است و نه آماج.
·        سکس ابزار ارگانیسمی (غریزی ـ ژنه تیکی) برای تعدیل تضادها ست.
·        سکس همان سطل آب سرد معروف بر آتش شعله ور خشم است.

·        چرا و به چه دلیل؟ 

6
البته درباره کوتاهی عمر چنین نزاعی
 باید به محرک ها و نیازمندی های جنسی دوجانبه
 اشاره کرد.

·        اولا به این دلیل که جسم و جان (روح و روان) در پیوند دیالک تیکی با یکدیگرند.
·        در چالش سکسوئال در تخت، انرژی زدائی از جسم صورت می گیرد.
·        دمار از روزگار جسم در آورده می شود.
·        زن و شوهر پس از چالش سکسوئال بلحاظ فیزیکی خسته می شوند.
·        انرژی زدائی از هر چیز جامد و جاندار همیشه به آرامش آن چیز منجر می شود.

·        این یک قانون فیزیکی کلاسیک است.

·        ارگانیسم به همین دلیل به محض تشدید تضادها، سکس را به مثابه ابزار تعدیل آنها عرضه می کند.
·        سکس در این مورد، ابزار است و نه آماج.
·        سکس ابزار تعدیل تضاد های ملتهب و شعله ور است و نه آماج حل اختلافات.

·        مراجعه کنید به دیالک تیک وسیله و اماج در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

7
البته درباره کوتاهی عمر چنین نزاعی
 باید به محرک ها و نیازمندی های جنسی دوجانبه
 اشاره کرد.

·        خود زن و شوهر هم به این دیالک تیک غریزی ـ ژنه تیکی (ارگانیسمی) به نحوی از انحاء واقف اند.
·        به همین دلیل به هنگام نیاز جنسی، زن جماعت و مرد جماعت از چالش های فیزیکی ـ الکی و زن جماعت از چالش های کرشمه ای ـ عشوه ای (تئاترال) استفاده می کنند تا قوای ارگانیسمی را (قوای غریزی ـ ژنه تیکی را) بطرز مکانیکی فعال و ارضای نیاز جنسی را امکان پذیر سازند.

8
البته درباره کوتاهی عمر چنین نزاعی
 باید به محرک ها و نیازمندی های جنسی دوجانبه
 اشاره کرد.

·        نیاز جنسی هم می توانست و می تواند دلیل کوتاه آمدن زن و یا شوهر باشد.
·        البته نه در آخر الزمان و نه در ممالک امام «زمان»

·        وقتی هر مردی حرمسرائی دارد و هر رهگذری را می تواند با کله قندی صیغه کند، وقتی هر مرد و زنی با ارسال ایمیلی پلی بوئی و یا پلی میتی را در اسرع وقت دم در خانه می یابد، سکس درون خانوادگی بندرت می تواند آماج کسی باشد.

·        سکس ولی می تواند جزو عادات باشد.

·        به همین دلیل اگر در دسترس کسی سکس نباشد، نیاز او به سکس نیز کاهش می یابد.
·        چه بسا عملیات سکسوئال که کاذب و بی محتوا می مانند.

9
البته درباره کوتاهی عمر چنین نزاعی
 باید به محرک ها و نیازمندی های جنسی دوجانبه
 اشاره کرد.

·        علاوه بر اینها، نیازهای جنسی (سکسوئال) توابعی از متغیرهای مختلف زیر اند:

الف
·        سکس آلترناتیو و جایگزینی برای کار مادی و یا فکری است.
·        به همین دلیل کسب و کار و فکر و ذکر علافان  سکس نقد و نسیه است. 

ب
·        سکس آلترناتیو و جایگزینی برای معنای زندگی است.
·        به همین دلیل کسب و کار و فکر و ذکر اعضای طبقات اجتماعی انگل و استثمارگر، سکس است. 
·        سکس به زندگی بی معنا و بی محتوای این زباله ها معنا و محتوای گذرا و موقتی می بخشد.

پ
·        سکس آلترناتیو و جایگزینی برای مواد مخدر و مسکن است.

ت
·        سکس آلترناتیو و جایگزینی برای مواد غذائی است.
·        به همین دلیل، میزان تولید مثل در خانواده های گرسنه و تهیدست بالاتر از خانواده های سیر و ثروتمند است. 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر