حیدر
بابایه سلام
سید محمد حسین
بهجت تبریزی
(۱۲۸۵ - ۱۳۶۷)
ترجمه، ویرایش و تحلیل
از
میمحا نجار
7
حیدربابا،
حیدربابا،
ایگیت اَمَک ایتیرمز
عؤموْر کئچر، افسوس بَرَه بیتیرمز
نامرد اوْلان عؤمرى باشا یئتیرمز
بیزده، واللاه، اونوتماریق سیزلرى
گؤرنمسک، حلال ائدوْن بیزلرى
عؤموْر کئچر، افسوس بَرَه بیتیرمز
نامرد اوْلان عؤمرى باشا یئتیرمز
بیزده، واللاه، اونوتماریق سیزلرى
گؤرنمسک، حلال ائدوْن بیزلرى
·
معنی تحت اللفظی:
·
حیدر بابا، جوانمرد، زحمت کسی را
از یاد نمی برد.
·
عمر در گذر است و دریغ چاره ساز
نیست.
·
نامرد عمر به پایان نمی برد.
·
ما شما را از یاد نمی بریم.
·
اگر دیدار میسر نگردد، حلال مان
کنید.
1
حیدربابا،
ایگیت اَمَک ایتیرمز
عؤموْر کئچر، افسوس بَرَه بیتیرمز
نامرد اوْلان عؤمرى باشا یئتیرمز
بیزده، واللاه، اونوتماریق سیزلرى
گؤرنمسک، حلال ائدوْن بیزلرى
عؤموْر کئچر، افسوس بَرَه بیتیرمز
نامرد اوْلان عؤمرى باشا یئتیرمز
بیزده، واللاه، اونوتماریق سیزلرى
گؤرنمسک، حلال ائدوْن بیزلرى
·
شهریار در این بند منظومه حیدر
بابا، دیالک تیک خیر و شر را به شکل دوئالیسم مرد و نامرد بسط و تعمیم می دهد و به
توصیف خصایص هر دو می پردازد.
·
دوئالیسم خیر و شر در کتب مقدس
(تورات و انجیل و قرآن) به شکل دوئالیسم هابیل و قابیل تئوریزه شده است:
2
·
هابیل و قابیل دو پسر حوا و آدم
اند که یکی مظهر خیر است و دیگری مظهر شر.
·
مظهر شر ضمنا قاتل مظهر خیر است:
·
بنیاد برادر کشی ـ بزعم کتب مقدس ـ
همین جا ست که میان نوه جات هابیل و نوجات قابل در طول تاریخ، تکرار می شود.
·
ترفند ایده ئولوژیکی کتب مقدس،
ترفندی مولتی فونکسیونال است:
3
·
فونکسیون اول این ترفند ایده
ئولوژیکی، دوئالیزاسیون دیالک تیک خیر و شر است:
·
کتب مقدس (ایده ئولوژی نظام
اجتماعی ـ اقتصادی برده داری) میان خیر و شر انتزاعی، دیوار دوئالیستی می کشند.
·
بدین طریق، خیر و شر، هر کدام به
طرز مستقل و بی ربط و پیوند با یکدیگر تشکیل می شوند، رشد می کنند و توسعه می
یابند و هرگز یکی به دیگری استحاله نمی یابد.
·
از دید تئولوژی نمی تواند هم
استحاله یابد.
4
·
خیر و شر در قاموس تئولوژی (فقه،
شریعت) هر دو منشاء الهی کسب می کنند.
·
هر دو مادر زادی، لدنی، جبلی، ازلی
و ابدی جا زده می شوند.
5
·
بدین طریق، مبارزه میان خیر و شر،
سلب سوسیالیته (اجتماعیت) می شود.
·
مبارزه میان خیر و شر ـ در تحلیل
نهائی ـ ناتورالیزه می شود.
·
یعنی به پدیده ای طبیعی از جنس
توفان و باد و باران و برق و رعد و غیره استحاله می یابد.
·
ناتورالیزاسیون مبارزه خیر و شر
عملا به معنی ماستمالی مبارزه طبقاتی است.
·
می توان گفت که مبارزه طبقاتی در
تئولوژی به شکل مبارزه خیر و شر دوئالیزه و ناتورالیزه می شود و سلب اجتماعییت (سوسیالیته)
و طبقاتیت می شود.
·
این ترفند کتب مقدس، ترفند ایده
ئولوژیکی مهلک زهراگینی است:
6
·
از این به بعد، نظام اجتماعی ـ
اقتصادی برده داری، به مثابه مظهر خیر جا زده می شود و هر مخالفی به عنوان مظهر
شر.
·
چون بنا بر دوئالیسم خیر و شر
(هابیل و قابیل) تبدیل یکی به دیگری محال است، پس تنها راه حل برای طبقه حاکمه
برده دار، اعدام هر نفسکشی است.
·
ریشه تئوریکی و تئولوژیکی جنایات
اجامر جماران در همین دگم دوئالیستی خیر و شر است.
·
سعدی این دگم تئولوژیکی را در صدها
شعر و حکایت به زیور شعر و نثر شعر گونه آراسته است:
تربیت
نا اهل را
چون گردکان
بر گنبد است.
·
وقتی تربیت نااهل محال باشد، تنها
راه غلبه بر نااهل (شر) اعدام او خواهد بود.
7
·
تئولوژی (فقه، شریعت) دگم
دوئالیستی خیر و شر را ضمنا فوندامنتالیزه می کند.
·
تئولوژی (فقه، شریعت) دگم
دوئالیستی خیر و شر را به دگم دوئالیستی بنیادی (نهادین، ذاتی، سرشتی، ماهوی،
لدنی، جبلی) تبدیل می کند.
·
به همین دلیل از دگم دوئالیستی خیر
و شر، سلب اجتماعیت و طبقاتیت می شود.
·
در این صورت دیگر کسی به طبقاتی
بودن مبارزه مثلا برده با برده دار، رعیت با فئودال، کارگر با سرمایه دار نمی
اندیشد.
·
در بهترین حالت، به مبارزه خیر با
شر می اندیشد.
·
فرق هم نمی کند که حریف در کدام
سنگر طبقاتی پرچم افراشته باشد.
8
·
در پرتو این توضیح تئوریکی، هم درک
محتوای تئوریکی اشعار و افکار به میراث مانده از نسل های پیشین آشکار می گردد و
ضرورت تحلیل دیالک تیکی آنها.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر