۱۳۹۵ مهر ۲۵, یکشنبه

سیری در جهان بینی شهریار (52)


حیدر بابایه سلام
سید محمد حسین بهجت تبریزی
(۱۲۸۵ - ۱۳۶۷)

  ترجمه، ویرایش و تحلیل از
میمحا نجار
 7
حیدربابا،
 ایگیت اَمَک ایتیرمز
عؤموْر کئچر، افسوس بَرَه بیتیرمز
نامرد اوْلان عؤمرى باشا یئتیرمز
بیزده، واللاه، اونوتماریق سیزلرى
گؤرنمسک، حلال ائدوْن بیزلرى

·        معنی تحت اللفظی:
·        حیدر بابا، جوانمرد، زحمت کسی را از یاد نمی برد.
·        عمر در گذر است و دریغ چاره ساز نیست.
·        نامرد عمر به پایان نمی برد.
·        ما شما را از یاد نمی بریم.
·        اگر دیدار میسر نگردد، حلال مان کنید.     

1
حیدربابا،
 ایگیت اَمَک ایتیرمز
عؤموْر کئچر، افسوس بَرَه بیتیرمز
نامرد اوْلان عؤمرى باشا یئتیرمز
بیزده، واللاه، اونوتماریق سیزلرى
گؤرنمسک، حلال ائدوْن بیزلرى

·        شهریار در این بند منظومه حیدر بابا، دیالک تیک خیر و شر را به شکل دوئالیسم مرد و نامرد بسط و تعمیم می دهد و به توصیف خصایص هر دو می پردازد.

·        دوئالیسم خیر و شر در کتب مقدس (تورات و انجیل و قرآن) به شکل دوئالیسم هابیل و قابیل تئوریزه شده است:

2
·        هابیل و قابیل دو پسر حوا و آدم اند که یکی مظهر خیر است و دیگری مظهر شر.
·        مظهر شر ضمنا قاتل مظهر خیر است:
·        بنیاد برادر کشی ـ بزعم کتب مقدس ـ همین جا ست که میان نوه جات هابیل و نوجات قابل در طول تاریخ، تکرار می شود.

·        ترفند ایده ئولوژیکی کتب مقدس، ترفندی مولتی فونکسیونال است: 

3
·        فونکسیون اول این ترفند ایده ئولوژیکی، دوئالیزاسیون دیالک تیک خیر و شر است:
·        کتب مقدس (ایده ئولوژی نظام اجتماعی ـ اقتصادی برده داری) میان خیر و شر انتزاعی، دیوار دوئالیستی می کشند.
·        بدین طریق، خیر و شر، هر کدام به طرز مستقل و بی ربط و پیوند با یکدیگر تشکیل می شوند، رشد می کنند و توسعه می یابند و هرگز یکی به دیگری استحاله نمی یابد.
·        از دید تئولوژی نمی تواند هم استحاله یابد.

4
·        خیر و شر در قاموس تئولوژی (فقه، شریعت) هر دو منشاء الهی کسب می کنند.
·        هر دو مادر زادی، لدنی، جبلی، ازلی و ابدی جا زده می شوند.

5
·        بدین طریق، مبارزه میان خیر و شر، سلب سوسیالیته (اجتماعیت) می شود. 
·        مبارزه میان خیر و شر ـ در تحلیل نهائی ـ ناتورالیزه می شود.
·        یعنی به پدیده ای طبیعی از جنس توفان و باد و باران و برق و رعد و غیره استحاله می یابد.

·        ناتورالیزاسیون مبارزه خیر و شر عملا به معنی ماستمالی مبارزه طبقاتی است.
·        می توان گفت که مبارزه طبقاتی در تئولوژی به شکل مبارزه خیر و شر دوئالیزه و ناتورالیزه می شود و سلب اجتماعییت (سوسیالیته) و طبقاتیت می شود.
·        این ترفند کتب مقدس، ترفند ایده ئولوژیکی مهلک زهراگینی است:   

6


·        از این به بعد، نظام اجتماعی ـ اقتصادی برده داری، به مثابه مظهر خیر جا زده می شود و هر مخالفی به عنوان مظهر شر.
·        چون بنا بر دوئالیسم خیر و شر (هابیل و قابیل) تبدیل یکی به دیگری محال است، پس تنها راه حل برای طبقه حاکمه برده دار، اعدام هر نفسکشی است.
·        ریشه تئوریکی و تئولوژیکی جنایات اجامر جماران در همین دگم دوئالیستی خیر و شر است.

·        سعدی این دگم تئولوژیکی را در صدها شعر و حکایت به زیور شعر و نثر شعر گونه آراسته است: 

تربیت
نا اهل را
چون گردکان
بر گنبد است.

·        وقتی تربیت نااهل محال باشد، تنها راه غلبه بر نااهل (شر) اعدام او خواهد بود.

7
·        تئولوژی (فقه، شریعت) دگم دوئالیستی خیر و شر را ضمنا فوندامنتالیزه می کند.
·        تئولوژی (فقه، شریعت) دگم دوئالیستی خیر و شر را به دگم دوئالیستی بنیادی (نهادین، ذاتی، سرشتی، ماهوی، لدنی، جبلی) تبدیل می کند.
·        به همین دلیل از دگم دوئالیستی خیر و شر، سلب اجتماعیت و طبقاتیت می شود.
·        در این صورت دیگر کسی به طبقاتی بودن مبارزه مثلا برده با برده دار، رعیت با فئودال، کارگر با سرمایه دار نمی اندیشد.
·        در بهترین حالت، به مبارزه خیر با شر می اندیشد.
·        فرق هم نمی کند که حریف در کدام سنگر طبقاتی پرچم افراشته باشد.

8
·        در پرتو این توضیح تئوریکی، هم درک محتوای تئوریکی اشعار و افکار به میراث مانده از نسل های پیشین آشکار می گردد و ضرورت تحلیل دیالک تیکی آنها.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر