فصل بیستم
توسعه علوم طبیعی و فلسفه بورژوائی واپسین:
فیزیک، بیولوژی، روانشناسی
جان ارپن بک
اولریش روزه برگ
برگردان شین
میم شین
پیشکش به
هوشنگ قربان
نژاد
بخش دوم
فیزیک
ادامه
109
پاول کارل فایرابند (1924 ـ 1994)
فیلسوف و علمتئوریسین اطریشی
استاد دانشگاه در کالیفرنیا، انگلستان، آلمان، نئوزیلند،
سوئیس
انارشیست معرفتی ـ نظری
·
آنارشیسم نظری فایرآبند، با شعار
«همه چیز رفتنی است»، حداقل امکان آن را پدید آورد که به مسئله دیالک تیک روند
شناخت و همچنین به مسئله دیالک تیک عینی و ذهنی اشاره شود که به اندازه بخور ـ
نمیری کما فی السابق در فلسفه پوزیتیویستی ضد دیالک تیکی وجود دارد.
110
·
از فلسفه پوزیتیویستی بیشتر از این
هم نمی توان انتظار داشت.
111
·
برای علمای فیزیک قرن بیستم مسائل
و گرایشات زیر غیر قابل تحمل بوده اند:
الف
·
هم ایراسیونالیسم های طبیعت شناسی
های مذهبی
ب
·
هم گمان ورزی های طبیعتفلسفی
رئالیست های انتقادی، اپیسته مولوگ ها و اونتولوگ های مدرن که اصولا با فیزیک
تفاوت داشته اند، ولی همان واقعیتی را آماج بررسی خود قرار داده اند که علمای
فیزیک قرار می دهند.
پ
·
هم یکجانبگی های امپیریسم و
راسیونالیسم (تجربه گرائی و عقلگرائی) و دیگر گرایشات پوزیتیویستی که عینیت قوانین
طبیعی را با تراوشات روح انسانی قلمداد کردن، انکار می کردند و «جهان خارج» را
«مسئله واره سرابگونه» جا می زدند که گویا برای علوم غیر قابل شناخت اند.
112
·
آن دسته از علمای فیزیک که در
ماتریالیسم دیالک تیکی، فقط ایده ئولوژی می دیدند و با هیچکدام از نظرات پیشنهادی
فلاسفه مکتبی بورژوائی در جهت حل مسائل جهان بینانه، معرفتی ـ نظری و متدئولوژیکی
ِ توسعه فیزیک موافق نبودند، بکرات ادعا می کردند که فقط فلسفه فیزیک قادر به حل
مسائل شان است.
113
·
در طرح های بیشماری که در رابطه با
فلسفه فیزیک توسط علمای فیزیک از اینشتین تا بور تهیه شدند، قرابت هائی ـ البته با
درجات متفاوت ـ به ماتریالیسم و ماتریالیسم دیالک تیکی پیگیر وجود دارد.
·
اما همه این نطفه های نظری ِ
بسیاری از فلسفه های تاریخ که به مثابه سیستم، طرح ریزی شده اند، حاوی دیون (قرض
گرفتن های) اکلکتیکی (التقاطی) اند و بسان
طرح های فلاسفه بورژوائی از حد فرم های مختلف ترکیب تفکر پوزیتیویستی با تفکر
فلسفه حیاتی فراتر نمی روند.
114
·
در تلاش های فلسفه فیزیک ـ علیرغم
انتقاد از علمفلسفه پوزیتیویستی و ادعای مکانیزاسیون زدائی از جهانتصویر ـ گشتاورهای
پوزیتیویستی وزین تر اند.
115
·
تحت تأثیر تهاجمات فلسفه مارکسیستی
ـ لنینیستی و تحت اجبار ناشی از توسعه علم، تأثیر تفکر ماتریالیستی ـ دیالک تیکی
حتی بر آن دسته از علمای فیزیک که به دلایل ایده ئولوژیکی، جهان بینی طبقه کارگر
را قبول ندارند، تقویت یافته است.
116
اروین شرودینگر (1887 ـ 1961)
معادله شرودینگر
توسعه زمانی و مکانی وضع سیستم کوانتی را توصیف می کند.
این معادله در سال 1926 تحت عنوان «معادله موجی»
فرمولبندی شد
و برای اولین بار
جهت توضیح طیف های اتم هیدروژن
مورد استفاده قرار
گرفت.
این معادله،
معادله مرکزی مکانیک کوانتومی غیر رلاتیویستی را
تشکیل می دهد.
·
حملات ضد فلسفی (و نه همیشه ضد
ماتریالیستی) پوزیتیویسم را بسیاری از علمای خلاق فیزیک رد می کنند.
·
از انجمله اند، بولتس من، هایم
هولتس، ماکس پلانک، اینشتین، بور، هایزنبرگ و شرودینگر.
·
اگرچه بسیاری از پدران فکری
علمفلسفه امپیریستی و یا راسیونالیستی از عرصه فیزیک و یا ریاضیات آمده اند و یا
بویژه با «علوم دقیقه» سر و کار دارند.
117
·
تلاش های سازنده در جهت تشکیل زبان
های علمی و تجزیه و تحلیل منطقی تئوری های علمی در چارچوب فیزیک نیز به مثابه مته
بر خشخاش نهادن های فلسفی تلقی می شوند که کمترین ربطی به مسائل واقعی این علم
ندارند.
·
از این رو، علمفلسفه منطبق با آن،
علیرغم تماس های بیشمار میان علمای ریاضی، علمای منطق، فلاسفه و علمای فیزیک،
عمدتا به مثابه «فلسفه برای فلاسفه» مانده است که ضمنا بخش اعظم طرفداران فلسفه
حیات که مخالف علمفلسفه اند، از این مسئله بی خبر مانده اند.
118
·
چالش های فلسفی ـ جهان بینانه ی
تکاندهنده بر سر تئوری نسبیت اینشتین و کیهان شناسی او توسط علمای فیزیک به افکار
عمومی پهناور انتقال یافته اند.
·
اگرچه از بر آمدن از عهده نیات
واقعی تئوری، عاجز بوده اند.
119
·
چالش های فلسفی ـ جهان بینانه و
معرفتی ـ نظری بر سر مکانیک کوانتومی به مدت مدیدی، قبل از همه، میان خود علمای
فیزیک صورت می گرفتند و به سبب پیامد های وخیم ناشی از تسلیحات امحای همگانی بشریت،
از علاقه افکار عمومی برخوردار بوده اند.
120
·
از توسعه تئوری میدان کوانتومی تا
تلاش هائی در زمینه تئوری ذرات بنیادی یکپارچه ی فیزیک انرژی عالی مدرن، بحث بین
المللی فلسفی راجع به فیزیک به طرز روز افزونی به محفل نسبتا کوچکی از متخصصین
محدود گشته است.
121
·
مسائل کوسمولوژیکی (کیهان شناسی)،
کوسموژونیکی (علم پیدایش جهان و توسعه آن) و ترمو دینامیک مربوط به روند های بی
بازگشت (به انضمام پیامدهای آن برای تئوری تکامل بیولوژیکی) امروزه دوباره از جلب علاقه
افکار عمومی پهناور حکایت دارند.
·
(کوسموژونی (و کوسموژنی مصطلح در ایام سابق)
مدل های توضیحی پیدایش و توسعه جهان اند که هم می توانند راسیونال باشند و هم می
توانند ایراسیونال (مبتنی بر میتولوژی) باشند.
·
تصورات کوسموژونیکی به عرصه میتولوژی
(علم اساطیر) تعلق دارند.
·
تئوری های کوسموژونیکی موضوع فلسفه
و یا علوم طبیعی اند. مترجم)
122
·
فیزیک احتمالا به دلیل توقع «مکانیزاسیون
زدائی از جهانتصویر» به برکت چرخش های ژرفکاو و انقلابی در چارچوب توسعه تئوری و
متد فیزیک، کماکان برای فلسفه از جذابیت عام برخوردار است.
123
·
مکاتب منفرد فلسفه بورژوائی به
دلیل وابستگی فلسفه به موضع توسعه علم، تز های اولیه خود را تغییر داده اند و با توسعه
فیزیک دمساز ساخته اند.
124
·
جریانات اصلی شناخته شده ی تفکر فلسفی
بورژوائی واپسین از پیشرفت متدیکی و معرفتی فیزیک تأثیر برنداشته اند.
·
اگرچه گرایش به استفاده هر چه وسیعتر
از فیزیک در شیمی و استفاده هر چه وسیعتر از فیزیک و شیمی در بیولوژی، حقانیت علمی
ـ طبیعی (حقانیت مبتنی بر علوم طبیعی) تفکر پوزیتیویستی (به مثابه آلترناتیو و
بدیلی برای تفکر فلسفه حیاتی) را بیشتر زیر علامت سؤال قرار داده است.
·
البته اگر میان تفکر پوزیتیویستی و
تفکر فیزیکی علامت تساوی نگذاریم و تقلیل (ردوکسیون) های محق علمی ـ منفرد (مبتنی
بر علوم منفرد) شیمی، فیزیک و بیولوژی را با تقلیلگرائی (ردوکسیونیسم) فلسفی ـ جهان
بینانه عوضی نگیریم.
·
مراجعه کنید به جهان بینی، جهانتصویر،
فلسفه حیات، پوزیتیویسم، نئوپوزیتیویسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر