فصل بیستم
توسعه علوم طبیعی و فلسفه بورژوائی واپسین:
فیزیک، بیولوژی، روانشناسی
جان ارپن بک
اولریش روزه برگ
برگردان شین
میم شین
پیشکش به
هوشنگ قربان
نژاد
بخش دوم
فیزیک
ادامه
101
ژان کاوالی
(1903 ـ 1944)
فیلسوف
ریاضی دان
عضو مقاومت ضد
فاشیستی
توسط قوای
اشغالگر آلمانی
پس از
بازداشت، شکنجه و اعدام شد.
·
با آثار ژان کاوالی راجع به اپیسته
مولوژی مته متیکی و با بررسی های کویره با تأکید بر گسست هائی در توسعه تئوری
فیزیک، پیوند علمفلسفه در چارچوب اپیسته مولوژی با علمتاریخِِ بطور فلسفی حلاجی
شده، تقویت شد.
الکساندر
کویره (1892 ـ 1964)
فیلسوف
فرانسوی روسی الاصل
موضوع پژوهش:
تاریخ
فلسفه دانش
102
·
تحولات انقلابی انجام یافته در
ریاضیات و فیزیک، موجب توجه دوباره بر روند تشکیل فیزیک در عصر جدید شدند.
103
·
علمتاریخ اپیسته مولوژیکی که می
خواست گسست های به مثابه ایراسیونالیسم ها تلقی شده در روند های تشکیل تئوری را
فقط با سمتگیری ایده تاریخی، نرم سازد، در سال های 30 قرن بیستم با نظرات
سوسیولوژیکی مبتذل مواجه شد.
104
·
این انقطاب در چارچوب علمتاریخ که
با نیات فلسفی صورت می گرفت، تداومش را امروزه در مدل های توسعه تئوری انترنالیست
ها و اکسترنالیست ها دارد.
105
·
توسعه تئوری فیزیک، بحث راجع به
مدل های توسعه علم را بطرز قاطعی تقویت کرده است.
106
توماس ساموئل کون (1922 ـ 1961)
علمتئوریسن و علممورخ امریکائی
از
فلاسفه علم قرن بیستم
او
علم را به مثابه تعویض علم معمولی و انقلاب علمی تلقی می کند.
بنظر
او، انقلاب یعنی تعویض پارادیگم ها
·
پوپر و توماس ساموئل کون در درک
خود از توسعه علم، به میزان زیادی از انتقاد اینشتین از مکانیک نیوتون و تئوری
جاذبه نیوتون الهام گرفته بودند.
الف
·
پوپر آن را به جائی رساند که خود
در طرز تفکر مکانیکی قوی تری باقی ماند.
·
طرز تفکر مکانیکی قوی تری که با
توجه به تز «بازیت» (باز بودن) علمفلسفه اش، کسی گمان نمی برد.
ب
·
پوپر، نقش انقلابات علمی را دستکم
گرفت.
پ
·
در حالیکه توماس ساموئل کون نیز که
نظریاتی را در مد نظر داشت که به توسعه های نظری و تجربی ئی منجر می شدند که از
مکانیک کوانتومی سر در می آوردند، عناصر سوسیولوژیکی و پسیکولوژیکی انقلابات علمی
را دستکم می گرفت.
ت
·
توماس ساموئل کون در پژوهش علمی ـ
تاریخی جدیدتر، به وحدت دیالک تیکی ممان های پیوسته و گسسته در روند های توسعه
نظری نزدیک تر شد.
·
به مراتب بیشتر از پوپر و تئوریسین هائی که سمتگیری
منطقی ـ علمی با مدل های انباشت رشد دانش را نمایندگی می کردند.
ث
·
توماس ساموئل کون که پراتیک را به
مثابه معیار مطمئن حقیقت برسمیت نمی شناخت و در سنت پوزیتیویستی مفهوم حقیقت عینی
را بی معنا قلمداد می کرد، نتوانست از موضع بطور متافیزیکی معین گشته ی راسیونالیته
به منجلاب ایراسیونالیسم نغلتد.
ج
·
بنظر توماس ساموئل کون، روند توسعه
تئوری «یک روند اوولوسیون از نطفه های بدوی می ماند.»
·
او نمی تواند روند توسعه تئوری را
«به یک روند اوولوسیونی تبدیل کند که به چیزی منجر می گردد.»
·
(توماس
ساموئل کون، «ساختار های انقلابات علمی»، 1973، ص 223)
107
·
جدا سازی متافیزیکی دانش تجربی از
دانش نظری یکی از اجزای اصلی علمفلسفه پوزیتیویستی بوده، است و خواهد بود.
الف
ارنست ماخ (1838 ـ 1916)
فیزیکدان، فیلسوف و تئوریسین علمی اطریشی
از مؤسسین امپیریوکریتیسیسم
از راهگشایان تئوری هیئت و روانشناسی هیئت
·
پس از آنکه امپیریسم ماخ و پیروانش
در اثر کشف پیوند تئوری معارف تجربی با توسعه واقعی تئوری در ریاضیات، منطق و
فیزیک (که به حساب پوپر گذاشته شده، ولی در واقع باید بلحاظ فلسفی به حساب
ایمانوئل کانت و بلحاظ فیزیکی به حساب اینشتین گذاشته شود)، دیگر قابل حفظ و
نگهداری نبود، سر و کله ی پربها دادن راسیونالیستی به استقلال توسعه تئوری پیدا شد
که سر در موضع ایدئالیستی آغازین پوزیتیویسم داشت.
ب
·
به عنوان مثال می توان به برنامه
پژوهشی پوپری در چالش لاکاتوس با توماس ساموئل کون اشاره کرد:
·
لاکاتوس دیگر توسعه تئوری را فقط
در عرصه ریاضیات و منطق نمی دید.
·
آن سان که پوپر با تکیه بر فرضیه
معروف به جهان سوم، یعنی جهان ایده ای افلاطون ادعا می کرد.
·
لاکاتوس اعلام می داشت:
·
«سمت
و سوی علم ـ قبل از همه ـ توسط تخیل خلاق تعیین می شود و نه توسط جهان حقایق امور
که ما را احاطه کرده است.»
·
(لاکاتوس
و موسگراو، «انتقاد و پیشرفت شناخت»، 1974، ص 181)
108
پاول کارل فایرابند (1924 ـ 1994)
فیلسوف و تئوریسین علمی اطریشی
استاد دانشگاه در کالیفرنیا، انگلستان، آلمان، نئوزیلند،
سوئیس
انارشیست معرفتی ـ نظری
·
پاول کارل فایرآبند ادعا می کرد که
لاکاتوس نظراتش را مدیون هگل است.
·
البته این ادعا قبل از قبول باید
اثبات شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر