ياد بعضي نفرات
روشنَم مي دارد
روشنَم مي دارد
قوّتم مي بخشد
ره مي اندازد
و
ره مي اندازد
و
اجاقِ كهنِ سردِ سَرايم
گرم مي آيد
گرم مي آيد
از گرميِ عالي دَمِ شان.
نام بعضي نفرات
رزقِ روحم شده است.
رزقِ روحم شده است.
وقت هر دلتنگي
سوي شان دارم دست.
سوي شان دارم دست.
جرئتم مي بخشد
روشنم مي دارد.
نیما یوشیج
جمعبندی از
مسعود بهبودی
زندگی به این سادگی ها نیست،
نسرین الدوله دیلمی
1
خودت حاضری به همین اندرزهایت جامه عمل بپوشانی؟
2
اگر هر چه در دل داری
به کسی بگوئی
باید وصیتت را
پیشاپیش
کرده باشی و
کفنت را هم پوشیده باشی
اینها جوک های پسا مدرن اند که
جوجه های یخ زده در یخ دانی یخچال را
از خنده روده بر می کنند:
1
مادران و پدران ما را تفاله کردند،
پس از تفاله کردن،
در ملأ عام
رسوا کردند.
2
خواهران و برادران ما را شقه شقه کردند و
شقه ها را در خاوران ها
ارزانی ددان درنده ی بر و بیابان کردند
3
جرم شان جاسوسی به کشور شوراها بود.
4
اکنون
بی شرمانه
با زباله های ضد شوروی
پیمان استراتژیکی و
قرار داد بنای سه تراختور اتمی دیگر می بندند.
5
دارائی ملی
در نهایت بی شرمی و بی پروائی
برباد داده می شود.
6
قحط اندیشنده در دیار «عه» هورا و «عا» شورا ست.
7
سگ ها تیرباران شده اند
و سنگ ها آزاد و ارزان و فراوان اند.
8
معلوم نیست که کی به کی است؟
9
همه از دم بر ضد داعش می جنگند
هم پوتین
هم عردوغان
هم بارزان
هم آلمان
هم عرعرستان صعودی
هم سید علی سقوطی
هم او با ما
هم تره زا
10
همه از داعش و داداش داعش
که اسمش را از القاعده به مالقاعده تعویض کرده است
حمایت می کنند
هم اوباما
هم عردوغان
هم عرعرستان
هم عمارات عرعری
هم فرانسه جرجری
علی بداغی
«ﭘﻨﺞ ﻭﺍﺭﻭﻧﻪ ﭼﻪ ﻣﻌﻨﻲ ﺩﺍﺭﺩ؟»
ﺧﻮﺍﻫﺮ ﻛﻮﭼﻜﻢ ﺍﺯ ﻣﻦ ﭘﺮﺳﻴﺪ
ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺧﻨﺪﻳﺪﻡ .
ﻛﻤﻲ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﻭ ﺣﻴﺮﺕ ﺯﺩﻩ ﮔﻔﺖ :
«ﺭﻭﻱ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﻭ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺩﻳﺪﻡ»
ﺑﺎﺯﻫﻢ ﺧﻨﺪﻳﺪﻡ.
ﮔﻔﺖ:
«ﺩﻳﺮﻭﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﺩﻳﺪﻡ،
ﻣﻬﺮﺍﻥ
ـ ﭘﺴﺮ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ـ
ﭘﻨﺞ ﻭﺍﺭﻭﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﻴﻨﻮ ﻣﻲ ﺩﺍد.»
ﺁﻥ ﻗﺪَﺭ ﺧﻨﺪﻩ ﺑَﺮَﻡ ﺩﺍﺷﺖ
ﻛﻪ ﻃﻔﻠﻚ ﺗﺮﺳﻴﺪ.
ﺑﻐﻠﺶ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ
ﺑﻮﺳﻴﺪﻡ ﻭ
ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺘﻢ :
«ﺑﻌﺪﻫﺎ
ﻭﻗﺘﻲ ﺑﺎﺭﺍﻥِ ﺑِﻼﻭﻗﻔﻪ ﻱ ﺩﺭﺩ
ﺳﻘﻒِ ﻛﻮﺗﺎﻩِ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﺧﻢ ﻛﺮﺩ
ـ ﺑﻲ ﮔﻤﺎﻥ ـ
ﻣﻲ ﻓﻬﻤﻲ
ﭘﻨﺞ ﻭﺍﺭﻭﻧﻪ ﭼﻪ ﻣﻌﻨﻲ ﺩﺍﺭد.»
ﺭﻓﺖ ﻭ ﺳﻴﺒﻲ ﺁﻭﺭﺩ
ﻧﺼﻒ ﻛﺮﺩﻳﻢ .
ﺩﻣﻲ ﺧﻴﺮﻩ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻧﻴﻤﻪ
ـ ﺑﻪ ﻧﺠﻮﺍ ـ
ﻣﻲ ﮔﻔﺖ :
« ﻧﻜﻨﺪ ﻳﻌﻨﻲ ... ﻳﻌﻨﻲ ... ﻫﻤﻴﻦ ﻧﻴﻤﻪ ﻱ ﺳﻴﺐ.»
ﺗﻦِ ﺁﻥ ﻧﻴﻤﻪ، ﺗﺐِ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺑﻮﺩ.
ﮔﺎﺯ ﺯﺩ.
ﺧﻨﺪﻩ ﻱ ﻟﺐ ﻫﺎﻱ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﭼﻴﺪﻡ.
ﺧﻴﺮﻩ ﺑﺮ ﻧﻴﻤﻪ ﻱ ﮔﻨﺪﻳﺪﻩ ﻱ ﺧﻮﺩ ﺧﻨﺪﻳﺪﻡ.
پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
شریعتی و مجاهدین و حزب الله و داعش و غیره
هم بی خبر از خرد اند و هم خردستیز اند.
1
شریعتی به عنوان مثال
میان فاطمه، زهرا، دختر رسول اکرم، همسر علی، مادر حسن
مادر حسین، مادر زینب
مادربزرگ زین العابدین و آن و این
تفاوت های عظیم کشف می کند.
2
هدف و آماج این اجامر
خر کردن خلایق و خالی کردن کله خلایق از خرد
و کیسه خلایق از پول خرد
یعنی تنها مایملک دنیوی
آنها ست.
باشد.
تسکین مرض مگر مصطلح است؟
تسکین کسالت مگر داریم؟
عشق رابطه نیست.
رابطه باید دو طرفه باشد.
1
عشق یک طرفه است.
2
عشق نوعی وابستگی است
3
عشق بدترین بدبختی است.
4
عشق
در غیاب عقل
غلبه می کند.
5
عشق نه حساب دارد و نه کتاب.
6
یکی را آدم می بیند و بی اختیار در کمندش گرفتار می ماند.
7
اصیل ترین عشق ها
یعنی عشق مادر ـ پدر به فرزند هم
یکطرفه می ماند.
8
شعر ایرج میرزا موسوم به «قلب مادر»
شعری رئالیستی است.
9
کریم هم حتی
1400 سال قبل
از این حقیقت امر با خبر بوده است:
انما اولادکم، ازواجکم، اموالکم، فتنه
عدو لکم
فرزندان تان، زنان تان، اموال تان
اسباب آزمایش اند.
دشمنان شما هستند.
10
برتولت برشت برای دو طرفه کردن
عشق
ترفندی دارد.
11
ترفند برشت
تبدیل عشق یکطرفه به دوستی است.
12
دوستی رابطه دو طرفه است.
13
دوستی
ـ بر خلاف عشق ـ
محتاج به مداخله و حمایت عقل اندیشنده است.
14
بهتر از دوستی
رفاقت است.
15
دوست اما کیمیا ست.
رفاقت کیمیاتر از کیمیا ست
عارضه، مش پرنیان؟
1
عارضه یعنی رخداد
2
تسکین رخداد به چه معنی است،
در این متن سنگین
به قول بعضی از علامه ها؟
ای کاش
مرزهای ملی
برسمیت شناخته می شدند.
1
بزرگ ترین جنایت قرن 21
با عدم تمکین به حقوق ملل آغاز شده است:
2
با برسمیت نشناختن مرزهای ملی
3
با بالکانیزاسیون کشورها
4
مشد اکبر
غیر از سواد در حد اکابر
کم و کسری ندارد.
دلیلش چیست؟
1
اگر می داند، چرا می پرسد؟
2
پشه
ـ بسان فریدون ـ
معنی آزادی را نمی داند.
3
آزادی شناخت جبر است
4
خر نمی تواند آزاد باشد
چه رسد به پشه و مگس و خرمگس
5
دلیل خروج پشه از زندان فنجان چیست؟
حقیقت برای حقیقت پرستان
شیرین تر از شهد است.
حقیقت
اما
برای طرفداران دروغ
تلخ تر از زهر است
فریدون مشیری
شاعر ساده لوحی است.
1
کودکشاعر است
سارای سیل ها
2
اشعار کسرائی را
محمد زهری را
بخوان
تا رستگار شوی
رونق الدوله دیلمی
1
تو معنی دموکراسی را نمی دانی.
2
دموکراسی یعنی فرمانفرمائی توده های مولد و زحمتکش
3
دموکراسی یعنی خودپروی پرولتاریا
4
کدام دموکراسی
به این معنا
وقتی که اهرام های فکری و فرهنگی
در دست طبقه حاکمه انگل اند
و ایده ئولوژی انگلیستی به خورد خلایق داده می شود.
لامصبا
حداقل به ویکی پیدیا نظری بیندازید
1
باکونین از دشمنان مارکس بوده است.
2
آنارشیست ها کارگران انقلابی و کمونیست ها را
در سازمان های سندیکائی و احزاب کارگری
شناسائی و به سازمان امنیت لو می دادند.
3
آنارشیست ها بدترین دشمنان بشریت بودند و کماکان هم هستند.
4
به آثار ژوزف کنراد و فیلم هالی وود با نقش بازی رابین ویلیام
نظری بیندازید
که بمب در جیب
بسان اراذل و اوباش حزب الله و جندالله و مجاهدین و القاعده و داعش و غیره
در انبوهه مردم می رفتند
همه این نظرات ماکس وبر غلط اند.
چرا؟
دیکتاتوری پرولتری
به خودگردانی عام جامعه توسعه می یابد:
به قول انگلس،
«پرولتاریا قدرت دولتی را بدست می گیرد و وسایل تولید را نخست، تحت مالکیت دولت در می آورد.
پرولتاریا
ـ اما ـ
بدین طریق، خود را بمثابه پرولتاریا نفی می کند،
کلیه تفاوت های طبقاتی را و تضادهای طبقاتی را
از بین می برد
و
لذا دولت را بمثابه دولت نفی می کند.»
دهها تحلیل
در این زمینه منتشر کرده ایم
اولین تحلیل به شعری از اخوان مربوط است.
پیدا کنیم برایت پست می کنیم
به جای خارج شدن از موضوع
ایرادات این سخن را پیدا کن
سارای سیل ها
1
اولین ایراد این سخن این است که کشتن گوسفند
به مناسبات متنوع
برای اطعام مستمندان جامعه در قرون وسطی بوده است.
2
کسی پدر کشتگی با گوسفند نداشته است.
3
سارا اگر هوادار گوسفندان است
می تواند نان جو و یا گندم
در اختیار مستمندان قرار دهد تا اجر دنیوی و اخروی ببرد.
4
ایراد دومش چیست؟
معیار مطمئن برای تمیز حقیقت از جفنگ،
پراتیک
است.
1
حافظ هم می دانست
محمد هم بهتر است بداند:
خوش بود گر محک تجربه (پراتیک) آید به میان
تا سیه روی شود هر که در آن غش باشد.
2
همه صفات خدا در قرآن
صفات مثبت و منفی اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی اند.
3
خدا
در مجموع
بسان این اجامر خردستیز است:
به سلامی، گردن می زند و به دشنامی، خلعت می بخشد
(سعدی علیه الرحمه)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر