پروفسور دکتر یورگن
اشمولاک
برگردان
شین
میم شین
1
·
عدالت به اصل اخلاقی و حقوقی اطلاق
می شود که قبل از همه حاکی از خواست توده های مردم در زمینه فراهم آمدن شرایط و
امکانات اجتماعی اصولا مساوی برای توسعه آزاد و همه جانبه شخصیت کلیه انسان های
زحمتکش و برای عمل خلاقانه آنها در همبود انسان های برابرحقوق و برخوردار از شانس
مساوی برای اشتغال است.
2
·
عدالت به معانی زیر بکار می رود:
الف
·
به معنی وجود حقوق انسانی برای همه
اعضای همبود.
ب
·
به معنی وجود تکالیف مساوی برای
همه اعضای همبود.
پ
·
به معنی احترام به شرف و عزت شخصی
هر فرد بوسیله جامعه.
ت
·
به معنی حمایت و دستگیری از کلیه
اعضای جامعه.
3
·
ایده ئولوژی بورژوائی اصل عدالت را
از شرایط اجتماعی مشخص مجزا می سازد و اغلب به معنای یک ایدئال غیرتاریخی و انسانی
ـ عمومی تفسیر می کند.
4
·
ایده ئولوژی بورژوائی بنام «عدالت» می خواهد که
هر طبقه ای، هر کاستی و هر فردی «وظیفه خود» را انجام دهد.
5
·
اشاعه این و یا آن شعار (مثلا شعار
«رفاه عمومی»، «دولت رفاه دموکراتیک»، «نظام اجتماعی آزاد و عادلانه») از سوی
دستگاه های تبلیغاتی امپریالیستی هاله ای از وجود مناسبات و اوضاع اجتماعی عادلانه
را تحت شرایط سرمایه داری انحصاری ـ دولتی در اذهان مردم پدید می آورد و بدین طریق
بر مناسبات مالکیت و قدرت امپریالیستی، یعنی بر بنیان کلیه بی عدالتی های اجتماعی
در جامعه سرمایه داری انحصاری سرپوش نهاده می شود و زحمتکشان بلحاظ سیاسی و اخلاقی
گمراه و سردر گم می شوند.
6
·
عدالت اجتماعی ئی که زحمتکشان ـ قبل
از همه ـ در عرصه روابط اقتصادی، سیاسی ـ حقوقی و میان انسانی طلب می کنند، بخش
ماهوی مبارزه آنها بر ضد سیستم حاکمه انحصاری ـ دولتی را تشکیل می دهد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر