۱۳۹۵ شهریور ۲۰, شنبه

هماندیشی با مریم (34)


میم نون

چرا ترک خر شد؟
کوروش کبیر

·        گفتیم:
·        «برای شناخت سوبژکت، باید اوبژکت را شناخت.
·        برای شناخت سازنده فحش واژه از واژه های گاو و سگ و خر و قاطر و غیره، باید مشخصه مشترک این حیوانات را کشف کرد.»

·        سؤال این بود که مشخصه مشترک این حیوانات چیست که سبب اصلی تبدیل نام آنها به فحش واژه و تحقیر واژه شده است؟

مریم
وجه مشترک همه اين حيوانات،
مفید شدن و اهلي شدن آنها توسط بشر است.

·        دلیل استحقار و تحقیر در همین مفهوم «اهلی سازی و مفید سازی» مریم است.
·        اهلی سازی و مفید سازی جمادات و نباتات و جانوران توسط بشریت، آبستن استحقار جمادات، نباتات و جانوران در روح و روان بشریت است.
·        هر چیز و هر کس که توسط کسی اهلی، مفید و تربیت می شود، در روانشناسی سوبژکت مربوطه، نازل تر و حقیرتر از خود مربی منعکس می شود.  
·        اوتوریته فی نفسه منبع استحقار چیزهای مربوطه است.
·        دلیل استحقار هر چیز و هر کس در اهلی سازی و مفید سازی آن و او ست.
·         
·        همانطور که ذکرش گذشت، تربیت (اهلی سازی و مفید سازی)  طبیعت عینی با تربیت طبیعت انسان توأم بوده است.

·        به عبارت دیگر، مربی طبیعت عینی، مربای روند تربیت طبیعت عینی بوده است:
·        دیالک تیک مربی و مربا
·        (دیالک تیک تربیت کننده و تربیت شونده)  

·        سؤال اکنون این است که این تربیت خویشتن خویش بشریت در طول تاریخ پر فراز و فرود جامعه بشری مشخصا از چه قرار بوده است؟

·        برای اینکه بشریت دیالک تیکی از فرد و جامعه بوده است.

1
وجه مشترک همه اين حيوانات،
مفید شدن و اهلي شدن آنها توسط بشر است.

·        بنا بر پژوهش های باستان شناسی، اولین مرحله همبود اشتراکی آغازین (جامعه کمونیستی اولیه)، مبتنی بر مادر سالاری بوده است.
·        چون زنان در تولید مایحتاج حیاتی همبود (اجتماع) (جمع اوری دانه ها، میوه جات، سبزیجات، ریشه ها، مثلا سیب زمینی و شلغم و ریواس و غیره) نقش تعیین کننده به عهده داشته اند، عملا ریاست و هدایت همبود نیز به عهده آنها بوده اند.
·        در نتیجه، همسران و کودکان به نام زنان نامیده شده اند.

·        دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی

2
وجه مشترک همه اين حيوانات،
مفید شدن و اهلي شدن آنها توسط بشر است.

·        وظیفه تربیت (اهلی سازی و مفید سازی) اعضای همبود در این مرحله از توسعه اجتماعی به عهده مادران بوده است.
·        مادران که دختران و پسران همبود را اهلی و مفید به همبود می ساختند، عملا تربیت اعضای همبود را به عهده داشته اند و امر به معروف و نهی از منکر کرده اند.

·        می توان گفت که مادران اتیک همبود را آموزش داده اند، دیکته کرده کرده اند و تحمیل کرده اند.

·        به عبارت عام تر، اعمال اوتوریته کرده اند.
·        اعمال اوتوریته به معنی تشکیل هیرارشی اجتماعی است:
·        هیرارشی یعنی سلسله مراتب در همبود.

3

وجه مشترک همه اين حيوانات،
مفید شدن و اهلي شدن آنها توسط بشر است.

·        بدون تشکیل و تقبل هیرارشی در همبود، تقسیم کار میان اعضای همبود و انجام کار امکان ناپذیر است.
·        حتی میان جانوران هیرارشی بر قرار است.
·        جانوران نمی توانند بدون تشکیل و تقبل هیرارشی ادامه حیات دهند.
·        بدون هیرارشی در هر همبود حیوانی و یا انسانی، آنارشی حکمفرما می گردد و همبود مختل می شود و فرو می پاشد.

·        سؤال این است که جفت و یا ضد دیالک تیکی هیرارشی چیست؟

4
وجه مشترک همه اين حيوانات،
مفید شدن و اهلي شدن آنها توسط بشر است.

·        ضد دیالک تیکی هیرارشی، خودمختاری (استقلال اندیشه و عمل) است.
·        این بدان معنی است که در همبود کمونیستی آغازین در مرحله مبتنی بر مادر سالاری، مادران رئیس اجتماع و همبود بوده اند و فرزندان (صرفنظر از جنسیت و سن و سال) تابع مادران بوده اند (هیرارشی، سلسله مراتب)

·        ولی فرزندان هیچ واره، هیچ کاره و مهره شطرنج واره نبوده اند.  
·        فرزندان ضمنا اعضای خودمختار همبود و اجتماع بوده اند.

·        فرزندان ضمن تابعیت به مادران، تبعیت از مادران و تربیت توسط مادران، از استقلال اندیشه و عمل برخوردار بوده اند.

·        مادران هم همین را به فرزندان آموخته اند و ضمنا ـ به نوبه خود ـ از آنها یاد گرفته اند.

·        رابطه مادران با اعضای همبود و اجتماع، دیالک تیکی بوده است.
·        اموزگاران ضمنا آموزندگان بوده اند و آموزندگان، آموزگاران.

·        نقش تعیین کننده در این دیالک تیک اما از آن مادران بوده است.

5
وجه مشترک همه اين حيوانات،
مفید شدن و اهلي شدن آنها توسط بشر است.

·        همین هیرارشی اجتماعی در آیینه روح و روان مادران منعکس شده است.

·        در این انعکاس هیرارشی اجتماعی در آیینه روح و روان مادران،  استحقار کودکان نهان شده است.

·        اوبژکت (عین) در آیینه سوبژکت (ذهن، روح، روان، ضمیر، دل) منعکس می شود و برای خود جا باز می کند.

·        به همین دلیل کودکان خوار شمرده می شوند و واژه های کودک، کودکانه، کودکستان، بچه، بچگانه جزو فحش واژه ها، تحقیر واژه ها و توهین واژه ها محسوب می شوند.

6
وجه مشترک همه اين حيوانات،
مفید شدن و اهلي شدن آنها توسط بشر است.

·        احتمال آن می رود که در همبود اشتراکی آغازین مبتنی بر مادر سالاری، مردها نیز به دلیل همین هیرارشی خوار شمرده می شدند و واژه های مرد، مردانه و امثالهم جزو تتحقیر واژه ها، توهین واژه ها و دشنام واژه ها بوده اند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر