۱۳۹۵ مرداد ۱۴, پنجشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (305)


جمعبندی از
مسعود بهبودی

از بعضی از «شعرا» هم
جفنگ های توخالی می ماند
و مشتریان تحصیلکرده


در این اثر هنری
به سؤال زیر پاسخ داده می شود:

1
چرا عیرانی جماعت به هنگام هماندیشی
فریاد می کشند،
فحش می دهند،
توهین می کنند؟

2
می توان گفت که آنها
جای خالی خرد اندیشنده را
با عصیان و شور و خروش پر می کنند.

ممنون.

1
این اثر هنری
اما
مثل هر اثر هنری
حرف های زیادی برای گفتن دارد.

2
خود اثر اگر بطور عینی تحلیل شود
مضمون و محتوای معنوی اش آشکار می گردد.

3
مثلا لکه های نور

4
محتوای سبد خرید:
مشروب الکلی و گل؟

5
پرواز پرنده وار زن خرنده
فرم موهایش
جنسیتش (زنانگی اش)

6
ظاهرا
در این اثر هنری
کالاپرستی در جامعه سرمایه داری
فمینیزه شده است.

7
به بیننده این اثر هنری
این حس القا می شود
که گویا عشق شورانگیز به خرید و کالاپرستی
خصیصه خاص زنان است.

8
این تصور مطلقا باطل
در افکار کرخت عمومی هم حاکم دارد.

9
دلیل تخصص زنان در خرید کالا ها
فونکسیون زن در جامعه است.

10
چون زن مدیر خانه و خانواده است
و بار کمرشکن خرید به عهده او ست
و
نتیجتا و جبرا
مهارت و تجربه و تخصص خاصی در خرید کالاها،
قیمت کالاها و محل عرضه کالاها دارد
این تصور حاکم می شود که
گویا زنان عاشق خرید و فروشگاه اند.

11
این شاید بهانه مدرن دیگری
برای تحقیر نیمه دیگر این ویرانه است.

12
محتوای این اثر در هر صورت قابل تحلیل و تأمل است.
 
گلادیو
ارتش سری
 
دیالک تیک مرگ
یعنی کشتن و کشته شدن
ترور و شهادت
در فرم های متنوعش
برای فئودالیسم، فاشیسم و فوندامنتالیسم
چیزی از جنس آرمان و آرزو و ایدئال است.

1
دیالک تیک مرگ
چیزی از تبار مذهب است.
دین و آیین است.
تنها ره رهائی است.

2
در این دیالک تیک مرگ
نیهلیسم (باور به پوچی حیات) این جریانات ضد خلقی بازتاب می یابد.

3
ریشه های تئولوژیکی ـ تئوریکی (فقهی ـ نظری)
این دیالک تیک مرگ
به کتب مقدس می رسد:

الف
به دوئالیسم فاشیستی بنیاد نیک و بد می رسد.

ب
به دوئالیسم هابیل و قابیل می رسد.

4
در این دوئالیسم خیر و شر
نیک و بد
مثبت و منفی
هابیل و قابیل
دیوار قطور نفوذ ناپذیر ضد ضربه ای
میان دو قطب دوئالیستی
کشیده شده است.

5
در نتیجه
امکان تبدیل شر به خیر و خیر به شر
محال است.

6
در واقعیت عینی
اما دوئالیسم عینی وجود ندارد.

7
در واقعیت عینی
دیالک تیک عینی وجود دارد.
دیالک تیک خیر و شر وجود دارد.
دیالک تیک نیکی و بدی وجود دارد.
دیالک تیک مثبت و منفی وجود دارد.

8
اقطاب دیالک تیکی اما
در وحدت و تضاد با یکدیگرند
و می توانند به یکدیگر مبدل شوند و مبدل می شوند.

9
دیالک تیک عینی
از قضا
قلدر طنازی
ـ به تمام معنی ـ
است
در نتیجه خود را به هر قلدر قدر قدرتی تحمیل می کند.
چگونه؟

1
مثلا در همان قرآن کریم
پسر نوح نبی (مظهر خیر مطلق)
به شر مبدل می شود و خاندان خیر مطلقش دود می شود:
پسر نوح با بدان بنشست
خاندان نبوتش گم شد

2
سگ به مثابه مظهر نجاست
آدم می شود:
سگ اصحاب کهف روزی چند
پی نیکان گرفت و مردم شد.

3
زن لوط نبی هم به روز پسر نوح نبی می افتد.
آن سان که سعدی
تئولوگ و ایدئولوگ فئودالیسم
آچمز می شود و تبصره پشت تبصره می نویسد.

بیشک.
هر قاعده ای همیشه با استثنائی توأم است.
در وهله اول
نیت و حتی خود صاحبنظر مطرح نیست.
خود نظر مطرح است.

1
جمله اول این جفنگ صادق هدایت
این است که همه دوستدار فاحشه محله اند.

2
طبقه حاکمه
امروزه
بشریت را لومپن پرولتریزه می کند.
جنده واره و جاکش واره می سازد.

3
خیلی از زباله ها
در خیلی از مدفوعات بورژوائی
به توجیه ایده ئولوژیکی ـ استه تیکی ـ تئوریکی جاکش وارگی و جنده وارگی پرداخته اند.

4
اول واژه های جاکش و جنده را
با واژه های جدید تعویض می کنند.
حتی به زبان آوردن واژه های جاکش و جنده را جرم می دانند.

5
جنده را هنرپیشه اروتیک می نامند
مدل می نامند
گرل می نامند.
گلامر گرل می نامند.

6
جاکش را پلی بوی
هالی وود
بالی وود
کنسرن عشق
می نامند.

7
از جاکش و جنده استار می سازند
الگو و سرمشق می سازند.

8
ضمنا این استنباط صادق هدایت از جنده
رئالیستی نیست.

9
خود جنده و جاکش و جاسوس و لات و لومپن
حتی چنین استنباطی از خود ندارد
چه رسد به دیگران.

10
لومپن پرولتاریا
هر چیزی هم که داشته باشد
فهم و شعور و اخلاق و شخصیت ندارد.

11
لومپن پرولتاریا
از هر نوعش
تهوع انگیز و تعفن انگیز است.
آ سوسیال (جامعه ستیز) و توده ستیز است.

12
لومپن پرولتاریا
پایگاه اجتماعی فاشیسم و فوندامنتالیسم است.

13
اینکه کسی
به هر دلیلی
با فاحشه ای همبستر می شود
دلیل بر عشق او به فاحشه که نیست.

14
روحانیت را باید در چارچوب تعلقات طبقاتی اش
بررسی و نقد کرد.

15
صادق هدایت
بلحاظ طبقاتی
فرقی با روحانیت ندارد.

16
صادق هدایت بلحاظایده ئولوژیکی
فرقی با فوندامنتالیسم ندارد.

17
فاشیسم و فوندامنتالیسم
دین و مذهب را گروگان گرفته اند
از محتوا خالی کرده اند و با زباله پرکرده اند.

18
فاشیسم و فوندامنتالیسم
اصلا نمی دانند مذهب چیست و ضمنا مذهبی نیستند.
بن لادن و مظاهری و خمینی و خامنه ای و کوسه و کروب و (هیتلر و پینوچه و سرکوزی و برلسکونی) و غیره
اصلا مذهبی نیستند.
اینها از مذهب برای تحمیق مردم و بسیج آنها
سوء استفاده می کنند.

19
مذهب در دست اینها
دانه و دام است.

20
دختران و زنان و نوه های این اجامر
در متروپول ها لخت می گردند.
در حالیکه خودشان
به روی دختران توده اسید می پاشند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر