مرد و مرکب
از این اوستا
(1344)
ادامه
ویرایش و
تحلیل از
ربابه نون
گفت
راوی:
«رفت باید، تا چه باشد
یا
چه پیش آید.»
·
راوی گفت:
·
«پیش
باید رفت.
·
تا چه پیش آید.
·
هر چه بادا باد.»
1
گفت
راوی:
«رفت باید، تا چه باشد
یا
چه پیش آید.»
·
در این بند شعر، راوی تا حدودی
معرفی می شود:
·
راوی ـ ظاهرا ـ تجریدی از صاحبنظران
در این روزگار (پس از پیروزی انقلاب ضد فئودالی ـ بورژوائی سفید) است:
·
شعار همه این اجامر فئودالی گذر از
دیوار با کله مملو از پندار است.
2
«رفت باید، تا چه باشد
یا
چه پیش آید.»
·
شعار کودکانه ی کودک فریب صمد بهرنگی
است:
·
«به
راه که بیفتیم، ترس مان می ریزد.»
·
کسی نمی داند و نمی تواند بیندیشد
و بداند که هدف و آماج این «راه و به راه افتادن» چیست.
·
کسی ـ چه بسا ـ حتی نمی داند که
دشمن چیست و یا کیست.
·
دوستان آخوند و آخوند زاده ی صمد
بهرنگی در جزوات کودکانه شان، بهتر از او و بی پرده تر از او فرمولبندی کرده اند:
3
«رفت باید، تا چه باشد
یا
چه پیش آید.»
·
«رد تئوری
بقا» (امیر پرویز پویان)
·
منظور از تئوری بقا، دفاع از زندگی
است.
·
منظور از شعار «رد تئوری بقا»،
تجلیل فاشیستی ـ فوندامنتالیستی از مرگ (شهادت) است.
·
مرگ سرشته به شهامت فرمالیستی در
اتیک فئودالی یکی از سجایای اخلاقی بی همتا و غول آسا ست.
·
آنهم نه فقط در کشور عه «هورا» و
عا «شورا»، بلکه در همه کشورهای فئودالی دنیا.
·
در اثر لئو تولستوی تحت عنوان «جنگ
و صلح»، حتی کودک نا بالغ اشرافیت فئودال، داوطلب شرکت در جنگ می شود و نفله می
شود.
4
«رفت باید، تا چه باشد
یا
چه پیش آید.»
·
طرفداران تئوری کذائی بقا، مخالف
مرگ مبارزان اند.
·
ضمنا مبارزه در نظر آنها، مبارزه ای
انقلابی است و نه مبارزه ای ارتجاعی.
·
مبارزه در راه بهسازی و بهترسازی زندگی توده است.
·
نظام اجتماعی آلترناتیو از دید مدافعان
زندگی، باید بهتر از نظام اجتماعی موجود باشد و نه بدتر از آن.
·
دورنمای تاریخی باید بهتر از دیروز
و امروز باشد.
·
برای اینکه برگشت به عقب و تلاش در
راه بازتشکیل نظامات برده داری (صدر اسلام) و فئودالی، نه، امکان پذیر است و نه،
ارزش مبارزه و جانفشانی را دارد.
5
«رفت باید، تا چه باشد
یا
چه پیش آید.»
·
آخوند بی عمامه زاده ای به نام مسعود احمد زاده، روشن تر و صریحتر از پویان و
بهرنگ روایت خواهد کرد:
·
«مبارزه
مسلحانه: هم استراتژی ـ هم تاکتیک.»
·
ترور در این شعار آخوند بی عمامه
زاده، هدف الاهداف است:
·
هم وسیله است و هم آماج.
·
هم استراتژی است و هم تاکتیک.
·
هم کاروانسرا ست و هم کعبه.
·
همه این شعار ها چیزی جز همین «رفت
باید تا چه باشد یا چه پیش آید» نیستند.
6
«رفت باید، تا چه باشد
یا
چه پیش آید.»
·
جلال آل احمد، صادقانه تر و صریحتر
و عریان تر از این عوامفریبان مدعی طرفداری از خلق کذائی بیان کرده است:
·
تشکیل حکومت ولایت فقیه، به تقلید
از حکومت واتیکان.
·
مبارزه بر ضد انقلاب بورژوائی و ضد
فئودالی سفید به نیت تشکیل حکومت روحانیت مسلمان به تقلید از حکومت روحانیت مسیحی.
·
برگشت به قرون وسطی فئودالی.
7
گفت
راوی:
«رفت باید، تا چه باشد
یا
چه پیش آید.»
·
اکنون مفاهیم «مرد مردانمرد» و «گرد گردانگرد» هم تا
حدودی تعریف می شوند:
·
«مرد
مردانمرد» و «گرد گردانگرد» صفات این اجامر فئودالی ـ فاشیستی ـ فوندامنتالیستی چپنما
هستند.
·
در قاموس این اجامر چپنما، راه و
حرکت همه چیز است.
·
هدف و آماج، اما هیچ.
·
باید رفت، تا چه باشد یا چه پیش
آید.
·
نه، هدف و آماج تعیین شده از قبل
در بین است و نه برنامه ای برای این آماج نهائی.
·
حرکت (به راه افتادن) همه چیز
است و اماج، هیچ است.
·
این اما شعار کیست که در این
ویرانه بی شرمانه و وقیحانه تکرار می شود؟
8
گفت
راوی:
«رفت باید، تا چه باشد
یا
چه پیش آید.»
·
این شعار بدترین دشمن مارکسیسم و مؤسس
رویزیونیسم است.
·
این شعار ادوراد برنشتاین است:
ادوارد برنشتاین (1850 ـ 1932)
تئوریسین و سیاستمدار آلمانی
مؤسس رویزیونیسم نظری در مارکسیسم
مؤلف مقالاتی تحت عناوین زیر:
«مسائل سوسیالیسم» (1896 ـ 1898)
«پیش شرط های
سوسیالیسم و و ظایف سوسیال ـ دموکراسی» (1899)
برنشتاین ماتریالیسم و دیالک تیک را
متافیزیکی و غیرعلمی نامید و رد کرد.
وظیفه فلسفه سوسیال ـ دموکراسی را
غلبه بر ماتریالیسم
دیالک تیکی دانست.
کانتیانیسم را به
جای آن گذاشت.
شعار او:
«کانت بر ضد تملق»
برنشتاین تئوری های زیرین مارکس را نیز رد کرد:
تئوری ارزش کار
تئوری اضافه ارزش
تز قطب بندی، ذلت و فروپاشی
انقلاب پرولتری
برنشتاین به جای انقلاب، رفرم را پیشنهاد کرد.
به جای آماج، راه را مطلق کرد
دموکراسی را به مثابه
وسیله و هدف همزمان قلمداد کرد.
·
مابقی شعارهای ادوراد برنشتاین را اکنون
مابقی رفقای بهرنگ و پویان و جزنی و احمد زاده و غیره نمایندگی و تبلیغ می کنند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر