۱۳۹۵ خرداد ۲۸, جمعه

سیری در فرمایشات رهبران ملت ایران (11 )


ویرایش و تحلیل از
یدالله سلطانپور

امام امت:
معامله و خرید و فروش موسیقی حرام است
مگر آهنگی که اخیرا به مناسبت شهادت آقای مطهری ساخته اند

ای مجاهد شهید مطهر
مرتضی را چون آیینه مظهر

·        تحقیر زندگی، تجلیل مرگ، ایدئالیزه کردن مرگ و معیار معیارها قلمداد کردن مرگ، خاص اجامر فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی نیست.
·        ما در اواسط قرن بیستم در جنبش فاشیستی (ناسیونال ـ سوسیالیستی) اروپا و در میلیتاریسم ژاپن، شاهد همین پدیده تهوع انگیز بوده ایم:

1

دومه نیکو لوسوردو (متولد 1941)
پروفسور فلسفه در دانشگاه (اوربینو)
او در همکاری با (هاینتس هولتس)
 انتشار مجلهً (توپوس)
 ـ خدمات بین المللی به تئوری دیالک تیکی ـ
را بعهده داشت.
آثار او:
امانوئل کانت ـ آزادی، حقوق و انقلاب (1987)
هگل و ارثیهً آلمانی، فلسفه و مسایل ملی انقلاب و ارتجاع (1981)
هگل و بیسمارک.
انقلاب 1948 و بحران فرهنگ آلمانی (1993)
همبود، مرگ، هایدگر و ایدئولوژی جنگ (1995)

·        فیلسوف معاصر ایتالیا ـ دومه نیکو لوسوردو ـ پژوهش ارزشمندی تحت عنوان «همبود، مرگ، هایدگر و ایدئولوژی جنگ»  (1995)، تحریر و منتشر کرده است.
·        کتابی به زبان ساده و مستند.

·        بنا بر پژوهش این حکیم پرولتاریا، خیل عظیمی از روشنفکران اروپا از توماس مان تا ویتگن اشتاین، از نمایندگان این گرایش بوده اند.
·        توماس مان البته با مشاهده نکبت دهشت انگیز جنگ، پشیمان می شود.

2

لودویگ ویتگن اشتاین (1889 ـ 1951)
فیلسوف و از مراجع پوزیتیویسم منطقی و فلسفه تحلیلی زبان
از فلاسفه بورژوائی واپسین

·        ویتگن اشتاین اما داوطلب میادین جنگ و مرگ می شود و وقتی می بیند که فرزندان خلق در اونیفورم سربازی، متنفر از جنگ و مرگ اند، دپرسیون می گیرد و قصد انجام همان شق القمری به سرش می زند که به سر خالی از مغز صادق هدایت و احمد شاملو و شرکاء زده بود:
·        انتحار فی سبیل الله.

3

·        آثار روشنفکران طرفدار اگزیستانسیالیسم (آبشخور فاشیسم) از سارتر تا کامو، از جلال آل احمد تا احمد شاملو، میدان یکه تازی تحقیر زندگی (نیهلیسم، فلسفه پوچی) و تجلیل مرگ است.
·        قهرمان کتاب معروف البر کامو، تحت عنوان «بیگانه» که توسط جلال آل احمد و خبره زاده ترجمه و منتشر شده، زندگی چیز بی ارج و ارزشی است.
·        زندگی چیزی در حد زباله است که فقط می توان به ترفند انتحار از تعفنش رهائی یافت.

·        طبقه حاکمه امپریالیستی این زباله کامو را در میلیون ها نسخه به صور مختلف از کاست تا سی دی، از فیلم تا کتاب منتشر کرده است.

4
·        خیلی از تربچه های ایرانی، جفنگیات همین اجامر اگزیستانسیالیستی را شب و روز تکثیر و منتشر می کنند.
·        تربچه ها این اجامر را چه بسا به عنوان نماینده کمونیسم به خورد جماعت خرفت و خر می دهند.
·        شعار عوامفریبانه و خر رنگ کن تربچه ها، عرضه خوانش های متنوع و مدرن از مارکسیسم است.

·        کسی نیست از اجامر بپرسد:
·        مگر خوانش های متنوع و مدرن از فیزیک و ریاضی و شیمی هست که از مارکسیسم ـ لنینیسم هم باشد.
·        مگر می توان علم را بنا بر علایق و سلایق خود تفسیر و عملا  تحریف کرد؟

5

·        یکی از نمایندگان مهم نیچه ئیسم در ایران، احمد شاملو ست.
·        شعری از این شاعر محبوب ایرانی جماعت نمی توان یافت که در آن، مرگ تجلیل و زندگی تحقیر نشده باشد.
·        نه.
·        ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی در زمینه تحقیر زندگی و تجلیل مرگ، تنها نیست.
·        احمد شاملو، سازمان های فئودالی ـ فاشیستی از قبیل فدائیان خلق، مجاهدین خلق، مجاهدین لیملام و دیمدام در این زمینه سنگ تمام گذاشته اند.
·        زباله های صمد بهرنگی محتوائی جز تحقیر زندگی و تجلیل از مرگ ندارند.

·        مراجعه کنید به سیری در جهان بینی صمد بهرنگی، سیری در جفنگیات صمد بهرنگی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری      




6
·        ما برای کشف علل و انگیزه های نمایندگان فاشیسم وطنی و فوندامنتالیسم شیعی در زمینه ی تحقیر زندگی و تجلیل مرگ نظری به چند شعر از احمد شاملو می اندازیم: 

من مرگ را
 احمد شاملو
مجموعه:
شعر و ترانه

اینک موج سنگین گذر زمان است که در من می گذرد
اینک موج سنگین زمان است که چون جوبار آهن در من می گذرد
اینک موج سنگین زمان است که چونان دریائی از پولاد و سنگ
در من می گذرد

در گذر گاه نسیم، سرودی دیگرگونه آغاز کرده ام
در گذرگاه باران، سرودی دیگرگونه آغاز کرده ام
در گذر گاه سایه، سرودی دیگرگونه آغاز کرده ام

نیلوفر و باران در تو بود
خنجر و فریادی در من

فواره و رؤیا در تو بود
تالاب و سیاهی در من

در گذرگاهت سرودی دگر گونه آغاز کردم

من برگ را سرودی کردم
سر سبز تر ز بیشه

من موج را سرودی کردم
پرنبض تر ز انسان

من عشق را سرودی کردم
پر طبل تر ز مرگ
سر سبز تر ز جنگل

من برگ را سرودی کردم
پرتپش تر از دل دریا

من موج را سرودی کردم
پر طبل تر از حیات
من مرگ را
سرودی کردم

پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری

·        برای کشف محتوای ایده ئولوژیکی این شعر بهتر آن است که آن نخست تجزیه و بعد تحلیل شود:   

1
من مرگ را

·        این عنوان شعر احمد شاملو ست.
·        در عنوان هر شعر، محتوای ایده ئولوژیکی آن شعر، به طرز موجز و فشرده تبیین می یابد.
·        عنوان شعر تقطیر محتوا و مضمون ایده ئولوژیکی شعر است.
·        این عنوان شعر، از دو واژه ی «من» و «مرگ» تشکیل یافته است: 
   
2
من

·        «من» محبوب ترین مفهوم فاشیسم و فوندامنتالیسم است.
·        هم در سخنان هیتلر و موسولینی و غیره و هم در سخنان خمینی و بن لادن و غیره، «من» این اجامر در کانون هستی قرار دارد.
·        فرق هم نمی کند که تصریح شود و یا مستور باشد.

3
«من دولت تعیین می کنم.» 
«من تو دهن این دولت می زنم.»
(امام امت)       

·        در این جملات امام امت، تئوری فاشیستی معروف به «تئوری نخبگان» عربده می کشد:
·        تئوری نخبگان در واقع به معنی تئوری منتخبین، برگزیدگان و مبعوثان است.
·        بنا بر این تئوری خوزه اورتگا گاسه ـ فاشیست اسپانیائی و رفیق مارتین هایدگر ـ سازنده ی تاریخ، بانی جامعه بشری، نخبه ها هستند و نه توده ها.
·        توده ها چیزی در حد زباله اند که توسط نخبه ها رهبری می شوند.

·        مراجعه کنید به تئوری نخبگان در تارنمای دایرة المعارف روشنگری 

4

خوزه اورتگا گاسه (1883 ـ 1955)
فیلسوف، جامعه شناس، نویسنده اسپانیائی
آثار:
تشکیل و تلاشی ملت
ایده نسل
شورش توده ها

·        تفاوت فاشیسم و فوندامنتالیسم در رابطه با این تئوری، در تعریف نخبه است:

الف
تعریف فاشیسم از نخبه

·        تئوری نخبگان توسعه و تکامل  جامعه بشری را کار قشری از رهبران و مدیران می داند که دارای کیفیت های اجتماعی، طبیعی، روحی و یا اخلاقی خاص اند.
·        در تئوری نخبگان میان نخبگان و توده ها تضاد ابدی برقرار است.
·        «نخبگان عبارتند از افراد و یا گروه هائی از افراد که دارای صلاحیت خاص اند و توده ها مجموعه ای از افراد بی صلاحیت اند.»
·        (اورتگا گاسه، قیام توده ها)

·        در تئوری نخبگان، توده های خلق، رمه و گله وابسته، بی اراده، بسادگی گمراه شونده، نیروی روی هم رفته مخرب، ناتوان از کار مستقل خلاق و کردوکار تاریخساز اند.
·        تئوری های نخبگان در همه ایدئولوژی های ارتجاعی همه طبقات استثمارگر وجود دارند.

ب
تعریف فوندامنتالیسم از نخبه

·        فوندامنتالیسم اسلامی سنی و شیعه، انبیاء ائمه، اولیاء، فقها و غیره را جزو نخبگان جا می زنند.

·        امام امت نامیدن خمینی بدون دلیل تئوریکی ـ تئولوژیکی نیست.
·        امام خمینی، یعنی نخبه خمینی.
·        یعنی تاریخ ساز تمامعیار.

5

·        امام امت هم شاعر است و در منگرائی و نخبه گرائی (اگوئیسم، نخبه ئیسم)  دست کمی از  احمد شاملو ندارد.
·        در اشعار امام امت هم «من» در کانون کاینات قرار دارد:       

یا صاحب الزمان ادرکنی
غزل امام امت

من به خال لبت ای دوست، گرفتار شدم 
چشم بیمـار تـو را دیـدم و بیمار شدم

فارغ از خود شدم و کوس انا الحق بزدم 
همچو منصور، خریدار سر دار شدم

غم دلدار فکنده است به جانم، شرری 
که به جان آمدم و شهره ی بازار شدم

درِ میخانه گشایید به رویم، شب و روز 
که من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم

جامه ی زهد و ریا کَندم و بر تن کردم 
خرقه ی پیر خراباتی و هشیار شدم

واعظ شهر که از پند خود آزارم داد 
از دم رند می آلوده، مددکار شدم

بگذارید که از بتکده یادی بکنم 
من که با دست بت میکده بیدار شدم

پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری

·        امام امت هم خریدار سر دار است.
·        به زبان نیچه، امام امت، «نماینده نیهلیسم عملی است.»

·        امام امت نیهلیسم را هم بلحاظ نظری نمایندگی می کند و هم بلحاظ عملی.
·        امام امت از سر تا پا، ستایشگر مرگ است و دشمن زندگی:     

فارغ از خود شدم و کوس انا الحق بزدم 
همچو منصور، خریدار سر دار شدم

ادامه دارد.

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    برای قهرمان کتاب معروف البر کامو، تحت عنوان «بیگانه» که توسط جلال آل احمد و خبره زاده ترجمه و منتشر شده، زندگی چیز بی ارج و ارزشی است.

    پاسخحذف