منظومه ها، انسان و زمین
(مهر ۱۳۸۵/ تیر ۱۳۸۹)
سرچشمه:
اخبار
روز
·
زمین،
·
واژه ای زرین
·
در منظومه ی میلاد و مرگ.
·
و من به گاه رفتن درد،
·
نوزادی در ساحت لبخند ها،
·
حیران در شگفتی های جهان .
·
به هر گامی
·
خود را می پویم
·
و بودن و شدن،
·
در تقلای زیستن تفسیر می شوند.
*****
·
زمین،
·
رامشگری در منظومه ی رقصان خورشید
·
و من به گاه زایش درد،
·
کاوشگری برآمده از خویش،
·
جویای راهی به نامتناهی.
·
می پرسم.
·
می کاوم.
·
می یابم.
·
در خواب، در بیداری.
·
پشت پرده های ابهام.
·
رو در روی طوفان.
·
در درود، در بدرود.
·
و سرانجام
·
جایی پیچاپیچ شک و یقین
·
به انتهای خویش می رسم،
·
به درنگ جاودانه تن در خاک
·
زیر ریشه های درختی
·
که هنوز سیبی نداده است.
·
بدرودی به ناگزیر از پس یادگاری، شاید کوچک
·
و بدرقه ی خاموش اشک ها پشت دروازههای رفتن.
*****
·
ماندگان،
·
در تکه های آه
·
ساعت یاد ها را کوک می کنند.
·
رفتگان،
·
در یادگار ها، در اشک ها و لبخند ها باز می گردند
·
و زمین
·
در حقیقت منظومه ها
·
همچنان خانه ی بیهمتای آدمی است.
پایان
ویرایش
از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر