ﺯﻧﺎﻥ
ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺧﺴﺘﻪ ﺗﺎﺭﯾﺨﻨﺪ
ویرایش
و تحلیل از
ربابه
نون
ﻣﺎ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺯﻧﺎﻧﮕﯽ ﻫﺎﯼ ﻣﻤﻨﻮﻋﻪ ﺍﯾﻢ
ﻣﺎ ﻭﺯﻥ ﺣﺠﺎﺏ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ ﻣﯿﻔﻬﻤﯿﻢ
ﻣﺎ ﮐﻒ ﺯﺩﻥ ﻫﺎﯼ ﺩﻭ ﺍﻧﮕﺸﺘﯽ ﺧﻮﺏ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ
ﻫﺴﺖ
ﺍﺳﻄﻮﺭﻩ ﯼ ﻣﺎ ﺍﻭﺷﯿﻦ ﺳﺎﻧﺴﻮﺭﺷﺪﻩ ﯼ ﺯﺣﻤﺘﮑﺶ
ﻭ ﻫﺎﻧﯿﮑﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﮐﻮﺟﯿﺮﻭﻣﯽ
ﺗﺮﺳﯿﺪ.
·
هما وثوق در این بند شعر به انتقاد
اجتماعی و ضمنا انتقاد از خود می پردازد.
·
انتقاد همیشه دیالک تیکی از انتقاد
از خود و انتقاد از همنوع خود است:
1
ﻣﺎ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺯﻧﺎﻧﮕﯽ ﻫﺎﯼ ﻣﻤﻨﻮﻋﻪ ﺍﯾﻢ
·
درک منظور هما از این جمله آسان نیست:
·
شاید منظور هما این باشد که زنان
مورد نظر او، زاده شرایط اجتماعی ئی هستند که زنانگی زنان ممنوع بوده است.
·
این اما به چه معنی است؟
2
ﻣﺎ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺯﻧﺎﻧﮕﯽ ﻫﺎﯼ ﻣﻤﻨﻮﻋﻪ ﺍﯾﻢ
·
این بدان معنی است که دیالک تیک زن
و نر تخریب شده است.
·
یعنی همزیستی «ستیزمند» زن و نر
مختل شده است.
·
«ممنوعیت زنانگی زنان» به معنی مشروعیت نرانگی
نران است.
·
به معنی پایان دیالک تیک زن و نر و
آغاز فرمانفرمائی بلامنازع نران است.
·
این اما به چه معنی است؟
3
ﻣﺎ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺯﻧﺎﻧﮕﯽ ﻫﺎﯼ ﻣﻤﻨﻮﻋﻪ ﺍﯾﻢ
·
تخریب دیالک تیک به معنی تخریب
خانه خرد است.
·
به معنی حکمرانی خردستیزی (ایراسیونالیسم)
است.
·
تحت این شرایط اجتماعی، جهل و جنون
دست در دست یکدیگر رژه می روند.
·
ما در سال های 30 قرن بیستم شاهد
این رژه جهل و جنون در خیابان های اروپا بوده ایم.
·
در دوره ای که فاشیسم به جنبش اجتماعی
بدل می شود، زمام امور را به دست می گیرد و جامعه بشری به قهقرای بربریت سقوط می
کند.
·
در این شرایط است که جامعه فرم
جهنم به خود می گیرد و به بهانه های واهی، دار و ندار بخشی از جمعیت کشورها غارت و
خود آنها به کار اجباری و مرگ فوری و یا تدریجی محکوم می شوند.
·
بربریتی که بشریت مترقی را به تهوع
برمی انگیزد و برگشت به دوران میمون وارگی را به آرزوئی مبدل می سازد.
4
ﻣﺎ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺯﻧﺎﻧﮕﯽ ﻫﺎﯼ ﻣﻤﻨﻮﻋﻪ ﺍﯾﻢ
·
ممنوعیت زنانگی زنان، یعنی ممنوعیت
مادریت مادران.
·
مادر اما فقط دستگاه مکانیکی تولید
مثل نیست.
·
مادر نیمه صرفنظرناپذیر جامعه است
و ضمنا مربی نسل ها ست.
·
ممنوعیت زنانگی زنان به معنی
ممنوعیت تربیت کودکان است.
·
چون مادران، مربیان ارگانیک نسل آتی
هر جامعه اند.
·
سؤال این است که حذف زنان به مثابه
مربیان بنیادی جامعه به چه دلیل صورت می گیرد؟
·
به زبان هما، چرا زنانگی زنان
ممنوعیت کسب می کند؟
5
ﻣﺎ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺯﻧﺎﻧﮕﯽ ﻫﺎﯼ ﻣﻤﻨﻮﻋﻪ ﺍﯾﻢ
·
برای درک فوندامنتالیسم و ارتجاع
فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی باید با فاشیسم آشنا شد.
·
برای اینکه فوندامنتالیسم همشیره
فاشیسم است و همه خطوط ایده ئولوژیکی فاشیسم را دارد.
·
ممنوعیت زنانگی زنان و مادریت مادران
برای جایگزینی زنان و مادران با ایده ئولوژی خردستیز فوندامنتالیسم شیعی (جهل و
جنون) بوده است.
·
ایده ئولوژی فاشیسم هم همین کار را
کرده است:
·
فاشیسم هم مادران و پدران را سلب
اوتوریته کرده و «تربیت» ایده ئولوژیکی کودکان را به عهده گرفته است تا از آنها ماشین
های مکانیکی جنون و جنایت بسازد.
·
تحقیر مادران و پدران و سلب اعتبار
و اوتوریته از آنان را می توان حتی در قصه
های کودکان نویسندگان ماهیتا فاشیست و شبه فاشیست شاهد بود.
·
مثلا در اثر سنت اگزوپری تحت عنوان
«شازده کوچولو» و آثار صمد بهرنگی و غیره.
6
ﻣﺎ ﻭﺯﻥ ﺣﺠﺎﺏ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ ﻣﯿﻔﻬﻤﯿﻢ
·
این جمله بویژه تحت تأثیر شعری از
فروغ فرخزاد است.
·
منظور هما احتمالا این است که حجاب
تحت حاکمیت ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی، اینسترومنتالیزه (ابزار
واره) شده و به وسیله ای برای سرکوب زنان استحاله یافته است.
·
مفهوم «فهم وزن حجاب» به معنی
استحاله حجاب به باری سنگین بر دوش جسم و روح و روان زنان است.
·
حجاب فرم نوینی برای مرزبندی زنان
با نران و وسیله ای برای تحقیر و تبعید و تخریب زنان است.
·
با توجه به جمله قبلی می توان گفت
که حجاب به وسیله ای در خدمت تحکیم و توجیه «ممنوعیت زنانگی زنان» بدل شده است.
7
ﻣﺎ ﻭﺯﻥ ﺣﺠﺎﺏ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ ﻣﯿﻔﻬﻤﯿﻢ
·
این بدان معنی است که حجاب دیگر
حجاب نیست.
·
حجاب اکنون ایده ئولوژی است.
·
حجاب اکنون پرچم ایده ئولوژیکی فوندامنتالیسم
است که همشیره فاشیسم است.
·
حجاب چماق طبقه حاکمه ارتجاعی،
خرافی و قرون وسطائی بر جسم و روح و روان نیمه زحمتکش جامعه است.
·
حجاب وسیله سرکوب پرولتاریای مضاعف
زن است که هم مولد مثل اند، هم پرولتاریای خانه اند و هم پرولتاریای کارخانه و
شرکت و خیابان و مدرسه و مزرعه اند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر