ویرایش
و تحلیل از
فریدون
ابراهیمی
سوره بقره
آیه (١٤٥)
وَلَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُوا
الْكِتَابَ بِكُلِّ آيَةٍ مَا تَبِعُوا قِبْلَتَكَ ۚ وَمَا أَنْتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ ۚ وَمَا بَعْضُهُمْ بِتَابِعٍ قِبْلَةَ
بَعْضٍ
ۚ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ
مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ إِنَّكَ إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ
سوگند
كه اگر براى (اين گروه از) اهل كتاب،
هرگونه
آيه (و نشانه و دليلى) بياورى،
از
قبله تو پيروى نخواهند كرد
و تو نيز، هيچگاه از قبله آنان، پيروى نخواهى
نمود.
(آنها
نبايد تصور كنند كه بار ديگر، تغيير قبله امكانپذير است)
و حتى هيچيك از آنها، پيروى از قبله ديگرى
نخواهد كرد
و اگر تو، پس از اين آگاهى، متابعت هوس هاى آنها
كنى،
مسلما
از ستمگران خواهى بود.
·
مخاطب خدا در این آیه ـ بظاهر ـ رسول
خدا ست.
·
خدا اما در واقع، به در می گوید تا
دیوار بشنود.
·
خدا بطور فرمال، به رسول خود می
گوید تا پیروان او بشنوند.
1
سوگند
كه اگر براى (اين گروه از) اهل كتاب،
هرگونه
آيه (و نشانه و دليلى) بياورى،
از
قبله تو پيروى نخواهند كرد
·
خدا از گروهی از اهل کتاب قطع امید
کرده است.
·
به همین دلیل، آیه نازل کردن را در
حق آنان بی اثر می داند.
·
این گروه ازا هل کتاب، به قبله
رسول خدا تره حتی خرد نخواهند کرد.
·
ایراد محمد در این طرز تبلیغ حقانیت
قبله خویش کجا ست؟
2
·
طرز تبلیغ رسول خدا مبتنی بر نازل
کردن آیه و جا زدن آیه به مثابه فرمان الهی است.
·
اهل کتاب اما از دیرباز دست رسول
خدا را خوانده اند و به کذب دعاوی او واقفند.
·
اهل کتاب افراد اندیشنده اند و با
طناب آیه به چاه تغییر قبله اندر نمی شوند.
3
·
خدا در این جمله نیز کلک می زند.
·
چون بطور غیر مستقیم به مسلمانان
قوت قلب می دهد تا دچار تزلزل و تردید و دو دلی نشوند و به قبله اهل کتاب ایمان
نیاورند.
·
با توجه به آیات قبلی می توان به
ترفند الهی پی برد:
·
خدا قبلا ادعا کرده است که ایمان و
کفر خلایق نه به اراده خود آنها، بلکه به اراده خود خدا ست.
·
در این جمله هم از اراده خود نسبت به
استحکام ایمان رسول خود و اعوان و انصارش سخن می گوید.
·
این عوامفریبی قرآن رد خور ندارد.
·
تا خلایق به ترفند خدا پی ببرند،
ایمان خود به قبله جدید را بتون بندی کرده اند.
4
(آنها
نبايد تصور كنند كه بار ديگر، تغيير قبله امكان پذير است)
·
حالا خدا استراحتی می کند تا مترجم
حزب الله پارانتز باز کند و سنگ تمام بگذارد:
·
تغییر قبله، چزی از جنس آش کشک
خاله است.
·
چاره ای جز خوردن نداری.
·
بخوری و یا نخوری همین است و بس.
5
و
حتى هيچيك از آنها، پيروى از قبله ديگرى نخواهد كرد
·
خدا هر چه قبلا گفته دوباره تکرار می
کند:
·
اهل کتاب هم از قبله های یکدیگر
پیروی (؟) نخواهند کرد.
·
از قبله که کسی پیروی نمی کند.
·
رو به قبله، نماز می خوانند.
·
ارامنه و یهودیان که اهل نماز
نیستند.
·
منظور خدا این است که مسیحیان نیز
رو به قبله یهودیان نماز نخواهند خواند.
6
و
اگر تو، پس از اين آگاهى، متابعت هوس هاى آنها كنى،
مسلما
از ستمگران خواهى بود.
·
خدا اکنون برای عوامفریبی، رسول
خود را مورد تهدید قرار می دهد:
·
اگر رسول خدا تن به امیال و هوس اهل
کتاب دهد، جزو ظالمین خواهد بود.
·
اکنون دست خود خدا رو می شود:
·
خدا دو باره به در می گوید تا
دیوار بشنود و دست از پا خطا نکند.
سوره بقره
آیه (١٤٦)
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ
يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ ۖ
وَإِنَّ
فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ
كسانى كه كتاب آسمانى به آنان داده ايم،
او ( پيامبر) را همچون فرزندان خود مى شناسند
(ولى) جمعى از آنان، حق را آگاهانه كتمان مى كنند.
·
اکنون سخن خدا از آن است که اهل
کتاب، محمد را می شناسند.
·
درست به همان سان که فرزندان خود
را می شناسند.
·
مسئله فقط اینجا ست که بعضی از آنان
این مسئله را انکار می کنند و مثلا می گویند که محمد را نمی شناسند.
·
منظور خدا و رسول خدا این است که
در کتب اهل کتاب (یهودیان و ارامنه) آیاتی راجع به محمد وجود دارند.
·
اگر کسی بخواهد که آیات مورد نظر
نشان داده شوند، گفته خواهد شد که کتب اهل کتاب تحریف شده اند.
سوره بقره
آیه (١٤٧)
الْحَقُّ
مِنْ رَبِّكَ ۖ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ
اين
(فرمان تغيير قبله) حكم حقى از طرف پروردگار تو ست،
بنابراين،
هرگز از ترديدكنندگان در آن مباش
·
اکنون ترفند «گفتن به در برای شنیدن
دیوار» الهی ادامه می یابد:
·
تغییر قبله به اراده خدا صورت می
گیرد و حکم حقی است.
·
این بدان معنی است که خدا و یا
رسول خدا در زمینه ی تغییر قبله حق به جانب است.
·
سؤال فقط این است که چرا و به چه
دلیل باید «حکم تغییر قبله، حکم حقی» باشد؟
1
اين
(فرمان تغيير قبله) حكم حقى از طرف پروردگار تو ست، بنابراين، هرگز از
ترديدكنندگان در آن مباش
·
در این آیه و آیات مشابه، تئوری شناخت
رسول خدا آشکار می گردد:
·
در قاموس اسلام و قرآن، حقیقت آن است
که خدا و یا رسول خدا و یا ائمه و فقها ادعا می کنند.
·
دگماتیسم بی غل و غش به همین می
گویند.
·
محمد به جای استدلال تجربی و منطقی
برای اثبات صحت و سقم اندیشه ای (حکمی، جمله ای، قضاوتی) آیه نازل می کند و این آیه
را به عنوان سند و مدرک و ملاک و معیار حقیقت جا می زند.
2
اين
(فرمان تغيير قبله) حكم حقى از طرف پروردگار تو ست، بنابراين، هرگز از
ترديدكنندگان در آن مباش
·
دلیل دوم برای حق به جانب قلمداد
کردن محمد در زمینه تغییر قبله، تحمیل قبول آن به مسلمانان است.
·
چون محمد به فرمان خدا، حق داشته
که قبله را تغییر دهد، بنابرین باید قبله او را برسمیت شناخت.
·
ما در این آیه با دیالک تیک دلیل و
مدلول آشنا می شویم:
·
خدا در این آیه، دیالک تیک دلیل و
مدلول را به شکل دیالک تیک حقانیت الهی قبله و برسمیت شناسی آن بسط و تعمیم می دهد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر