۱۳۹۴ بهمن ۱۱, یکشنبه

کلنجار مفهومی ستاره و سار (29)


جمعبندی از
میمحا نجار
   
سار

پتزه تینو با احتیاط تمام،
تکه های پراکنده خود را گرد آورد و وقتی مطمئن شد،
که همه تکه هایش را با خود دارد.

·        این حکم لئولیونی سرشار از معنا ست.
·        فکر می کنی، چرا پتزه تینو با احتیاط تمام، یکایک تکه هایش را حمع می کند و نمی خواهد که تکه ای از تکه هایش گم و گور شود؟ 

ستاره

·        گفتم که پتزه تینو تیز هوش و ژرف اندیش است.
·        او پاسخ تند رو و زورمند و غواص و پرنده و غارنشین به پرسش خود را نه تنها فراموش نکرده، بلکه حلاجی کرده و نتیجه منطقی از آنها گرفته است.
·        در پرتو این استنتاج منطقی است که نمی خواهد حتی تکه ای از او گم و گور شود.

·        فکر می کنی این نتیجه منطقی پتزه تینو چیست؟ 

سار

·         برای پاسخ به این پرسش تو باید به پاسخ هایی نظر اندازم که پتزه تینو دریافت کرده است.
·        مثلا به پاسخ غارنشین اندیشنده:

سرانجام، پتزه تینو نزد غارنشین اندیشنده رفت و با صدای بلندی پرسید:
  «آهای غارنشین اندیشنده،
 شما چه فکر می کنید، من تکه ای از شما نیستم؟»
غارنشین اندیشنده گفت:
 «فکر می کنی، کار آسانی است، که تکه ای از کسی کم و کسر باشد
و بتواند در غار بنشیند و علاوه بر آن بیندیشد؟»

·        تنها نتیجه ای که از این پاسخ غارنشین اندیشمند می توان گرفت، این است که برای فونکسیون مندی (فونکسیونالیته) باید کم و کسر ساختاری نداشت. 

ستاره

·        درست است.
·        می توان شناخت افزار مربوطه را فرمولبندی کنی؟ 

سار

·        آره.
·        کاری ندارد:
·        دیالک تیک ساختار و فونکسیون

ستاره

·        نقش تعیین کننده در این دیالک تیک از آن کدام قطب دیالک تیکی است؟

سار

·        از آن ساختار است.
·        از این حقیقت امر، پتزه تینو هم خبر دارد.
·        به همین دلیل، «با دقت و احتیاط تمام همه تکه هایش را گرد می آورد» تا کم و کسر نداشته باشد و بتواند فونکسیون محوله را به نحو احسن انجام دهد.

ستاره

·        آره.
·        می دانی این شناخت افزار دیالک تیکی با کدام شناخت افزار دیالک تیکی دیگر خویشاوند است؟ 

سار

·        آره.
·        با دیالک تیک عنصر ـ ساختار ـ سیستم 

ستاره

·        از کجا به خویشاوندی این دو شناخت افزار دیالک تیکی پی می بری؟

سار

·        از وجه مشترک آنها.
·        قطب ساختار در هر دو شناخت افزار حی و حاضر است.

ستاره

·        درست است.
·        ادامه بده به تحلیل. 

سار

  به قایق باز گشت.
تصمیم داشت، هرچه زودتر به خانه برگردد.
 از این رو در تمام طول شب، پارو زد.

·        فکر می کنی، چرا پتزه تینو تصمیم دارد، هر چه زودتر به خانه برگردد؟ 

ستاره

·        به دلایل متعدد.
·        اولا جزیره وام، جزیره ای متشکل از سنگ و صخره است و فاقد همه چیز است.
·        نه آب دارد، نه گیاه، نه درخت، نه جانور و نه انسان.

سار

·        همین؟
·        پتزه تینو که حتما راهتوشه با خود داشته:
·        آب به اندازه کافی و نان و پنیر و پیاز و غیره حتما به همراه برده است.
·        برای چی اینقدر شتابزده است که در تمام طول شب پارو می زند تا هر چه زودتر به خانه برگردد؟

ستاره

·        این شتاب پتزه تینو علل متعددی دارد:

·        اولین علت این شتاب پتزه تینو، وقوف به هویت خویش است.
·        خودشناسی شطی از شادی در دل او جاری ساخته است.
·        بی هویت بودن درد بزرگی است.
·        به همین دلیل به محض افتادن چشمش به دوستانش از دور داد می زند:
  
فریاد زد:
  « من منم!»

·        منظور پتزه تینو خود شناسی است.
·        منظور پتزه تینو، هویت مندی است.
·        منظورش این است که قارچ واره نیست.
·        بی ریشه نیست.
·        ناقص نیست.
·        کم و کسر ندارد.
·        بلحاظ ساختار و فونکسیون تفاوتی با کسان دیگر و چیزهای دیگر ندارد.
·        فی نفسه کامل است.
·        با همه برابر است.
·        احساس برابری پیش شرط تشکیل خواهری ـ برادری و بویژه دوستی است.
·        زباله بی هویت نمی تواند با کسی دوست شود.
·        کسی هم زباله را به دوستی برنمی گزیند.
·        برابری پیش شرط همبستگی است.

سار
·        آره.
·        حق با تو ست.
·        لئو لیونی نیز نظر تو را تأیید کرده است: 

پتزه تینو
از شوق در پوست خود نمی گنجید.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر