۱۳۹۴ دی ۲۶, شنبه

سیری در شعری از شیخ شبستر (26)


ویرایش و تحلیل از
میمحا نجار
  
احد در میم احمد گشت ظاهر
در این دور، اول آمد، عین آخر

ز احمد تا احد یک میم فرق است
جهانی اندر آن یک میم غرق است
احد
یکی از اسامی الله
احمد
یکی از اسامی رسول الله

·        معنی تحت اللفظی:
·        احد در میم احمد، خود نمائی کرد.
·        در این دور، اول و آخر یکسان شده اند.
·        تفاوت احد و احمد میمی بیش نیست.
·        همه آحاد بشر مغروق این می ماند.

1
احد در میم احمد گشت ظاهر
در این دور، اول آمد، عین آخر

·        شیخ شبستر در این بیت، احتمالا واژه ی احد را به دو معنی بکار می برد:

الف
احد در میم احمد گشت ظاهر
در این دور، اول آمد، عین آخر

·        احد به معنی الله
·        در میم احمد یعنی رسول الله، احد یعنی الله نمودار گشته است.
·        منظور شیخ این است که میم احمد تجلیگاه الله است.
·        به عبارت بهتر، فرق میان الله و رسول الله میمی بیش نیست.
·        فقط باید فانتزی آورد و میم مبهم و موهوم را معنی کرد.

·        چارلی چاپلین در فیلم «دیکتاتور بزرگ» نقش هیتلر را بازی می کند.
·        گوبلز در مدح لگام گسیخته از پیشوایش، لاشخور را خدا قلمداد می کند که دیوانه ای بیش نیست و از پرده های اتاق «کار»ش میمون آسا بالا رفته است.  
·        چارلی از قول هیتلر به گوبلز می گوید:
·        «بس کن و گر نه خودم از خودم وحشتم می گیرد.»

·        شیخ شبستر هم در این دو بیت هندوانه ای کلان زیر بغل رسول الله می چپاند و تفاوت خدا با او را در میم محقری می داند که بود و نبودش فرقی ندارد.
·        مخترع الله انتزاعی ـ آسمانی  با این ترفند شیخ به الله مشخص زمینی استحاله می یابد تا خودش از خودش به هراس افتد.    
·        محبوبیت عظیم عرفان برای فلاسفه بورژوائی واپسین بی دلیل نیست.
ب
احد در میم احمد گشت ظاهر
در این دور، اول آمد، عین آخر

·        احد به معنی اول و یا یکم
·        در میم احمد یعنی رسول الله، احد یعنی یکم و یا اول نمودار گشته است.
·        منظور شیخ این است که میم احمد پل پیوند میان الف (یک) و دال یعنی میان اول و آخر است.
·        نتیجه نهائی این می شود که پیامبر اسلام هم اولین پیامبر و هم آخرین پیامبر است.
·        هم اول الانبیا و هم خاتم الانبیا ست.
·        نبی اول و آخر است.
2
·        شیخ شبستر البته تقصیری ندارد.
·        در قرآن کریم هم همین توهم به نحوی از انحاء اشاعه داده می شود.
·        مثلا ادعا می شود که ابراهیم و اسماعیل و یعقوب و غیره یعنی قرن ها قبل از میلاد پیامبر اسلام نیز اسلام آورده بودند.

·        تئولوژی در این زمینه فرقی با عرفان ندارد.
·        تئولوژی هرگز نمی توانست بدون توسل به ایراسیونالیسم عرفان، یعنی بدون بهره برگیری از خردستیزی عرفان به اثبات حقانیت خود نایل آید.
·        دین و مذهبی وجود ندارد که عرفان خاص خود را توسعه نداده باشد.

3
احد در میم احمد گشت ظاهر
در این دور، اول آمد، عین آخر

·        شیخ شبستر ـ در هر صورت ـ برای اثبات پیامبر اول و آخر بودن پیامبر اسلام به بازی عجیب و غریبی با حروف الفبا می پردازد:
·        او واژه های احد و احمد را مورد مقایسه قرار می دهد و به این نتیجه می رسد که اگر میم را از واژه ی احمد برداریم، به احد (یکم) خواهیم رسید.
·        شیخ شبستر پیامبر اسلام را تجسم اول و آخر و عملا اول و آخر می داند.

4
احد در میم احمد گشت ظاهر
در این دور، اول آمد، عین آخر

·        شیخ شبستر برای اثبات نظر خویش، واقعیت عینی را نادیده می گیرد، روش امپیریستی (تجربه گرائی)  مورد علاقه سعدی را دور می اندازد و به بازی با حروف واژه ها می پردازد.
·        بدین طریق اگر شیخ بخواهد، فرق میان حسن و حسین را توضیح دهد، به حرف «ی» اشاره خواهد کرد و ادعا خواهد کرد که تفات آندو همین حرف است و بس.
·        شیخ در این صورت هم بر خلاف تجربه گرایان، به شیوه زندگی آندو، نه به طرز نگرش آندو، به شیوه عمل آندو، به خصوصیات اخلاقی و روانی و ایده ئولوژیکی آندو اعتنائی نخواهد داشت.
·        این نحوه تحریف شیخ شبستر در فلسفه بورژوائی واپسین رواج وسیع دارد و استه تیزاسیون نامیده می شود.
·        این متد فکری اما فقط به درد عوامفریبی می خورد.

5
ز احمد تا احد یک میم فرق است
جهانی اندر آن یک میم غرق است

·        شیخ در این بیت، جهانی را غرق در این میم احمد می داند.
·        این یاوه شیخ اصلا ارزش بحث ندارد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر