اشک های پنهان
(به
تصویرت نگاه میکنم و قلبم را می نویسم.)
(سحرگاه هشتم دی
ماه ۱۳۸۸)
(۲۹ دسامبر ۲۰۰۹)
سرچشمه:
اخبار
روز
·
سرزمینی
·
اشک هایش را
·
در چشم هایت پنهان کرده است.
·
دو مروارید سیاه
·
که راز دریاها را به دل دارند.
·
دو ستارهی غرور
·
در یلدای بی قراری یک ملت.
·
دو شعر بلند
·
که واژه در واژه
·
استمدادی دیرینه را تکرار می کنند.
·
دو چشم شرقی غمگین
·
که آه تلخ زمان اند...
*****
·
آه، خواهر خوبم
·
غریو کدام درد را
·
در قایق رها شده به خیزاب ها
·
پارو کشیدهای؟
·
زخم کدام خنجر بیداد را؟
·
سوز کدام دشنام،
·
کدام تحقیر،
·
کدام گاز اشک آور،
·
کدام گاز فلفل را؟
·
خشم عمیق دلت را
·
چگونه در مشت عقل توفیده ای
·
که نادانی سرگیجه هایش را
·
دستمالی از هذیان بسته است؟
*****
·
گردآفرید گمنام پوشیده در حجاب،
·
حجاب کدام نیرنگ را کنار زده ای
·
که راستی در باورها گل داده است؟
·
ماه کدام آسمان را
·
به میهمانی شبگیر می بری
·
که شبها بوی سحر گرفته اند؟
·
می دانی، آیا می دانی؟
·
پروانه های پگاه
·
حکایت پهلوانی ات را
·
بر گلبرگی از شبنمواژه ها
·
به روایت نشستهاند؟
*****
·
بگذار بشویم خون را
·
از پلک هایت، پیشانی ات، گونه هایت خواهر خوبم.
·
بگذار بشویم خون را از چشم هایت.
·
سرزمینی
·
اشکهایش را
·
در چشم هایت پنهان کرده است.
پایان
ویرایش
از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر