میمحا نجار
ستاره
·
از سرو و صنوبر چی جدا شده که مفهوم انتزاعی درخت تشکیل
شده است؟
سار
·
نمی دانم
·
ستاره
·
تو همه خصوصیات و مشخصات منحصر به فرد سرو و صنوبر و غیره
را جدا می کنی و مورد صرفنظر قرار می دهی.
·
مثلا شکل تنه و برگ و رنگ پوست و غیره آنها را نادیده می
گیری.
·
یعنی مورد انزاع قرار می دهی.
·
·
در مثال مربوط به مفهوم دختر، تو همه خصوصیات و مشخصات منحصر
به فرد زهرا و کبری و غیره را جدا می کنی و مورد صرفنظر قرار می دهی؟
·
مثلا چه جیزهایی را؟
سار
·
مثلا قد و وزن و رنگ پوست و فرم صورت و رنگ مو و سطح
سواد و زبان و ملیت و غیره هر کدام از آنها را.
ستاره
·
آنگاه از سرو و صنوبر و بید و غیره چی باقی می ماند؟
سار
·
مثلا ریشه در خاک داشتن و تنه و شاخه در بیرون از خاک داشتن
همه شان.
ستاره
·
درست است. همین جنبه را نامگذاری می کنیم.
·
بدین طریق مفهوم انتزاعی درخت تشکیل می شود.
·
این عمل فکری را تجرید و یا اتنزاع می نامند.
·
این یکی از مهمترین کرد و کار های فلسفی است.
·
خیلی خیلی مهم است.
·
حالا طرز تشکیل مفهوم حیوان را بگو.
سار
·
من گاو و خر و سگ و گربه را در نظر می گیرم.
·
خصوصیات و مشخصات منحصر به فرد آنها را مثلا
قد و وزن و عرعر و پارس و رنگ مو و طرز زیست انها را کنار
می نهم.
·
وجه مشترک همه آنها را مثلا چهار پا داشتن آنها را عمده
می کنیم و به همه آنها نام حیوان می دهم.
·
حیوان یک مفهوم انتزاعی است و فقط در ذهن ما وجود دارد.
·
در بیرون از ذهن ما سگ و گربه و گاو و خر و غیره وجود
دارند.
ستاره
·
درست است.
·
حالا همین روند و روال را در مورد چند مفهوم دیگر تمرین
کن
سار
·
چندتا واژه را برایم بنویس.
ستاره
·
واژه، نه.
·
مفهوم.
·
ما واژه را بعدا مورد بحث
قرار خواهیم داد.
·
فعلا باید مفاهیم را و طرز تشکیل آنها را بیاموزیم.
سار
·
تو دو تا مفهوم به من بگو، چندتا هم خودم پیدا می کنم.
ستاره
·
اتاق
·
خانه
·
مدرسه
·
بیمارستان
·
مرد
·
آدم
·
زن
·
حیوان
·
خر
·
اسب
·
شتر
·
دیگ
·
گاو
·
گیاه
·
سنگ
·
جماد
·
نبات
·
جانور
·
حشره
سار.
·
برای فردا تمرین می کنم.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر