(حسین حاج فرج دبّاغ)
ویرایش و
تحلیل از
شین میم شین
پیشکش به
پور هرمزان
(۱۳۰۰ ـ ۱۳۶۷)
افسر
توپخانه / مترجم
اعدام در
زندان اوین
عبدالکریم
سروش
ماتریالیسم
تاریخی را "علمی" می خوانند
اما
آن را چون وحی منزل می شمارند!
·
مثال بدی نیست.
·
سؤال ولی این است که چرا عبدالکریم
به ماتریالیسم تاریخی حمله می برد و نه مثلا به ماتریالیسم دیالک تیکی و یا تئوری شناخت
مارکسیستی و یا جامعه شناسی مارکسیستی و یا روانشناسی مارکسیستی؟
1
ماتریالیسم
تاریخی را "علمی" می خوانند
اما
آن را چون وحی منزل می شمارند!
·
دلیلش این است که ماتریالیسم تاریخی،
فلسفه مربوط به جامعه بشری است.
·
در مفاهیم، مقولات، قوانین و تئوری های ماتریالیسم تاریخی،
جامعه بشری بطور کلی انعکاس می یابند و شناخت قوانین و قانونمندی های عینی جامعه بشری،
برای تغییر و تحول آن ضرورت صرفنظر ناپذیر دارد.
·
ماتریالیسم تاریخی ساز و برگ معرفتی
ـ نظری لازم برای تحول جامعه بشری را عرضه می دارد.
·
اگر ماتریالیسم تاریخی بی اعتبار
شود، بقیه کارها را می توان به چرخش چشمی راست و ریست کرد.
2
ماتریالیسم
تاریخی را "علمی" می خوانند
اما
آن را چون وحی منزل می شمارند!
·
عقب مادگی فکری عبدالکریم اما این
است که عاجز از حتی تعریف تحت اللفظی واژه ها ست.
·
در غیر این صورت، حتی به ضرب شلاق بر
کف پاهایش و زجر کش کردن اهل و عیالش، تن به گفتن این جفنگ نمی داد که گویا کسانی ماتریالیسم
تاریخی را «وحی منزل» جا می زنند.
·
چرا و به چه دلیل ما به این نتیجه
رسیده ایم؟
3
ماتریالیسم
تاریخی را "علمی" می خوانند
اما
آن را چون وحی منزل می شمارند!
·
برای اینکه مفهوم «تاریخی» حاوی و
حامل بار معنوی و فلسفی است.
·
مفهوم «تاریخی» ـ فی نفسه ـ فاتحه
بلندی بر جزم و دگم و سکون و همیشه همانی چیزها، مطلق ها و غیره است.
·
در مفهوم «تاریخی» موقتی بودن (موقتیت)
چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای هستی تجرید می یابد.
·
«تاریخیت» چیزها و پدیده ها، بدان معنی است
که آن چیزها و پدیده ها در زمان معینی پدید آمده اند، رشد کرده اند و یا رشد می
کنند و در زمان دیگری از بین می روند تا چیزها و پدیده های نوینی جای آنها را
بگیرند.
4
ماتریالیسم
تاریخی را "علمی" می خوانند
اما
آن را چون وحی منزل می شمارند!
·
عبدالکریم معنی واژه «وحی منزل» را
هم نمی داند.
·
در مفهوم تئولوژیکی (فقهی) وحی منزل، همه چیزها، پدیده ها، سیستم ها و
روندهایی تجرید می یابند که یکباره و همیشه همان و ثابت و لایتغیر و برای ابد
معتبر باشند.
·
وحی منزل، آیات کتب مقدس اند و نه ماتریالیسم
تاریخی که با صفت صریح و روشن «تاریخی» معرفی
می شود و به بررسی عینی و علمی (رئالیستی و راسیونالیستی) عام ترین قوانین جامعه بشری
بطور کلی مبادرت می ورزد.
·
مراجعه کنید به ماتریالیسم تاریخی،
دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (سندکولر) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
5
پلورالیسم
در مارکسیسم جایی ندارد.
·
منظور عبدالکریم از واژه مدرن مد
روز «پلورالیسم» چیست؟
·
سری به ویکی پیدیا می زنیم:
·
پلورالیسم در فلسفه به مواضعی
اطلاق می شود که سطوح بنیادی و تقلیل ناپذیر متعددی را قبول دارند.
الف
پلورالیسم بدین طریق، با تئوری مونیستی مرزبندی می کند.
مثلا با فیزکالیسم مرزبندی می کند که سطح فیزیکی حوادث را تنها سطح بنیادی می
داند.
·
این جنبه از پلورالیسم عبدالکریم
کمترین ربطی به مارکسیسم ندارد.
·
چون مارکسیسم هرگز سطح فیزیکی پدیده
ها را سطح بنیادی محسوب نداشته است.
·
این گرایش احتمالا یکی از مکاتب تق
و لق در فلسفه بورژوائی واپسین است که عبدالکریم و شرکاء نماینده آن اند.
ب
تئوری های پلورالیستی با دوئالیسم هم مرزبندی می کنند که به دو سطح بنیادی فیزیکی
و فکری باور دارند.
·
این جنبه از پلورالیسم هم کمترین
ربطی به مارکسیسم ندارد.
·
چون مارکسیسم با دیالک تیک ماتریالیستی
اش فاتحه بلندی بر هر طرز تفکر متافیزیکی و از آنجمله، دوئالیستی خوانده است.
ت
تئوری های پلورالیستی در زمینه نظرات متافیزیکی و اونتولوژیکی نیز با هم تفاوت
دارند:
پلورالیسم های اونتولوژیکی ماهیت های بنیادی متعددی برای جهان قایلند.
·
مارکسیسم ـ بر خلاف پلورالیسم ـ برای
جهان ماهیت مادی واحدی (مونیسم مادی) قایل است و بنا بر دلایل بی چون و چرای تجربی
و علمی حق با مارکسیسم است.
·
برای اینکه اولا هر چیز فقط می
تواند ماهیت و ذات واحدی داشته باشد و نه متعددی.
·
چون در آن صورت، عبدالکریم و
عوامفریبان عوام واره ی دیگر باید جمع شوند و برای مقوله فلسفی ماهیت، تعریف من در
آوردی دیگر سرهم بندی کنند.
·
در مقوله فلسفی ماهیت همه جنبه ها
و جوانب عام و ضرور (جبری) چیزهای هستی تجرید می یابد.
·
ادعای وجود همزمان چندین ماهیت در
چیزی نه تنها ساده لوحانه، بلکه جاهلانه است.
·
مراجعه کنید به ماهیت، عام و ضرورت (جبر) در تارنمای دایرة المعارف
روشنگری
پ
پلورالیسم های رلاتیویستی (نسبیتگرا) ایده اونتولوژی را رد می کنند و مدعی
وجود سیستم های توصیفی و یا زبان بازی های متعددی اند.
به همین دلیل، پلورالیسم در فلسفه را نمی توان به مثابه موضع واحدی تلقی
کرد.
·
مارکسیسم بحق با پلورالیسم از این
نظر سر سازگاری ندارد:
·
چون مارکسیسم فلسفه زبان بازی و
عوامفریبی نیست.
·
مارکسیسم ساز و برگ نظری ـ عملی شناخت و تغییر جهان
است.
·
مارکسیسم تقدم ماده بر روح و یا وجود
بر شعور و یا وجود اجتماعی بر شعور اجتماعی را هم استدلال تجربی و نظری و منطقی و اثبات
می کند و هم قاطعانه از آن دفاع به عمل می آورد.
·
به همین دلیل سر سازگاری با جفنگفلسفه
های امپریالیستی ندارد.
·
مراجعه کنید به پلورالیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر