محمد زهری
شکست
او، شکست من
(شهریور
1336)
از
مجموعه
«برای هر ستاره»
(تهران
ـ فروردین ۱۳۴۱)
با سپاس از
مسعود
سینه
ریز
به
گردن بند فراخ مزین به سکه های زر و غیره اطلاق می شود.
·
شب،
·
چو سینه ریزِ گریه اش گسست،
·
چشم تشنهٔ من،
·
از غمش،
·
گریست.
·
گریه بر شکست دیگری که هست،
·
گر مرا بهانه های گریه نیست.
·
من اگر چه آفتاب روشنم،
·
در غروب دیگری نشسته ام.
·
خون من ز زخمِ او چکیده است
·
من ز سنگِ آه او شکسته ام.
·
این بهار جاودان
·
اگر مرا ست
·
با همه شکوفه های نازنین،
·
یک نگاه تلخ ناشناس او،
·
پیش من نهد خزان واپسین.
·
سایه اش منم،
·
اگر چه می رود،
·
با من از فراز و پستِ کوره راه
·
می خورد سرم به سنگِ سنگلاخ،
·
تنشکسته می رسم به هر پناه.
·
گر شود گرفته، روشنان (ستارگان روشن) من
·
تیره، آب عمر من، که می کند؟
·
این منم برابرش، چو آینه:
·
هر چه می کنم:
·
هر چه می کند؟
·
گویم ار منم که
·
زخمه می زنم،
·
باورم مکن که
·
زخمه دست او ست.
·
گر مرا شبی عزای خویش بود،
·
این زمان، شکست من،
·
شکست او ست.
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر