۱۳۹۴ شهریور ۳۱, سه‌شنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (353 )


پروفسور دکتر هورست هولتسر
فصل هشتم
علوم اجتماعی / جامعه شناسی
برگردان شین میم شین

فصل هشتم
بخش سوم
کاپیتالیسم به مثابه نقطه پایانی تاریخ بشریت
هربرت اسپنسر     

پیشکش
 به
 آصف رزم دیده
(۱۳۱۷ـ  ۱۳۶۷)    
در اردبیل به دنیا آمد.
 در اوین به دار آویخته شد.

 هربرت اسپنسر (1820 ـ 1903)
از فلاسفه بورژوائی واپسین
جامعه شناس انگلیسی
مؤسس تئوری اوولوسیون
 از پیشقراولان سوسیال ـ داروینیسم

1
مرحله بدوی جامعه

1
·        مشخصات مرحله بدوی بنظر اسپنسر به شرح زیرند:

الف
·        تقسیم کار اندک
ب
·        سلطه طایفه و عادات
ت
·        توافق «طبیعی» (توافق مسکوت)    

2
·        اسپنسر می نویسد:
·        «به زبان انسان های عصر حاضر می توان آنها را طوایف بربر نام داد.
·        جامعه در اولین و نازل ترین فرم خود، ترکیب همگونی از افراد منفرد بوده که دارای قوا و فونکسیون های یکسان بوده اند:
·        تنها تفاوت فونکسیونی مهم ناشی از تفاوت جنسیتی بوده است.
·        هر مرد در عین حال، جنگنده، شکارچی، ماهیگیر، ابزارساز و بنا بوده است.
·         هر زن نیز همان کارها را انجام داده است.
·        در اوایل این مرحله آغازین توسعه اجتماعی، اولین تمایز میان زبردست و زیر دست (طبقه حاکم و طبقه محکوم)  تشکیل می شود.
·        این تمایز در آغاز، نامعین و نامعلوم بوده است.
·        این تمایز با تفاوت در حرفه و سبک زندگی توأم نبوده است.»
·        (همانجا، ص 123)  

3
مرحله نظامی جامعه

1
·        مرحله نظامی با مشخصات زیر، نشاندهنده کیفیت جدیدی از جامعه است: 

الف
·        تقسیم کار عالی تر  
ب
·        همبائی اجباری
ت
·        همکاری اجباری
پ
·        کنترل مبتنی بر حاکمیت

2
·        مرحله نظامی جامعه حاوی کیفیت «جامعه ناهمگون» بوده است:   
·        این جامعه «در فرم متکامل خود، بنا بر اصل همکاری اجباری، سازمان یافته است.
·        مشخصه این همکاری اجباری اما وجود «قوه مرکزی صرف نبوده است.
·        بلکه علاوه بر آن اختیارات بی حد و مرز دولت در زمینه اعمال تک تک افراد نیز بوده است.»
·        (اسپنسر در اوپنهایمر، سالامون ـ دلاتور، «متون سوسیولوژیکی»، 1926، ص 40)

3
·        تنظیم کرد و کارهای متمایزگشته از طریق تقسیم کار توسط قوه مرکزی و تضمن همکاری اعضای جامعه توسط قانون، بنظر اسپنسر حامل پیشرفت بوده است.

3
مرحله صنعتی جامعه

1
·        مرحله صنعتی جامعه بهبود فراتر رونده از مرحله نظامی را به همراه می آورد.

2
·        اسپنسر مشخصات و دستاوردهای این مرحله را در عناصر زیر می داند:  

الف
·        درجه عالی تری از بغرنجیت  

ب
·        میزان عظیمی از تمایزات  

ت
·        میزان عظیمی از وابستگی های فونکسیونی

پ
·        توافق مبتنی برقرارداد حقوقی  

ث
·        همکاری داوطلبانه

ج
·        تقلیل کنترل دولتی  

3
·        بنظر اسپنسر، جامعه صنعتی حاوی خصلت «ناهمگون» است که در فرم متکاملش بنا بر اصل همکاری داوطلبانه سازمان یافته است.  

4
·        مشخصه آن فقط قوه مرکزی دموکراتیک و یا پارلمانی نیست، بلکه علاوه بر آن، تحدید (محدود گشتن) چشمگیر کنترل دولتی بر رفتار شخصی افراد جامعه است.»
·        (همانجا)     

5
·        به عبارت دیگر:
·        «تحت شرایط ایندوستریالیسم، جامعه به درجه ای از بغرنجیت پیوندهای اجتماعی عملی می رسد که به دلایل سازمانی ـ فنی نمی تواند با توسل به زور و یا نظارت عالیه دولت حفظ شود.
·        تحت این شرایط عام، جای اصل توارث و ارتقا (ترقی دادن مسئولیت افراد) را اصل کارآیی می گیرد و جای تمرکز قوا را عدم تمرکز.
·        جای نمایندگی فونکسیون های مرکزی سابق را عمدتا نهادهای اجتماعی می گیرند.
·        اوولوسیون که به سیستم اجتماعی صنعتی منجر می شود، فردیت یابی فزاینده را پیش شرط قرار می دهد.
·        این مسئله خود را در میدان وسیع برای کرد و کار های افراد، در آزادی رفت و آمد (انتخاب محل زندگی، محل کار. مترجم) نشان می دهد.»
·        (کیس، «مقدمه ای بر تئوری های سوسیولوژیکی»، ص 274)

6
·        چون کاپیتالیسم معمولی در انگلستان قرن 19 برای اسپنسر دقیقا باغ بهشت صنعتی بوده، بنابرین، آن را سند روشنی بر صحت تز خود تلقی می کند و اعلام می دارد که در امپراطوری بریتانیا، «نوع موجود از سازمان صنعتی جامعه با نوع موجود از سازمان سیاسی یکسان است و به میزانی خوب است که طبیعت انسانی موجود ایجاب می کند.»

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر